-ألا یا أهل العالم إن جدّی الحسین قتلوه عطشان؛ بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را تشنهکام کشتند.
امام حسین (علیهالسلام) یگانهی دوران است؛ دورانی که وسعت آن به طول تاریخ بشریت است؛ از حضرت آدم ابوالبشر (علیهالسلام) گرفته تا روزی که منتقم اصلی او یعنی حضرت حجت (ارواحنا له الفداء) ظهور بفرمایند. گرچه در منابع روایی کهن و حتی مجامع روایی ثانویهای چون «بحار الأنوار» بحث قرار گرفتن امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مابین رکن و مقام کعبه و معرفی خودشان وجود ندارد، اما در کتاب «إلزام الناصب فی إثبات الحجه الغائب(عج)» نوشته علی حائری یزدی، جملاتی را از کتابی با نام «الموائد» اینگونه نقل میکند: «زمانی که حضرت قائم(عج) ظهور میکند، [کنار کعبه] مابین رکن و مقام میایستد و پنج ندا میدهد:
الأول: ألا یا أهل العالم أنا الإمام القائم؛ آگاه باشید ای جهانیان که منم امام قائم؛
الثانی: ألا یا أهل العالم أنا الصمصام المنتقم؛ آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده؛
الثالث: ألا یا أهل العالم إن جدّی الحسین قتلوه عطشان؛ بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را تشنهکام کشتند؛
الرابع: ألا یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیهالسلام طرحوه عریانا؛ بیدار باشید ای اهل عالم که جدّ من حسین را برهنه روی خاک افکندند؛
الخامس: ألا یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیهالسلام سحقوه عدوانا؛ آگاه باشید ای جهانیان که جدّ من حسین را از روی کینهتوزی پایمال کردند.»[1] از این مطلب هم اگر بگذریم یکی از بهترین سندهایی که این مطلب را تأیید مینماید همان فراز از دعای ندبه است که میفرماید: «أَيْنَ اَلطَّالِبُ [اَلْمُطَالِبُ] بِدَمِ اَلْمَقْتُولِ بِكَرْبَلاَءَ؛ کجاست آن طلبکنندهی خون کسی که در کربلاء کشته شد.»[2]
اینکه امام حسین (علیهالسلام) از ابتدای خلقت تا انتهای آن بهعنوان یک سمبل و نماد والا مطرح است به سبب دستگیریای است که سیدالشهداء (علیهالسلام) از تمام بشریت دارد. امام حسین (علیهالسلام) ملجأ و پناه بشریت است خصوصاً در این زمانی که گرفتاریها به شکل وسیعی گسترش یافته است.
پیوند عجیبی میان امام حسین (علیهالسلام) و آیه 9 سورهی سوره کهف وجود دارد که بیان گویایی از کهف و پناه بودن ایشان دارد، پناهی که بهوقت سختی و ایجاد بنبستهای انسانساخته، گره را باز مینماید و مسیر را هموار و شفاف میسازد. منهال بن عمرو اینگونه بیان مینماید: « أَنَا وَ اَللَّهِ رَأَيْتُ رَأْسَ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ حِينَ حُمِلَ وَ أَنَا بِدِمَشْقَ وَ بَيْنَ يَدَيْهِ رَجُلٌ يَقْرَأُ اَلْكَهْفَ حَتَّى بَلَغَ قَوْلَهُ أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ اَلْكَهْفِ وَ اَلرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً فَأَنْطَقَ اَللَّهُ اَلرَّأْسَ بِلِسَانٍ ذَرِبٍ ذَلِقٍ فَقَالَ أَعْجَبُ مِنْ أَصْحَابِ اَلْكَهْفِ قَتْلِي وَ حَمْلِي؛ در دمشق بودم كه ديدم سر حسين-عليه السّلام- را مىبرند و مردى در جلو، سورۀ كهف را تلاوت مىكرد تا اينكه به اين آيه رسيد: «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ اَلْكَهْفِ وَ اَلرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً» پس خدا آن سر را به زبان فصيح گويا ساخت و گفت: شگفتتر از اصحاب كهف، كشته شدن من و حمل سر من مىباشد».[3]
اگر بخواهیم یکی از شباهتهای این ماجرا با ماجرای شهادت سیدالشهداء (علیهالسلام) را بیان کنیم که وجه آن در ماجرای شهادت امام حسین (علیهالسلام) اعجابانگیزتر و رساتر است باید بگوییم که آنها با اعتزالی که از حاکمیت جور داشتند ورق را به نفع مظلومان و به ضرر مستکبران زمانهی خود برگرداند که این وجه در قیام اباعبدالله (علیهالسلام) بسیار بلیغتر و بلندتر از حرکتی بود که اصحاب کهف انجام دادند.
سیدالشهداء (علیهالسلام) مظهر اتصال بشریت به خداست چون او با قیامش آن حقیقتی که خود به آن ایمان داشت را به اوج تبلور خود رساند و آن حقیقت چیزی نبود جز اینکه فرمودند: «اَنْتَ كَهْفِي حِينَ تُعْيِينِي اَلْمَذَاهِبُ فِي سَعَتِهَا وَ تَضِيقُ عَلَيَّ اَلْأَرْضُ بِرُحْبِهَا؛ تو پناهگاه منی هنگامی ،راهها با وسعتی که دارند بر من سخت میشوند و زمین با آن گستردگیاش، بر من تنگ میگردد.»[4]
اکنون باید گفت که اگر امام حسین (علیهالسلام) در آن اوج ظلم و تباهی که بر مردم عارض شده بود با اتصالی که به خداوند تبارکوتعالی دارد جنگ بهظاهر باخته را به یک بردی تاریخی تبدیل میکند و کهفی حصین برای بندگان خدا و آزادگان عالم میگردد، همهی نمادهای او برای اسلام عزیز، گرانقیمت محسوب میشود و برای دشمنان بشریت سدی نفوذناپذیر جلوه مینماید.
اگر زیارت اربعین سیدالشهداء (علیهالسلام) در این روزهای پرالتهاب برگ برندهی شیعه و اسلام عزیز محسوب میشود و در لسان معصومین (علیهمالسلام) بهعنوان یکی از علامات انسان مؤمن مطرح میشود، مطلب عجیبی نیست و با آموزههای اسلامی کاملاً مطابق است.
زیارت امام حسین (علیهالسلام) در روز اربعین با این کیفیتی که در این سالهای اخیر دنبال میشود، برای مستکبران عالم بسیار سخت و دلهرهآور است. آنها میدانند حقیقتی همچون امام حسین (علیهالسلام) اگر بر سر زبانها افتاد هدف او نیز تحقق پیدا خواهد کرد و آن هدف چیزی جز رفع جهالت و تحیر از تمامی بشریت در تمام اعصار نیست؛ سرگردانی، حیرانی و جهالتی که دنیای کفر حکومت خود را بر آن بنا نموده است.
آن معرفیای که امام زمان (ارواحنا له الفداء) از خود با نام مبارک جد اطهرشان حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) در زمان ظهور انجام میدهند، پرده از این حقیقت برمیدارد که جهانیان با نام مبارک امام حسین (علیهالسلام) آشنا هستند و با این رمز مقدس به نهضت جهانی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) متصل خواهند شد و آنچه صاحبنظران در این باب گفتهاند تأکید بر این مطلب است که زیارت اربعین اباعبدالله (علیهالسلام) بار این شناخت عظیم را به دوش خواهد کشید.
_______________________________________
1.إلزام الناصب فی إثبات الحجه الغائب (عج)، على یزدى حائری،محقق، ج 2، ص 233، بیروت، مؤسسه الأعلمى، چاپ اول، 1422ق.
2.بحارالانوار، محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، ج 99،ص 104، انتشارات دار احیاء التراث العربی، بیروت.
3.همان، ج 45، ص 188.
4.همان، ج 95، ص 216.
زیارت امام حسین (علیهالسلام) در روز اربعین با این کیفیتی که در این سالهای اخیر دنبال میشود، برای مستکبران عالم بسیار سخت و دلهرهآور است. آنها میدانند حقیقتی همچون امام حسین (علیهالسلام) اگر بر سر زبانها افتاد هدف او نیز تحقق پیدا خواهد کرد و آن هدف چیزی جز رفع جهالت و تحیر از تمامی بشریت در تمام اعصار نیست