-در نگاه اسلام برخلاف آنچه در بین اعراب و حتی ایرانیان مرسوم بود، زن جنسی پاک و قابل احترام معرفی میشد.

از اساسیترین اندیشههای ناب که مورد تاکید اسلام نیز بوده، برابری حق انسانیت در بین زنان و مردان است تعبیری که از آن در متون دینی با عبارات مختلف یاد شده است که از جملهی آنان میتوان به این آیه شریفه از قرآن کریم اشاره کرد که خداوند متعال میفرماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ [حجرات/ 13] اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيرهها و قبيلهها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد (اينها ملاک امتياز نيست،) گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست خداوند دانا و آگاه است!» در این آیه شریفه خداوند، تنوع در جنسیت و اقوام را تنها سببی برای زیبایی زندگی و تنوع در ارتباطات دنیوی معرفی میفرماید و ملاک برتری را تنها رسیدن به فضائل اخلاقی و معنوی بیان میدارد که در این ملاک بین زن و مرد تفاوتی نیست، حقیقتی که استاد شهید مطهری(ره) نیز چنین به آن اشاره میفرماید: «اسلام در سیر من الخلق الی الحق یعنی در حرکت و مسافرت به سوی خدا هیچ تفاوتی میان زن و مرد قائل نیست.» [1]
لذا بسیار مشاهده میکنیم که در طول تاریخ افرادی از جنس بانوان با تلاش، به موفقیتهایی میرسند که رسیدن به آن جایگاه و موفقیت برای بسیاری از مردان ممکن نشده است، بانوانی که حتی در قرآن کریم نیز مورد اشاره قرار گرفته و حتی خداوند آنها را الگویی برای تمامی مؤمنین معرفی میدارد که از باب نمونه میتوان به این آیه شریفه اشاره داشت که میفرماید: «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لىِ عِندَكَ بَيْتًا فىِ الْجَنَّةِ وَ نجَِّنىِ مِن فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نجَِّنىِ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ؛ وَ مَرْيمََ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتىِ أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِن رُّوحِنَا وَ صَدَّقَتْ بِكلَِمَاتِ رَبهَِّا وَ كُتُبِهِ وَ كاَنَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ [تحریم/ 12و11] و خداوند براى مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام كه گفت: «پروردگارا! خانهاى براى من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهايى بخش! و همچنين به مريم دختر عمران كه دامان خود را پاک نگه داشت، و ما از روح خود در آن دميديم او كلمات پروردگار و كتابهايش را تصديق كرد و از مطيعان فرمان خدا بود!»
اهمیت و زیبایی این تاکیدات دینی را زمانی میتوانیم بهتر متوجه شویم که موقعیت نزول این تعبیرات را مورد دقت قرار دهیم؛ این آیات که تاکید کننده بر اهمیت مقام و جایگاه زن هستند، در زمانی نازل و به صورت جدّی مورد تاکید قرار گرفتند که زنان، مورد تحقیر کامل بودهاند، تا آنجا که خداوند از وضعیت زنان در بین اعراب چنین یاد فرموده است: «وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظيمٌ [نحل/ 57] و هرگاه به یکی از آن ها بشارت دهند که دختری نصیب تو شده، صورتش [از فرط ناراحتی] سیاه میشود و به شدت خشمگین میگردد» و متاسفانه این دیدگاه فقط مربوط به اعراب جاهلی نبوده بلکه در قلمرو ایران زمین نیز به دیدی تحقیر آمیز به این جنس پاک نگاه میشد و «زنان به منزله مخلوقاتی نگریسته میشدند که میتوانستند نظیر همتای خود در اسطوره زرتشتی که دیو زنی به نام «جه» است، جامعه را ویران کنند. بندهش اشاره جالبی دارد مبنی بر اینکه اورمزد ناتوان بود از این که مخلوق دیگری غیر از زن برای فرزندآوری بیافریند، و اگر میتوانست جز این کند، همان میکرد!»[2]
در چنین فضایی است که امیرالمومنین علی (علیه السلام) میفرماید: «فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَةٍ [3] زن گلى است ظريف، نه خادم و كارپرداز» و اینها گوشهای از حقایق است که کمتر در مورد آن تأمّل و دقت شده، هرچند نمیتوان دست تحریف حقایق در طول تاریخ را در این مباحث نادیده گرفت، همان دستی که در زمانهای مختلف قوانین صحیح و ناب پیرامون جایگاه زنان را کتمان و یا حتی قبیح نشان میدادند و آنچه را که صحیح نبوده، در جهت استثمار زنان و دختران، زیبا جلوه میداده است حقیقت تلخی که ویل دورانت از آن چنین یاد میکند: «نخستین قدم برای آزادی مادران بزرگ ما قانون 1882 م بود. به موجب این قانون زنان بریتانیای کبیر از آن پس از امتیاز بی سابقه ای برخوردار می شدند و آن این که پولی را که به دست می آوردند حق داشتند برای خود نگه دارند. این قانون عالی اخلاقی را کارخانه داران مجلس عوام وضع کردند تا بتوانند زنان انگلستان را به کارخانه ها بکشانند. از آن سال تا به امسال سودجویی مقاومت ناپذیری آنان را از بندگی و جان کندن در خانه رهانیده، گرفتار بندگی و جان کندن در مغازه و کارخانه کرده است.» [4]
نباید فراموش کرد که صحبت و دفاع از جایگاه اصیل بانوان یعنی صحبت از مقام انسانی که پاک بودن و مراقبت از آن، حافظ نسلهای متعدد، و قدرت و شکوه جامعه خواهد بود و تحقیر، ظلم و پردهدری از او سبب نابودی خانواده و جامعه بشریت خواهد شد پس طبیعی است که خیرخواهان از یک سو و منفعت طلبان از سوی دیگر این قشر از انسانیت را مورد توجه قرار دهند اما آنچیز که ضروریست حفظ حرمتهای بانوان و اکرام آنان است نکته ای پر مطلب که با روایتی از امام سجاد (علیه السلام) پیرامون آن، این نوشته را به پایان میرسانیم: «وَ أَمَّا حَقُّ الزَّوْجَةِ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَهَا لَكَ سَكَناً وَ أُنْساً فَتَعْلَمَ أَنَّ ذَلِكَ نِعْمَةٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْكَ فَتُكْرِمَهَا وَ تَرْفُقَ بِهَا؛ و امّا حق زوجه، بدان که خدای متعال او را برای تو محلّ اُنس و آرامش قرار داده و این یک نعمت الهی بر تو است که او را گرامی بداری و با رفق و مُدارا با وی رفتار نمایی.» [5]
پینوشت:
[1] مجموعه آثار، شهید مطهری، ج 19، ص 133، نظام حقوق زن در اسلام.
[2] فرنبغ دادگی، بندهش، ترجمه مهرداد بهار، چاپ دوم، تهران، انتشارات توس، ۱۳۸۰، بخش نهم
[3] نهج البلاغه نامه 31
[4] لذات فلسفه، ویل دورانت، ترجمه عباس زریاب، نشر اندیشه، ص 158
[5] منلایحضرهالفقیه ج 2 ص 621
متاسفانه دیدگاه حقارت نسبت به زنان فقط مربوط به اعراب جاهلی نبوده بلکه در قلمرو ایران زمین نیز به دیدی تحقیر آمیز به این جنس پاک نگاه میشد و زنان به منزله مخلوقاتی نگریسته میشدند که میتوانستند نظیر همتای خود در اسطوره زرتشتی که دیو زنی به نام «جه» است، جامعه را ویران کنند!