بسم الله الرحمن الرحیم
وقتی در مورد خلقت خود فکر میکنیم به این نتیجه میرسیم که خداوند از آفرینش ما٬ هدفی عالی داشته و توجه به این موضوع٬ ما را به دانستن قدر زندگی و فرصتی که در اختیار ما قرار داده شده میرساند.
خداوند در یک آیه از قرآن کریم؛ تعبیری دارد که گویا به خودش٬ آفرین گفته و آن٬ موقعی است که انسان را مراحلی بعد از مراحل دیگر آفرید و به چنانکه خود فرمود انسان را در نیكوترین قوام و اعتدال آفرید (لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی أَحْسَنِ تَقْویمٍ [تین/4] ما انسان را در نیكوترین صورت (در مراتب وجود) آفریدیم.) و بعد به خودش٬ احسن الخالقین گفت [مومنون/14].
در چند جای قرآن کریم میفرماید ای انسان تو را از هیچ آفریدم (أَ وَ لَا یَذْكُرُ الْانسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ وَ لَمْ یَكُ شَیًْا [مریم/67] آیا انسان به خاطر نمىآورد كه ما پیش از این او را آفریدیم در حالى كه چیزى نبود؟!) [1] البته از هیچ آفریدن؛ به این معناست که او نبوده است و خدا او را به وجود آورده است.
اما مراحل خلقت را اینچنین بیان میفرماید: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْانسَنَ مِن سُلَالَةٍ مِّن طِینٍ * ثمَُّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فىِ قَرَارٍ مَّكِینٍ * ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَمًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لحَْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا ءَاخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الخَْالِقِین [مؤمنون/ 12 الی14] و ما انسان را از عصارهاى از گِل آفریدیم * سپس او را نطفهاى در قرارگاه مطمئن [رحم] قرار دادیم * سپس نطفه را بصورت علقه [خون بسته]، و علقه را بصورت مضغه [چیزى شبیه گوشت جویده شده]، و مضغه را بصورت استخوانهایى درآوردیم و بر استخوانها گوشت پوشاندیم سپس آن را آفرینش تازهاى دادیم پس بزرگ است [آفرین بر] خدایى كه بهترین آفرینندگان است»
در روایتی پیامبر صلی الله علیه و آله وضعیت و مراحل خلقت را به یکی از اصحاب خود به نام جابر بن عبد الله انصاری چنین بیان میفرماید:
هر گاه بچه در شكم مادر پدید آمد اگر صورت بچه بطرف پشت مادرش باشد آن بچه پسر است، و اگر بطرف شكم مادرش باشد دختر است، دستهاى جنین بر چهره نهاده شده و چانهاش روى زانوها قرار گرفته و مانند فردى مهموم و غمگین است، بچه با یك روده بروده مادر ارتباط دارد و از همان روده از غذاى مادر تغذیه میكند.
این است وضع زندگى كودك تا آنگاه كه وقت معین فرا رسد، در اینهنگام خداوند فرشتهاى را میفرستد و او در پیشانى كودك آینده او را مینویسد و مقدرات و سرنوشت او را تعیین میكند، تمام حالات او را از كفر٬ ایمان، فقر، غنى، صحت و بیمارى؛ براى او معین مینماید، و هر گاه روزى او از شكم مادر منقطع شد آن فرشته كودك را از شكم مادر بیرون میكند، و از شدت فشارى كه به كودك میرسد در هنگام تولد گریه میكند و ناله سر میدهد و سرش زودتر از سایر اعضاء از رحم مادر بیرون میگردد.
هنگامى كه كودك از رحم مادر بیرون افتاد ناگهان از شدت درد و ترس كه بر او مستولى مىشود، فریاد بر میاورد، در این هنگام اگر دستى او را مس كند و یا بادى بر بدن او بوزد چنان از درد به خود مىپیچد مانند حیوانى كه پوستش را زنده بكنند. در این هنگام كودك گرسنه مىشود و لیكن قدرت ندارد طلب غذا كند، و تشنه میگردد و لیكن توانائى ندارد طلب آب کند خداوند محبت كودك را در دل مادر انداخته و مادر او را از سردى و گرمى حفظ میكند و جانش را در راه كودك فدا میكند، مادر دوست دارد خود گرسنه و تشنه و برهنه بماند و لیكن بچهاش را سیر و پوشیده نگهدارد.
خداوند متعال روزى كودك را در سینهی مادر قرار داده، در یك پستان غذا و در دیگرى آب. و خداوند از روزى كه مادر بچه را بر زمین گذاشت براى او روزى مقرر فرموده است، هر گاه به سن رشد رسید از زندگى و ثروت و حرص مطلع میگردد. با همه اینها انسان همواره در معرض هلاكت و آفت است، و ناخوشیها و گرفتاریها از هر طرف باو روى میآورند فرشتگان او را بطرف خداوند هدایت و ارشاد میكنند، و شیطانها از طرف دیگر او را گمراه میكنند و از راه دور میسازند و او در معرض هلاكت است مگر اینكه خداوند او را نجات دهد [2].
و اما در آیهای دیگر بعد از ذکر مراحل خلقت و زندگی انسان٬ نکتهای دیگر را بیان میفرماید که هدف از زندگی دنیایی و معنوی انسان را در این آیه بیان فرموده و آیه این است: «هُوَ الَّذی خَلَقَكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ یُخْرِجُكُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُیُوخاً وَ مِنْكُمْ مَنْ یُتَوَفَّى مِنْ قَبْلُ وَ لِتَبْلُغُوا أَجَلاً مُسَمًّى وَ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُون [غافر/67] او كسى است كه شما را از خاك آفرید، سپس از نطفه، سپس از علقه (خون بسته شده)، سپس شما را بصورت طفلى (از شكم مادر) بیرون مىفرستد، بعد به مرحله كمال قوّت خود مىرسید، و بعد از آن پیر مىشوید و (در این میان) گروهى از شما پیش از رسیدن به این مرحله مىمیرند و در نهایت به سرآمد عمر خود مىرسید و شاید تعقّل كنید!»
پس میتوان گفت که هدف اصلی از خلقت انسان بکار گیری نیروی عقل اوست و در غیر اینصورت٬ انسان در نزد خداوند؛ بدترین جنبندگان است [3]. و عقل٬ بنابر روایت٬ آن است که با آن خداوند عبادت میشود و بهشت بدست میآید [4].
منابع:
[1]. موارد دیگر آن: مریم/9 ٬ انسان/1
[2]. عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: إِذَا وَقَعَ الْوَلَدُ فِی بَطْنِ أُمِّهِ صَارَ وَجْهُهُ قِبَلَ ظَهْرِ أُمِّهِ إِنْ كَانَ ذَكَراً وَ إِنْ كَانَتْ أُنْثَى صَارَ وَجْهُهَا قِبَلَ بَطْنِ أُمِّهَا وَ یَدَاهُ عَلَى وَجْنَتَیْهِ وَ ذَقَنُهُ عَلَى رُكْبَتَیْهِ كَهَیْئَةِ الْحَزِینِ الْمَهْمُومِ فَهُوَ كَالْمَصْرُورِ مَنُوطٌ بِمِعَاءٍ مِنْ سُرَّتِهِ إِلَى سُرَّةِ أُمِّهِ فَبِتِلْكَ السُّرَّةِ یَغْتَذِی مِنْ طَعَامِ أُمِّهِ وَ شَرَابِهَا إِلَى الْوَقْتِ الْمُقَدَّرِ لِوِلَادَتِهِ فَیَبْعَثُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ مَلَكاً فَیَكْتُبُ عَلَى جَبْهَتِهِ شَقِیٌّ أَوْ سَعِیدٌ مُؤْمِنٌ أَوْ كَافِرٌ غَنِیٌّ أَوْ فَقِیرٌ وَ یَكْتُبُ أَجَلَهُ وَ رِزْقَهُ وَ سُقْمَهُ وَ صِحَّتَهُ فَإِذَا انْقَطَعَ الرِّزْقُ الْمُقَدَّرُ لَهُ مِنْ سُرَّةِ أُمِّهِ زَجَرَهُ الْمَلَكُ زَجْرَةً فَانْقَلَبَ فَزِعاً مِنَ الزَّجْرَةِ وَ صَارَ رَأْسُهُ قِبَلَ الْمَخْرَجِ فَإِذَا وَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ دُفِعَ إِلَى هَوْلٍ عَظِیمٍ وَ عَذَابٍ أَلِیمٍ إِنْ أَصَابَتْهُ رِیحٌ أَوْ مَسَّتْهُ یَدٌ وَجَدَ لِذَلِكَ مِنَ الْأَلَمِ مَا یَجِدُ الْمَسْلُوخُ عَنْهُ جِلْدُهُ یَجُوعُ فَلَا یَقْدِرُ عَلَى الِاسْتِطْعَامِ وَ یَعْطَشُ فَلَا یَقْدِرُ عَلَى الِاسْتِسْقَاءِ وَ یَتَوَجَّعُ فَلَا یَقْدِرُ عَلَى الِاسْتِغَاثَةِ فَیُوَكِّلُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِرَحْمَتِهِ وَ الشَّفَقَةِ عَلَیْهِ وَ الْمَحَبَّةِ لَهُ أُمَّهُ فَتَقِیهِ الْحَرَّ وَ الْبَرْدَ بِنَفْسِهَا وَ تَكَادُ تَفْدِیهِ بِرُوحِهَا وَ تَصِیرُ مِنَ التَّعَطُّفِ عَلَیْهِ بِحَالٍ لَا تُبَالِی أَنْ تَجُوعَ إِذَا شَبِعَ وَ تَعْطَشَ إِذَا رَوِیَ وَ تَعْرَى إِذَا كُسِیَ وَ جَعَلَ اللَّهُ تَعَالَى ذِكْرُهُ رِزْقَهُ فِی ثَدْیَیْ أُمِّهِ فِی إِحْدَاهُمَا شَرَابُهُ وَ فِی الْأُخْرَى طَعَامُهُ حَتَّى إِذَا رَضَعَ آتَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ كُلَّ یَوْمٍ بِمَا قَدَّرَ لَهُ فِیهِ مِنْ رِزْقٍ فَإِذَا أَدْرَكَ فَهَّمَهُ الْأَهْلَ وَ الْمَالَ وَ الشَّرَهَ وَ الْحِرْصَ ثُمَّ هُوَ مَعَ ذَلِكَ یُعْرَضُ لِلْآفَاتِ وَ الْعَاهَاتِ وَ الْبَلِیَّاتِ مِنْ كُلِّ وَجْهٍ وَ الْمَلَائِكَةُ تَهْدِیهِ وَ تُرْشِدُهُ وَ الشَّیَاطِینُ تُضِلُّهُ وَ تُغْوِیهِ فَهُوَ هَالِكٌ إِلَّا أَنْ یُنْجِیَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلّ «من لا یحضره الفقیه، ج4، ص413 و 414»
[3]. در سورهی انفال آیه 22 میفرماید: بدترین جنبندگان در نزد خدا مردم كر و لالى (از شنیدن و گفتن حق) هستند كه تعقل نمیکنند
[4]. اصول کافی٬ ج1 ٬ ص11