-
جادهی برجام که چند سال است فقط ایران را مقصد تعهدات سنگین و طولانیمدت، معرفی کرده و به اهرم و ابزاری برای تحقق خواست آمریکا و اسرائیل تبدیل شده است، با اقدام هوشمندانه و غیرتمندانهی مجلس یازدهم، دیگر یکطرفه نخواهد بود.
تصویب قاطع طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها» که با تأیید شورای نگهبان نیز همراه شد، یک حرکت مثبت برای استیفای حق ملت ایران از عهدشکنان غربی است که سالها است برجام را بهانهای برای تاخت و تازهای بیرحمانه علیه کشورمان کرده و حقوق ابتدایی ملت ایران را زیر پا گذاشتهاند.
متأسفانه دولت روحانی، به دلیل غربزدگی و غربگرایی مفرط و خطرناک، هرگز قادر به انجام اقدامی قاطع برای پشیمانکردن طرف مقابل، نبوده و نیستند و همین سستی و بیعملی، سبب شد تا خیال دشمنان ما از انجام هر واکنش محکمی، راحت باشد و تصور کنند خباثتها و دشمنیهای آنان، هزینهای برایشان نخواهد داشت.
عجیب و تأسفآور این که آقای روحانی، این اقدام مجلس را برای روابط دیپلماتیک، مضر دانسته است! کاش ایشان پاسخ دهند در این هفت سال و اندی که در مسند امر هستند و هر کاری که از دستشان برآمد -مثل تماس با رئیسجمهور آمریکا و کوتاهآمدن در برابر شرارتهای کاخ سفید- برای حفظ و تقویت روابط دیپلماتیک مرتکب شدند، آیا گشایشی برای ملت ایران به وجود آمد؟ آیا این اقدامات، حاصلی به جز افزایش سرسامآورِ قیمت ارز، سکه، مسکن و کالاهای اساسی مردم، بیشترشدنِ تحریمها، تعطیلی صنعت هستهای و ترور بزرگانی مثل شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید محسن فخریزاده داشت؟ آیا پس از این همه خسارتی که بخاطر کوتاهآمدن دولت شما در برابر زیادهخواهی دشمنان وارد شده است، وقت آن نرسیده که قاطعیت و اقدامات مقابله به مثل را در دستور کار قرار دهید تا دشمن را نسبت به عهدشکنیها و توطئههایش تنبیه کنید؟ آقای روحانی باید بداند که ثمره و حاصلِ عدم قاطعیت در برابر دشمن، همین وضعی است که الان در کشور میبینیم، پس باید مسیر را تغییر دهیم و با ابزار دیگری، حرکت کنیم و این ابزار، همان است که مجلس شورای اسلامی، به خوبی، آن را تدارک دیده است.
طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها» این پیام مهم را به آمریکا و شرکای او منتقل میکند که روند هزینهنداشتنِ انجام تعهدات، به پایان رسیده است و اینطور نیست که ایران تحت هر شرایطی در برجام، باقی بماند. به عنوان نمونه، در بند ششم از طرح مذکور که حالا دیگر به قانون، تبدیل شده است، آمده که دولت جمهوری اسلامی ایران، موظف است در صورت عدم اجرای کامل تعهدات کشورهای حاضر در توافق هستهای، عادینشدنِ روابط بانکی، عدم رفع کامل موانع صادرات و فروش کامل نفت و فرآوردههای نفتی ایران و عدم برگشت کامل و سریع ارزِ منابع حاصل از فروش، دو ماه پس از تصویب این قانون، نظارتهای فراتر از پادمان از جمله اجرای داوطلبانهی پروتکل الحاقی را متوقف کند.
حقیقت این است که دولت روحانی باید از تصویب چنین قانونی که شامل ضمانت اجرای برجام است، خوشحال باشد و از آن، حمایت کند چون شاید در این صورت، بتوان خسارت محض برجام را تقلیل دهد و آسیبهای آن را کم کند. همین چند روز پیش بود که معاون اول رئیسجمهور، اعتراف کرد که ایران، نفع چندانی از برجام، نبرده است! این اعتراف که در واقع، هممعنا با عبارتِ «تقریباً هیچ» است که چند سال پیش از سوی یکی دیگر از مسئولان دولتی، بیان شده بود، نشان میدهد که برای کارآمدکردن همین توافق ضعیف و پرحاشیه هم که شده، باید راه دیگری -غیر از راه چند سال اخیر- را در پیش گرفت و این خدمتی است که مجلس یازدهم به دولت دوازدهم انجام داده و بهجای خشم و غضب، مستحق تشکر و قدردانی از سوی دولت است.