ائمه معصومین(علیهمالسلام) در بین مردم عادی به هیچ وجه فضایل خود را اظهار نمیکردند و مانند یک انسان کاملا عادی و معمولی برخورد میکردند.
شبهه: در نهج البلاغه خطبه 207 نقل شده در جنگ صفین حضرت علی(ع) گفته است: «نگذارید این پسرها(حسن و حسین) به جنگ بروند تا با مرگ خود پشت مرا بشکنند» آیا حضرت علی(ع) علم غیب نداشت که آنها کشته میشوند یا نه، مگر نه اینکه پیامبر(ص) خبر شهادت حسین(ع) در کربلا را داده بود، پس چرا او اینقدر بیتابی میکند.
پاسخ: در چند نکته به پاسخ این شبهه میپردازیم:
نکته اول: در اینکه ائمه اطهار(علیهمالسلام) علم غیب داشته و گاهی اخبار غیبی را نیز بیان کردهاند، هیچ شک و شبههای وجود ندارد، البته تنها برای یاران خاص خود که از آنها اطمینان کافی داشتند بیان میکردند، نه برای همه مردم؛ و در جمع مردم عادی طوری رفتار میکردند که اصلا اطلاعی از آینده ندارند، چون از وجود جاسوسان و فشار بر خود و شیعیان اطلاع داشتند.
به طور مثال نقل شده حضرت، محل و نحوه شهادت خود را به دختر خود خبر داده بود.[1] همچنین نقل شده حضرت، خبر شهادت امام حسین(علیهالسلام) در کربلا را به برخی اصحاب خاص خود داده بود.[2] حضرت روی کار آمدن معاویه و سب کردن ایشان در منابر و مجبور کردن شیعیان به برائت از ایشان را نیز خبر داده است.[3]
حضرت نحوه کشته شدن برخی از اصحاب خاص خود را به آنها خبر داده بود، مانند خبر دادن به میثم تمار که او به خاطر حب علی(علیهالسلام) بر درخت خرمایی که به او نشان داد آویخته میشود.[4] و مانند خبر دادن به رشید هجری که معاویه او را گرفته و دست و پای او را قطع خواهد کرد.[5] و مانند خبر دادن به قنبر و کمیل بن زیاد که آنان نیز به دست حجاج بن یوسف کشته خواهند شد و به همان صورت که فرموده بود اتفاق افتاد.[6]
نکته دوم: ائمه معصومین(علیهمالسلام) در بین مردم عادی به هیچ وجه فضایل خود را اظهار نمیکردند و مانند یک انسان کاملا عادی و معمولی برخورد میکردند و علم غیب خود را پنهان کرده و حتی گاهی منکر میشدند. این کار به دو علت صورت میگرفت: یکی اینکه برخی که ظرفیت این سخنان را ندارند، از دین خارج نشده و به غلو دچار نشوند و اهل بیت را از مقام انسانیت به مقام الوهیت نرسانند. و دوم اینکه موجبات حسادت و ترس دیگران و به خصوص خلفای وقت را فراهم نکنند تا با این بهانه آنان و شیعیان را تحت فشار و ظلم بیشتر قرار دهند. لذا به این دو دلیل مجبور بودهاند که فضایل خود را کتمان کنند و حتی گاهی منکر شوند و گاهی اصحاب خاص خود را نیز منکر شوند و لعن کنند تا جان آنها را حفظ کنند.
اینجا نیز حضرت در بین مردم عادی سخن میگویند نه خواص شیعه، لذا مانند یک پدر معمولی که نگران فرزند خود است، از کشته شدن فرزندش اظهار نگرانی و ترس میکند. لذا میفرماید: «امْلِكُوا عَنِّی هَذَا الْغُلَامَ لَا يَهُدَّنی فَإِنَّنِی أَنْفَسُ بِهَذَيْنِ يَعْنِي الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ ع عَلَى الْمَوْتِ لِئَلَّا يَنْقَطِعَ بِهِمَا نَسْلُ رَسُولِ اللَّهِ ص: این جوان را به فرمان من از جنگ مانع شويد، مبادا پشتم را بشكند، زيرا مىترسم كه با شهيد شدن اين دو جوان [يعنى حسن و حسين عليهما السلام] نسل رسول خدا (صلّىاللّهعليهوآله) قطع شود».[7] بنابراین با این سخن، نمیتوان اثبات کرد که چرا حضرت از کشته شدن پسرش ترس دارد.
نکته دوم اینکه ممکن است حضرت بخواهد با این بیان، عظمت امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) را به مردم برساند. بدون شک سوال کردن همیشه برای فهمیدن نیست، گاهی خود انسان مطلبی را میداند و میخواهد همان را تاکید کند یا به گوش دیگران نیز برساند، لذا ابه صورت سوالی مطرح میکند تا دیگران هم از آن اطلاع پیدا کنند. اینجا نیز حضرت میخواهد به مردم گوشزد کند که تنها و تنها نسلی که از پیامبر(صلّىاللّهعليهوآله) به جا مانده است، از جانب این دو پسر است و تنها این دو پسر هستند که فرزند پیامبر عظیم الشان اسلام(صلّىاللّهعليهوآله) هستند، لذاهم بیان فضایل آن دو است و هم اتمام حجتی بر مردم که در آینده با آن دو چه کردند.
_______________________________________
پینوشت
[1]. مفيد، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، چاپ اول،كنگره شيخ مفيد، قم، 1413 ق، ج1، ص 14 و 15؛ ابن ابی الحديد، عبدالحميد بن هبه الله، شرح نهج البلاغه، بیچا، کتابخانه آيت الله مرعشی، قم، 1404ق، ج7، ص 48.
[2]. ابن بابويه، محمد بن على، الأمالي، كتابچى - تهران، چاپ: ششم، 1376ش، ص 599؛ ابن بابويه، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمة، اسلاميه - تهران، چاپ: دوم، 1395ق، ج2، ص 534؛ عاملی، شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، اعلمى - بيروت، چاپ: اول، 1425 ق، ج3، ص 443.
[3]. نهج البلاغة، خ 57، ص 92؛ طبرسى، فضل بن حسن، إعلام الورى بأعلام الهدى، آل البيت، قم، چاپ اول، 1417 ق، ج1، ص 340؛ شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت عليهم السلام، قم، چاپ اول، 1409 ق، ج16، ص 228.
[4]. مفید الإرشاد، ج1، ص 323؛ إثبات الهداة، ج3، ص 445.
[5]. الإرشاد، ج1، ص 325؛ إثبات الهداة، ج3، ص 461.
[6]. الإرشاد، ج1، ص 327؛ إثبات الهداة، ج3، ص 485.
[7]. نهجالبلاغه، خطبه 207.
شبهه: در نهج البلاغه خطبه 207 نقل شده در جنگ صفین حضرت علی(ع) گفته است: «نگذارید این پسرها(حسن و حسین) به جنگ بروند تا با مرگ خود پشت مرا بشکنند» آیا حضرت علی(ع) علم غیب نداشت که آنها کشته میشوند یا نه، پس چرا او اینقدر بیتابی میکند.
پاسخ: اولا: ائمه اطهار(علیهمالسلام) علم غیب داشته و گاهی اخبار غیبی را نیز بیان کردهاند؛ ثانیا: ممکن است حضرت بخواهد با این بیان، عظمت امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) را به مردم برساند و به مردم گوشزد کند که تنها و تنها نسلی که از پیامبر(صلّىاللّهعليهوآله) به جا مانده است، از جانب این دو پسر است و تنها این دو پسر هستند که فرزند پیامبر عظیم الشان اسلام(صلّىاللّهعليهوآله) هستند.