متن مولودی ولادت حضرت زهرا

10:17 - 1399/08/22

اشعار میلاد حضرت زهرا,دوبیتی ولادت حضرت زهرا,شعر ولادت حضرت زهرا,مدح ولادت حضرت زهرا,شعر زیبا در مورد اسم فاطمه,شعر در مورد فاطمه,شعر مولانا در مورد حضرت فاطمه,شعر کوتاه در مورد حضرت زهرا,شعر ولادت د حضرت زهرا سازگار

عکس نوشته ولادت حضرت زهراء

متن مولودی ولادت حضرت زهراء سلام الله علیها

حامد آقایی

مهجه قلب عقل کل آمده

سایه به قامت رسل آمده

عشق دگر نشسته اینجا به گِل

دور سرش فرشته آورده دل

ملائکه گرمِ به این زمزمه

بترکد چشمِ حسودان همه

مادرِ آفاق چه زبیا رسید

نام گُلش زِ عرش، زهرا رسید

آمنه دختر به برش دیده است

نبی بسانِ مادرش دیده است

ماه شده مات از این ماهِ رو

گرفته شمس دیده از برق او

قامت دنیا به قدش خم شده

موجب خشنودی ماتم شده

به یُمن او مکه به دف آمده

خاک نجف هم به شعف آمده

متن مولودی ولادت حضرت زهراء سلام الله علیها

عادل حسین قربان

در زمین آسمان نمی‌گنجد

قدرِ او در بیان نمی‌گنجد

شبِ میلاد حضرتِ زهرا

ذوقِ ما در لسان نمی‌گنجد

ذره‌ای از فضائلش بی‌شک

در دلِ واژگان نمی‌گنجد

سطحِ احساسش آن قدَر بالاست

بینِ شعر روان نمی‌گنجد

این‌که می‌گریم از سرِ شوق است

اشک در چشم‌مان نمی‌گنجد

شرحِ حالِ ملازمانِ درش

در زمان، در مکان نمی‌گنجد

آن‌که پیراهنش به سائل داد

در دلش دردِ نان نمی‌گنجد

منشأ خیر و مصدرِ حق است

قصدِ باطل در آن نمی‌گنجد

معنیِ عصمت است و مادرِ آب

مثل او در جهان نمی‌گنجد

هرکه سود از نگاه زهرا برد

در حسابش زیان نمی‌گنجد

 

متن مولودی ولادت حضرت زهراء سلام الله علیها

حسن لطفی

داریم به دل گرمیِ طوفانِ نجف را

داریم به لب مدحت سلطانِ نجف را

داریم به سر شوق پریشان نجف را

خوردیم فقط شُکرِ خدا نان نجف را

دل اولِ این شعر به ایوانِ نجف رفت

گفتیم همه فاطمه و جانِ نجف رفت

باید به درِ خانه‌ی زهرا بنشینیم

تا لطف خدا را به تماشا بنشینیم

تا در خنک سایه‌ی طوبی بنشینیم

تا ظِلِّ قیامت همه بالا بنشینیم

بوسیدنِ دستانِ شما واجب عینی است

تعظیم تو بر شیرِ خدا واجب عینی است

دستی که زده بوسه پیمبر فقط این است

آن دخترکی که شده مادر فقط این است

کفوی که شده معنی حیدر فقط این است

یاسی که شده قبلۀ قمصر فقط این است

خانم حرمی از تو در این سینه خدا ساخت

از نورِ شما یازده آئینه خدا ساخت

بالاتر از آن خط که نوشتند تو هستی

مدحی که نخواندند و نگفتند تو هستی

با نقطه‌یِ با ، نقطه‌یِ پیوند تو هستی

آئینه قَدیِ خداوند تو هستی

چیزی بِجُز از نورِ خداوند نداری

سوگند که ای آیِنه مانند نداری

بانو چه شگفت است هُبوتی که تو داری

قدر است چه قدری ملکوتی که تو داری

یا جمع جلال و جبروتی که تو داری

صد رشته قنات است قنوتی که داری

با تیغ به تو تکیه کند شیرِ خداوند

ای خطبه‌یِ تو غیرتِ شمشیر خداوند

از روزِ ازل هر تپشت یادِ علی بود

نَبْضَت ، ضربانت ، نَفَسَت نادِ علی بود

این هشت فلک فاطمه آبادِ علی بود

خانم همه‌ی حرفِ تو فریاد علی بود

از ریشه‌ی آن چادر اگر ریشه‌ی شیعه است

از خطبه‌ی بُرَّنده‌ات اندیشه‌ی شیعه است

در سینه اگر آتشی از شور تو داریم

در دست اگر رأیتِ منصور تو داریم

ما چشم فقط جانبِ منشور تو داریم

دردیم چه غم ، نور علی نور تو داریم

از بارِشَت ای ابر ، پُر از لاله شد این باغ

از لطفِ نگاهِ تو چهل ساله شد این باغ

هر بادِ مخالف شده جوشن به تنِ ما

هر تیر توان داد به برخاستنِ ما

با ماست همیشه نفسِ بُت شکن ما

در سایه‌ی زهراست تمامِ وطنِ ما

صائب  چه خوش آورد زِ شرحِ جگرِ ما

"آسایش منزل نبُوَد در سفرِ ما"

یکروز از این ظلم گران هیچ نمانَد

از دشمن اسلام نشان هیچ نمانَد

از آلِ فلان آل فلان هیچ نمانَد

از حسرت این پیر و جوان هیچ نمانَد

یکروز از این دل پَرِ پرواز بسازیم

در خاکِ بقیع چار حرم باز بسازیم

گفتید که : سرگرمِ پریشانی خویشم

سرخوش زِ سبویِ غمِ پنهانی خویشم

شرمنده‌ی جانان زِ گران جانی خویشم

دلبسته‌ی یارانِ خراسانی خویشم

یاران خراسانی‌ات امروز بگوشند

لب تر بکنی پایِ شما مرگ بنوشند

 

متن مولودی ولادت حضرت زهراء سلام الله علیها

سید رضا یعقوبی آل

یک چله انتظار به پایان رسیده است

پایان شام تیرهء هجران رسیده است

اسفند را به مجمر خورشید دود کن

عطر نسیم صبح بهاران رسیده است

اینک بهار، فصل "فصل لربک" است

شان نزول کوثر قرآن رسیده است

زهراست زهره ای که به یُمن ظهور او

شبهای بی ستاره به پایان رسیده است

روز و شب آسمان و زمین در مدار اوست

نوروز طفل تازه به دوران رسیده است

نوری که آسمان و زمین را فرا گرفت

روحی که با لطافت باران رسیده است

ریحانه ای که رایحهء روح پرورش

تا ماورای روضهء رضوان رسیده است

برخیز ای خدیجه که صبرت نتیجه داد

از آسمان برای تو مهمان رسیده است

کلثوم! ساره! آسیه! مریم! خوش آمدید

جان پیشکش کنید که جانان رسیده است

ای عرشیان به ساقی کوثر خبر دهید

خیر کثیر ختم رسولان رسیده است

حُسن عروس حضرت قرآن به لطف اوست

دریای نور لولو و مرجان رسیده است

انسیه ای که سورهء انسان به شان اوست

حوریه ای به صورت انسان رسیده است

از کوثر کرامت بی انتهای اوست

فیضی اگر به عالم امکان رسیده است

یک چشمه از تَموج خیر کثیر اوست

دریای حکمتی که به لقمان رسیده است

هفتاد رشته نور حق از طور چادرش

بر پیروان موسی عمران رسیده است

در سایهء تعالی نور دعای او

سلمان به اوج رتبهء ایمان رسیده است

معصومه ای که در اثر هم نشینی اش

فضه به فیض صحبت قرآن رسیده است

صدیقه ای که شاهد عهد الست بود

ارث وفای او به شهیدان رسیده است

مرضیه ای که مرز ندارد ولایتش

نور رضای او به خراسان رسیده است

مهدیه ای که پرتو نور هدایتش

از جمکران به پیر جماران رسیده است

دست نوازشی به سر شعر من بکش

پیش تو این یتیم، پریشان رسیده است

 

متن مولودی ولادت حضرت زهراء سلام الله علیها

مهدی جهاندار

تا به این دنیا می آیی آیه نازل می شود

از پدر دل می ربایی آیه نازل می شود

عقل می خواهد بداند کیستی، بیچاره عقل!

عشق می پرسد کجایی، آیه نازل می شود

در شب معراج، احمد بی تو دلتنگ علی است

با صدایی مرتضایی آیه نازل می شود

در دل شب نالۀ الجارُ ثمّ الدّارِ کیست؟

کز حریم کبریایی آیه نازل می شود

در شب قدر خدا، از مرکز اللهُ نور

با تمام روشنایی آیه نازل می شود

سفرۀ افطار پهن است و کسی در می زند

در به رویش می گشایی، آیه نازل می شود...

 

متن مولودی ولادت حضرت زهراء سلام الله علیها

محمد جواد شیرازی

به نبی و خدیجه‌ی اطهر

به " فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ"

از نماز شب است بالاتر

نیت دست‌بوسی مادر

طب و مرهم نبود و هرگز نیست

برکتی هم نبود و هرگز نیست

در دو عالم نبود و هرگز نیست

از دعاهای خیر او بهتر

چهره اش نور کهکشان دارد

در دلش مهر بی کران دارد

با همین قامت کمان دارد

زیر پایش بهشت سرتاسر

دشمنان رسول می لرزند

داده حق بر رسول خود فرزند

صد هزاران پسر نمی ارزند

بر رسول خدا به این دختر

هست زهرا سراسر قرآن

بین احزاب و فاطر و لقمان

آل عمران و مریم و فرقان

قدر، انسان، تبارک و کوثر

فاطمه خود تعالی خود شد

عزت لایزالی خود شد

در همان خردسالی خود شد

مادر مهربانِ پیغمبر

مادر کربلا و عاشورا

حجت الله بر حجج، زهرا

در میان تمام اهل کسا

فاطمه می شود فقط محور

فاطمه کیست؟ صاحب افلاک

جلوه ی رب العالمین در خاک

طبق نص روایت لولاك

نیست از فاطمه کسی برتر

روز مادر دعا دو چندان کن

یاد، از رفتگان فراوان کن

یاد، از مادر شهیدان کن

یادی از مادر علی اصغر

 

متن مولودی ولادت حضرت زهراء سلام الله علیها

محسن ناصحی

بَه چه خوب است پدر صاحب دختر بشود

بار دیگر پدری صاحب مادر بشود

قصد کرده است خداوند که با آمدنش

از همین لحظه علی صاحب همسر بشود

هیچ کس کفو علی بن ابیطالب نیست

فاطمه آمده آیینه ی حیدر بشود

معنی خیر کثیر است و تکاثر باید

غرق دریای پر از معنی کوثر بشود

برکت نسل کسی صرف پسرداری نیست

دشمنش گرچه پسر داشته ابتر بشود

سالها وقت نیاز است که هر حافظه ای

سر سوزن قدرش را مگر از بر بشود

شاعر از فاطمه گفته است و از این پس باید

قلم از جوهر اوصاف علی تر بشود

و علی کیست که هر مجتهد از مکتب او

دانش آموخته ، سلمان و ابوذر بشود

"ها علی بشر کیف بشر" ، شاعر ماند

چه بگوید که در این قافیه محشر بشود

که علی فاطمه و فاطمه حیدر ، باید

نور با نور در آیینه برابر بشود

 

متن مولودی ولادت حضرت زهراء سلام الله علیها

سید جواد میرصفی

القصه باز قاصدک خوش خبر رسید

جبریل باز با خبری تازه سر رسید

آورده است وحی !که بی چون و بی چرا

بنشین به چله بار دگر گوشه ی حرا

آورده است وحی ! که خلوت کن ای رسول

حالی دوباره ترک جماعت کن ای رسول

از خلق رو بگیر که حکم خداست این

با دوست خو بگیر که حکم خداست این

اینک محمد ست که  شیدا و بیقرار

با پای سر به سوی حرا گشته رهسپار

می گفت من چه گویم اگر عزم عزم اوست

هر جا که چشم وا بکنی بزم بزم اوست

جانم هماره تشنه ی دیدار و صحبت ست

جز روی او مرا به تماشا چه حاجت ست!

خیری نهفته ! در پس این چله بی گمان

خیری شبیه بارش رحمت از آسمان

القصه باز ! قاصدک خوش خبر رسید

طی شد زمان خلوت و چله به سر رسید

گویی دوباره وقت بشارت رسیده است

گویی رسول باز به بعثت رسیده است

آورده جبرییل چه آیاتی از بهشت

شیرین تر از همیشه چه سوغاتی از بهشت

سیبی که دستچین خدا بوده از ازل

دارد نهفته در دل خود یازده غزل

جان خدیجه را به لب آورده انتظار

چشمش به در که می رسد از راه بوی یار

این عطر احمد ست که انگار پشت در...

آری محمد ست که انگار پشت در ...

ای خنده ات بهشت به خانه خوش آمدی !

بر صورتم شکفت جوانه! خوش آمدی

از دوری تو نیست عذابی عذاب تر

از انتظار توست چه کاری ثواب تر ؟!

از اشک شوق ساحت چشمان من تر ست

از هر چه بگذریم صدای تو خوشتر ست

اینک! بزن دوباره صدایم رسول عشق

آورده ای چه هدیه برایم رسول عشق

خوشبو تر از همیشه شدی ، چیست ماجرا؟!

آورده ای چه بوی خوشی با خود از حرا

این عطر سیب رایحه ای آشناست !نه؟!

قدری شبیه بوی خوش مرتضی است!نه؟!

ای خنده ات بهشت به خانه خوش آمدی !

بر صورتم شکفت جوانه ، خوش آمدی!

 وقتی دل ست ، کشته ی خال سیاه تو

چشمم چگونه سیر شود از نگاه تو

گفتی بنا ست تا که به اعجاز روشنی

در سینه ام خدا بنهد راز روشنی

این راز روشنی که همان راز خلقت ست

با من عجیب نیست اگر گرم صحبت

با من چه خوب دختر من !گرم صحبتی

والله ، مادری تو دارد سعادتی

شکر خدا که محرم تنهایی ام شدی

تسکین درد و مرهم تنهایی ام شدی

از من اگر زنان قریشی گسسته اند

قلب مرا نه !حرمت خود را شکسته اند

حس می کنم ترا و نفس می کشم تو را

لبریزم از خدا و نفس می کشم ترا

حتی شبی نخفته ام از شوق دیدنت

تنها نه من شکفته ام از شوق دیدنت !

هستند بیقرار تو ای نفس مرضیه

کلثوم و ساره ، مریم عمران و آسیه

القصه باز وقت بشارت رسیده است

هنگامه ی شگفتی و حیرت رسیده است

این راز خلقت ست که اینک عیان شده است

شوری به پا ست ، ولوله در آسمان شده است

در ساق عرش وه که چه سوری گرفته اند

در خانه ی رسول چه شوری گرفته اند

کلثوم و ساره ، مریم عمران و آسیه

گرد سر خدیجه به طوفند و تلبیه

ده حور از بهشت به تهنیت آمدند

ده حور از بهشت به این نیت آمدند

تا پر کنند کاسه ی چشمان خویش را

از نور کوثری که فرستاده کبریا

در جامه ای  سپیدتر از چهره ی رسول

پیچیده اند جان تو را زهره ی بتول

ای بضعه الرسول به دنیا خوش آمدی

راضیه، زهره ،انسیه ،حورا خوش آمدی

کام تو را گشود ، محمد به بوسه ای

غم از دلش زدود محمد به بوسه ای

بر لب جز ان یکاد نمی کرد زمزمه

از بس که بود روی تو چون ماه فاطمه

باید که از نگاه محمد ترا شناخت

از خشم و از تبسم احمد ترا شناخت

دارد به صدق !خصم تو این گفته را قبول

تنها صدیقه بود !جگر گوشه ی رسول

باید به وقتش از غم جان کاه تو نوشت

از قلب خون و سینه ی پر آه تو نوشت

از میخ و شعله و  در و دیوار ! ...بگذریم

وقتش کنون نیامده بگذار بگذریم !

 

متن مولودی ولادت حضرت زهراء سلام الله علیها

سید علیرضا شفیعی

از وجودش فضا معطر بود شهر حال و هوای گلشن داشت

غنچه روی لبان خود لبخند ؛ چلچله شوق پر کشیدن داشت

خنده اش مژده ی بهاران بود هر دعایش نوید باران بود

تا همیشه سبدسبد گل یاس باغ از برکتش به دامن داشت

جلوه لطف و جود ایزد بود دست او در کرم زبانزد بود

بر لبش در جواب سائل ها "لا جزاء و لا شکورا " داشت

از فراسوی باور مردم آمد و در حجاز غوغا شد

هرکه می دید جایگاهش را یک تلقیّ تازه از زن داشت

نور او از میان روزنه ها رفت تا روی بام ماذنه ها

آری آری همان که زهرا بود شهر را بی چراغ روشن داشت

همه ی خلق مات جلوه ی او؛ آمد از غیب نغمه "فُطِموا"*

خواستم تا ببینمش اما در جوابم به لب فقط "لن" داشت

 

متن مولودی ولادت حضرت زهراء سلام الله علیها

سیده تکتم حسینی

در دوره ای که کشتن دختر مبارک است

بی شک نزول سوره ی کوثر مبارک است

آن دختری که ام ابیهاست آمده

پس ای رسول، مقدم مادر مبارک است

آیینه ای برابر آیینه ای دگر

میلاد نور چند برابر مبارک است

زهرا، بتول، فاطمه، صدیقه، طاهره

قند مکرر است و مکرر مبارک است

شکر خدا که او به کلامم قدم گذاشت

تشریف او به صفحه ی دفتر مبارک است

 

متن مولودی ولادت حضرت زهراء سلام الله علیها

عارفه دهقانی

به مناسبت  روز مادر

چه حسّیه مانند حسِّ شما؟

كه حالا بهشت اومده زیرِ پات!

فرشته شدی... با همین اشتیاق

دو تا بال، روییده رو  شونه هات

تو ، بانوی محجوبِ این خونه ای!

تو ، راهت جهاده برای خدا

اگه سخت یا آسونه زندگی ،

تو راضی میشی به رضای خدا

همیشه یكی هَس كه همراهته

تو هم مستِ اون چشمه ی  كوثری

همون كه به راهش قدم میزنی

چه در همسریّ و چه در مادری

قراره بیاد، عشقِ پاکِ علی

که امِّ أَبیهای پیغمبره

همون مادرِ سَروَرانِ بهشت،

شفاعتگرِ شیعه در محشره

قراره بیاد...نامِ زن، نور شه!

حیا و حجابش بشه آبروش

می ارزه یه لبخندِ با عزّتِش

به هرچی که مصنوعیه رنگ و بوش

نه تنها كه سادات را مادره

 خدا میدونه غمگسارِ همه ست

توی خلقت از اول و آخرش ،

مثِ حضرتِ فاطمه، فاطمه ست

برا مادرش با دلی غرق شور

دعا میكنه روز و شب ،فاطمه

كه چیزی نمونده به صبح ظهور

دل و جانِ ما عاشق توست

فدای نگاهِ تو مادر

پر از یاسه دنیا و   این عید

شده روز میلاد كوثر

 

متن مولودی ولادت حضرت زهراء سلام الله علیها

وحید محمدی

دارد ام الوقار می آید

خوشی روزگار می آید

کوثر از چشمه سار می آید

برکت بی شمار می آید

با قدم های غرق بارانش

عطر و بوی بهار می آید

مثل باران زلال می بارد

مثل گل با وقار می آید

سایۀ لطف اوست گسترده

برکت این دیار می آید

دارد این خلقت خدایی را

آبرو، اعتبار می آید

دختری از سلاله ای روشن

دختری ریشه دار می آید

نور چشم خدیجه کبری

مصطفی را قرار می آید

دختری که نبی به مادریش

می کند افتخار می آید

دختری که خدا خودش گفته:

به شهِ تک سوار می آید

دختری که برای همسریِ

صاحب ذوالفقار می آید

همسری که برای دفع خطر

از علی، پایِ کار می آید

همسری که به یاری رهبر

وسط کارزار می آید

محور اهل بیت می آید

مادر این تبار می آید

مادر یازده ولیِ خدا

مادر انتظار می آید

مادری که به دامنش شیری

مثل زینب به بار می آید

دستِ رد که نمی زند هرگز

با گداها کنار می آید

به خدا صبح محشر کبری

حب زهرا به کار می آید

پیرهن در زفاف می بخشد

آبرو بر عفاف می بخشد

فاطمه فاطمه است چون دریاست

فاطمه فاطمه است چون زهراست

فاطمه فاطمه است چون نورش

در نفس های آسمان پیداست

فاطمه فاطمه است، معلوم است

هر کلامش هزار و یک معناست

فاطمه فاطمه است چون فردا

شافع روز محشر کبراست

فاطمه فاطمه است چون محشر

شیعه اش از شرار نار جداست

فاطمه فاطمه است چون شوری

در دل عاشقان او برپاست

فاطمه فاطمه است، با حیدر

پای تا سر فدایی مولاست

فاطمه فاطمه است ای مردم

«فاطمه فاطمه است بی کم و کاست»

باغ احمد چه کوثری دارد

خوش به حالش، چه مادری دارد

می دهد بوی گل، شمیم گلاب

جاری از عطر او بهشتی ناب

رو گرفته ز چشم نابینا

داده او آبرو به حُجب و حجاب

نورِ خورشید، صورتش هر روز

نیمه شب، نور چهره اش مهتاب

اول و آخرین سلام رسول

پشت این درب می رسد به جواب

پشت این باب می زنم زانو

می رسم به بهشت از این باب

هر کسی فاطمه نگاهش کرد

نفَسش می شود دلیلِ ثواب

بس که بی بی گرفته دستم را

رفته از دست من حساب و کتاب

فاطمه غرقِ در توسّل بود

همه‌ی شهر، جز علی در خواب

ای قرار علی ولی الله

السلام علیکِ یا اماه

سِرّ والیل و روح قرآن است

سیره اش وصف صبر و ایمان است

خلقت از برکت وجودش بود

همه‌ی خلق جسم و او جان است

یکی از معجزات او فضّه

خادم اوست هر که سلمان است

آب مهریه اش، زمین ملکش

عالم از برکتش مسلمان است

روزی سال ماست در دستش

برکت سفره اش فراوان است

نان این سفره را به ما بدهید

جای دستان او بر این نان است

چادرِ مشکیِ پر از نورش

پرچمِ انقلاب ایران است

فاطمه مادر حسینی هاست

فاطمه مادر شهیدان است

مطمئنم دعاش، پشت سر

رهبرم سید خراسان است

انقلابی ام و حسینی ام

پیرو مکتب خمینی ام

فاطمه جلوه‌ی خدا دارد

نفَسَش عطر ربنا دارد

نیمه شب در قنوت بارانش

گریه، گریه، دعا، دعا دارد

پسری مثل مجتبی دارد

با وجود حسین معلوم است

دامنش بوی کربلا دارد

جان حیدر به جان او بند است

خانه با بودنش صفا دارد

ماند پنهان مزار او امّا

حبّ او بین سینه جا دارد

مانده ام آن که عرش جایش بود

پس چرا زیر دست و پا دارد ، ...

بگذریم، آن امام می آید

صاحب انتقام می آید ...

 

متن مولودی ولادت حضرت زهراء سلام الله علیها

زهیر سازگار

بوی گل بوی نسترن، نرگس

بوی لاله ،بنفشه ،نیلوفر

بوی شبنم ،شقایق و شب بو

سوسن و سنبل و دهان اژدر

بوی ارکیده ،ارغوان ،میخک

لاله عباسی ، اطلسی ، گلپر

بوی ناز و گلایل ارکیده

همه جارا گرفته سرتاسر

به چه سالی چه عید نوروزی

شده از هر زمانه زیباتر

عطر یاس و محمدی دارد

هم درآغازخویش هم آخر

 سایه سر گرفته امسال از

سوره قدر و مائده ، کوثر

نقل تبریک سال نو گشته

عشق حیدرخوش آمدی مادر

 

متن مولودی ولادت حضرت زهراء سلام الله علیها

رضا تاجیک

ای حُسن مَطلع همه ی عاشقانه ها

حس لطیف پُر شده بین ترانه ها

زهراترین ستاره ی اوج کرانه ها

از تو شنیده اند تمام زمانه ها

دیگر به خانه ی همه دختر مقدس است

با جلوه ی تو واژه ی مادر مقدس است

دیگر رسیده است زمان رسیدنت

سیب بهشت، لحظه ی از شاخه چیدنت

گوش خدا نشسته به پای شنیدنت

چشمان مرتضی شده مبهوت دیدنت

تو آمدی برای نبی مادری کنی

هجده نفس به پای علی حیدری کنی

هر واژه ی رسیده کنار تو کال شد

عاشق شدن بدون تو امری محال شد

تصویر آب با نظر تو زلال شد

قرآن به یمن سوره ی تو لم یزال شد

شبهای قدر ما به تو پیوند خورده است

تقدیر را خدا به دو دستت سپرده است

هر كس كه دم زده ز كلامت كلیم تر

ای از همه به امر ولایت سهیم تر

در بین خانواده ی رحمت رحیم تر

هر نسل دورتر شده از تو عقیم تر

نسل تو نسل یلتقیان و مطهر است

هر کس که بوده دشمن نام تو ابتر است

یك مصحف الهی غرق مطالبی

مثل اصول دینی و ارکان واجبی

تو مظهر العجائب شاه عجائبی

مصداق دیگر اسدالله غالبی

قرآن نوشته است به دریا ملقبی

اصلا علی تویی که به زهرا ملقبی

تو آمدی جهان محقر بزرگ شد

با تو مقام و رتبه ی مادر، بزرگ شد

هر کوچکی به نام تو دیگر بزرگ شد

اینگونه بود سوره ی کوثر بزرگ شد

هستی شبیه دسته ی دستاس دست توست

عالم فدایی دل حیدرپرست توست

جاری شد از خروش (قنوت تو صد قنات)

ای دختر مباهله، ای همسر زکات

نام تو نقش بر علم کشتی نجات

ای مادر حماسه ی حی علی الصلات

در کربلا و شام، تو در یاد زینبی

حس غرور مخفی فریاد زینبی

فرزندهای تو همه طوفان غیرتند

در جنگ و صلح مرد نبرد و شهامتند

فرزندهای تو همه مست ولایتند

لب تشنه های جام شراب شهادتند

فرزندهای تو حسنی و حسینی اند

دلداده های نهضت پاک خمینی اند

موج محبتت به دل من نشسته است

با عشق تو طناب تعلق گسسته است

مادر! شبیه تو دل ما هم شکسته است

(بر سینه ام جمال علی نقش بسته است

این سینه را به سینه ی سینا نمی دهم

یک ذره از محبت زهرا نمی دهم)

 

متن مولودی ولادت حضرت زهراء سلام الله علیها

قاسم صرافان

در حریم شعر تو بانو! اگر حاضر شدم

خواندم اول کوثر و با نام تو طاهر شدم

در خیالم صحن و گنبد ساختم، زائر شدم

نام شیرین تو آمد بر لبم، شاعر شدم

رشته‌ای بر گردن ابیات من افکنده دوست

می‌برد شعر مرا آنجا که خاطرخواه اوست

ناگهان دیدم کنار خانه‌ ی پیغمبرم

چون خدیجه غرق نوری از جهانی دیگرم

چرخ می‌ زد یک نفس، روح القدس دور و برم

تا نوشتم فاطمه ، بوسید برگ دفترم

از شکوهش آسمان ساییده اینجا سر به خاک

آسمان را با خودش آورده این دختر به خاک

ای محمد ! دشمنت را دوست ابتر می‌ کند

خانه‌ات را عطر ریحانه‌‌ معطر می‌ کند

دیدنش بار رسالت را سبک تر می‌ کند

دختر است اما برایت کار مادر می‌ کند

دختران آیات رحمت ، مادران مهر آفرین

می‌شود ام ابیها ، هر دو با هم ، بعد از این

 

متن مولودی ولادت حضرت زهراء سلام الله علیها

سید رضا موید

در محفل عاشقان بخوان مهدی را

تبریک بگو از دل و جان مهدی را

در سجده پس از ولادتش دخت نبی

میگفت که یارب برسان مهدی را

امشب که نبی خنده به لبها دارد

دامان خدیجه عطر زهرا دارد

می بوید و می بوسدش و از همه بیش

بوسیدن دست او تماشا دارد

جبریل به عرش نقش کوثر زده است

طوبی گل تسبیح به پیکر زده است

از خانه ی کوچک محمد امشب

خورشید زمین و آسمان سر زده است

امشب که خدیجه روی خندان دارد

از عالم قدس چهار مهمان دارد

زهراست به دامنش و یا در دل شب

خورشید درون خانه پنهان دارد

امشب همه آیات جلی سجده کنند

بر درگه لطف ازلی سجده کنند

از بعد ولادتش به شکرانه ی دوست

زهرا و محمد و علی سجده کنند

متن مولودی ولادت حضرت زهراء سلام الله علیها

مهجه قلب عقل کل آمده

سایه به قامت رسل آمده

عشق دگر نشسته اینجا به گِل

دور سرش فرشته آورده دل

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 8 =
*****