توهین ابن تیمیه به حضرت علی

12:16 - 1399/09/26

از جمله اهانت‌های ابن‌تیمیه به امیرمؤمنان (علیه السّلام) نسبت شراب‌خواری به آن حضرت است. در پاسخ، به حقیقت شأن نزول آیه‌ای که ابن‌تیمیه آن را درباره امیرمؤمنان (علیه السّلام) دانسته می‌پردازیم که این آیه درباره چه کسی بوده و ابن‌تیمیه با تدلیس و نیرنگ درباره چه کسی آورده است. بزرگان اهل‌سنت درباره میگساری گروهی از صحابه و نزول آیاتی از قرآن...

 

حضرت علی علیه السلام

توهین ابن تیمیه به حضرت علی

از جمله اهانت‌های ابن‌تیمیه به امیرمؤمنان (علیه السّلام) نسبت شراب‌خواری به آن حضرت است؛ وی در کتاب «منهاج السنة النبویة» می‌گوید: «هنگامی که علی (علیه السّلام) نماز خواند و در نماز خود اشتباه کرد، خداوند این آیه را نازل فرمود: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاَةَ وَأَنتُمْ سُكَارَى حَتَّىَ تَعْلَمُواْ مَا تَقُولُونَ.[نساء/43] ای کسانی که ایمان آورده‌اید! در حال مستی به نماز نزدیک نشوید، تا بدانید چه می‌گویید.»[1]

در پاسخ، به حقیقت شأن نزول آیه‌ای که ابن‌تیمیه آن را درباره امیرمؤمنان (علیه السّلام) دانسته می‌پردازیم که این آیه درباره چه کسی بوده و ابن‌تیمیه با تدلیس و نیرنگ درباره چه کسی آورده است:

- گروهی از صحابه‌ای که شراب نوشیدند؛ بزرگان اهل‌سنت درباره میگساری گروهی از صحابه و نزول آیاتی از قرآن در محکومیت عمل آنان و حرمت تدریجی آن، روایاتی نقل کرده‌اند که به یکی از آنها اشاره می‌کنیم: در این روایت از گروهی از صحابه نام برده می‌شود که در خانه ابوطلحه جمع شده، به میگساری پرداخته و چون یکی از آنها که بیش از همه مست شده بود، اشعاری در مدح کشتگان کافر بدر سرود، آن‌گاه خبر به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید، حضرت از این اقدام بسیار عصبانی گردید و نسبت به آن‌ها اقداماتی انجام داد که در روایات زیر یکی پس از دیگری اشاره می‌گردد؛ ابن حجر عسقلانی، یکی از مهم‌ترین شارحان کتاب بخاری، نام این افراد را در روایت زیر آورده است: «ابوبکر بن قحافه یا ابوبکر بن شغوب؛ عمر بن خطاب؛ ابوطلحه، زید بن سهل (میزبان مجلس)؛ انس بن مالک (پیاله گردان بزم)؛ ابوعبیده جرّاح؛ سهیل بن بیضاء؛ أبیّ بن کعب؛ ابو دجانه بن خرشه؛ ابوایوب انصاری؛ معاذ بن جبل.» گفتنی است ابن حجر عسقلانی تلاش بسیاری می‌کند تا ابوبکری را که در روایت مورد نظر آمده را ابوبکر بن شغوب معرفی کند، اما از آن‌جا که نمی‌تواند دلیلی بر ادّعای خود ارائه دهد نهایتا ناچار می‌گردد به قرینه وجود عمر بن خطاب در روایت، حقیقت را پذیرفته و او را ابوبکر بن قحافه، یعنی خلیفه اوّل خود بداند.[2]

- آیات شراب‌ درباره چه کسی نازل شده؟؛ علمای اهل‌سنت همچون زمخشری و دیگران درباره این که آیات شراب درباره چه کسی و چگونه نازل شده روایات متعددی را در کتاب‌های خود آورده‌اند که به نمونه‌ای از آن اشاره می‌کنیم: «خداوند متعال در مورد شراب در سه مرحله، آیه نازل فرمود؛ نخست این آیه نازل شد: «تو در مورد شراب و قمار می‌پرسند...»؛ پس از نزول این آیه گروهی از مسلمانان شراب خورده و گروهی ترک کردند تا این که یکی از ایشان شراب خورد، به نماز ایستاد و هذیان گفت: آن‌گاه آیه دیگری نازل شد: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، در حال مستی به نماز نزدیک نشوید»؛ باز گروهی از صحابه از جمله عمر بن خطاب شراب خورد و در حالی که استخوان فک شتری در دست داشت، سر عبد الرحمن بن عوف را مورد ضربه قرار داد و آن را بشکست و برای کشته‌گان بدر (از کفار) با اشعار «اسود بن عبد یغوث» مرثیه سرایی کرد. پس از آن که خبر به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید؛ حضرت در حالی که ردایش به زمین کشیده می‌شد، با عصبانیت بیرون آمده و چیزی را از روی زمین برداشته و در دست گرفت تا با آن، عمر را بزند. عمر که این صحنه را دید، گفت: از خشم خدا و رسولش به خدا پناه می‌برم؛ در این هنگام این آیه نازل گردید: «به درستی که شیطان می‌خواهد... آیا شما (از شراب خوردن) دست می‌کشید؟» این‌جا بود که عمر گفت: اکنون از شراب‌خواری دست کشیدیم.»[3]

- شراب‌خواری در زمان خلافت؛ اما ببینیم بر اساس روایات و متون معتبر اهل‌سنت و مورد قبول وهابیت و پس از آن که شراب در سه مرحله تحریم گردید و آن‌گاه عمر بن خطّاب گفت: «از شراب‌خواری دست کشیدیم»؛ با این وجود آیا عمر بن خطّاب توانست از این عادت زشت خود دست بکشد؟ بر اساس برخی گزارش‌ها از سوی علمای اهل‌سنت، عمر بن خطّاب در زمان حکومتش نیز نتوانست این عادت ترک کند.

که برای نمونه یک مورد اشاره می‌کنیم: مالک بن انس، امام فرقه مالکی اهل‌سنت در کتاب موطأ که به اعتقاد بسیاری از علمای اهل‌سنت هم‌ردیف صحاح ستّه به شمار می‌رود، می‌نویسد: «اسلم، غلام عمر بن خطاب را در راه مکّه در حالی که همراه عبدالله بن عیّاش مخزومی بود و با خود، شراب حمل می‌کرد، ملاقات کرد! اسلم به او گفت: این نوشیدنی مورد علاقه عمر است. او نیز ظرف بزرگی از آن پر کرد و نزد عمر برد؛ عمر هم آن را نوشید و سپس سر بلند کرد و گفت: عجب شراب نیکویی است.»[4]

پی‌نوشت:
[1]. منهاج السنة النبویة، ابن تیمیه، مؤسسه قرطبه، مصر، ج 7، ص 237.
[2]. فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، دار المعرفة، بیروت، ج 10، ص 37.
[3]. ربیع الأبرار، زمخشری، دار النشر، ج 1، ص 298.
[4]. موطأ مالک، دار إحیاء التراث العربی، مصر، ج 2، ص 894.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 12 =
*****