انکار عقد اخوت ابابکر و عمر توسط ابن تیمیه

14:56 - 1399/09/29

ابن تیمیه در رد فضائل حضرت علی (علیه السلام) تا جایی اغراق می‌کند که حتی این انکار دامنگیر باقی صحابه نیز می‌گردد. به عبارت دیگر به جهت اینکه برای کلام خود در رد فضیلتی از فضائل حضرت علی (علیه السلام) که مورد اتفاق همگان است، مویدی بیاورد، فضائل باقی صحابه را نیز منکر می‌شود. و این کار بعضا موجب انتقادات شدیدی ...

 

 

عقد اخوت

انکار عقد اخوت ابابکر و عمر توسط ابن تیمیه

ابن تیمیه در رد فضائل حضرت علی (علیه السلام) تا جایی اغراق می‌کند که حتی این انکار دامنگیر باقی صحابه نیز می‌گردد. به عبارت دیگر به جهت اینکه برای کلام خود در رد فضیلتی از فضائل حضرت علی (علیه السلام) که مورد اتفاق همگان است، مویدی بیاورد، فضائل باقی صحابه را نیز منکر می‌شود. و این کار بعضا موجب انتقادات شدیدی از سوی مورخان و محدثان معاصر و پس از ایشان می‌گردد.

یکی از این موارد حدیث مواخات یا‌‌ همان عقد اخوت است. مفاد این حدیث این است که پیامبر پس از هجرت به مدینه، بین مهاجرینی که از مکه آمده بودند و انصار که ساکنان مدینه بودند، و بین برخی از مهاجرین با مهاجر دیگر، عقد اخوت ایجاد نمود، تا بدین وسیله بین غلام و صاحب آن، یا شخصی که از نظر مالی توانایی بهتری دارد، با انسان فقیر، نزدیکی و برادری ایجاد شود، و به این طریق، از کمک و یاری یکدیگر بهره‌مند شوند. این حدیث در منابع معتبر اهل سنت آمده و در صحت آن شکی نیست.[۱]

از جمله‌ی مفاد این حدیث این است که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بین خود و علی (علیه السلام) و نیز بین ابابکر و عمر نیز عقد اخوت برقرار نمود.

جالب اینجاست که ابن تیمیه برای اینکه این فضیلت اخوت با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را علی (علیه السلام) بردارد و نفی کند حتی منکر اخوت بین ابابکر و عمر نیز می‌شود.[۲] که خاطر کثیری از بزرگان اهل سنت و محدثان به نام را مکدر می‌سازد. مثل اینکه ابن حجر می‌گوید این کار ابن تیمیه، رد کردن نص است به جهت اینکه از حکمت این عقد اخوت غافل بوده است. [۳]
آیا زیبنده‌ی یک عالم دینی است که به این مرتبه از تعصب برسد که برای مقابله با دیگری، حتی منکر نص صحیح شود؟!

پی‌نوشت:
[۱]. از جمله‌ی این منابع: فتح الباری، احمد بن حجر عسقلانی، ج۷، ص ۲۷۱، محقق عبدالعزیز بن باز، ناشر: دارالفکر؛ المحبر، ابو جعفر بغدادی، ص۷۱، ناشر: دارالافاق الجدیده، بیروت؛ جمل من انساب الاشراف، احمد بن یحیی بلاذری، تحقیق، سهیل زکار و ریاض الزرکی، ج۱، ص ۲۷۰، ناشر: دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۷ق.
[۲]. منهاج السنه، ابن تیمیه، ج۷، ص ۳۶۰-۳۶۱، تحقیق محمد رشاد سالم، چاپ اول، ۱۴۰۶.
[۳]. فتح الباری، احمد بن حجر عسقلانی، ج۷، ص ۲۷۱، محقق عبدالعزیز بن باز، ناشر: دارالفکر، بیروت.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
14 + 4 =
*****