اعتقاد به خرافات

اعتقاد به خرافات

 وهابیان و حتی بنیان‌گذار این فرقه‌ی گمراه، دنباله‌رو کسانی هستند که به اسم دفاع از توحید، خرافاتی را مطرح می‌کنند که هیچ ریشه و اساسی در دین و شریعت اسلام ندارد.[1] ایشان به بهانه‌ی این‌که از حریم توحید خیالی خود، دفاع کنند، بسیاری از شعائر و اعمالی که جزء مستحبات و از فضیلت‌هایی بوده که مسلمانان با انجام آن‌ها گامی به قرب الهی نزدیک‌تر می‌شدند را، به اسم شرک و کفر ممنوع نموده‌اند.[2]

و سالهاست مسلمانانی که به حج مشرف می‌شوند از انجام آداب زیارت قبر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و سایر بزرگان و اولیاء، به دلیل همین عقاید شوم وهابیت، منع می‌شوند.[3] این تفکرات مختص محمد بن عبدالوهاب نبوده است، بلکه این‌ها عقایدی است که در کتب اشخاصی چون ابن تیمیه و ابن قیم یافت می‌شود و محمد بن عبدالوهاب تنها مروج این تفکرات باطل بوده است.

اشخاصی چون شهاب الدین خفاجی که از علمای حنفی مطرح مصر در قرن یازدهم بوده است، این‌گونه افکار را بر نتابیده است و در کتب خود به کرات به این افکار که در آن زمان به نام افرادی چون ابن تیمیه و ابن قیم مطرح می‌شد، اعتراض نموده است. ایشان عنوان خرافه را به عقاید ابن تیمیه و ابن قیم نسبت می‌دهد، و می‌گوید که این افراد تنها با تصور برخی خرافات که حتی ارزش ذکر کردن ندارند، از قبیل جلوگیری از شرک، یا گرایش مردم به بت پرستی و... و به خیال خام خود در جهت دفاع از توحید واقعی، بزرگانی چون قاضی عیاض را که مروج امر زیارت پیامبر بوده است، آماج حملات و توهین‌های ناروا قرار می‌دهند، و پا را از این حد فراتر گذاشته، بلکه امثال قاضی عیاض که قائل به فضیلت زیارت پیامبر و سفر برای این زیارت هستند را تا مرز تکفیر برده‌اند.

حال آن‌که خرافاتی که سبب این تکفیر شده است حتی از یک انسان عاقل سر نمی‌زند، چه رسد به اشخاص فاضل.[4] حاصل کلام این‌که مبنای تکفیری که از سوی وهابیان صورت می‌گیرد، غالبا خرافات و افکار و اتهاماتی است که پایه و اساسی ندارد و تنها ساخته و پرداخته‌ی ذهن افرادی چون ابن تیمیه، ابن قیم و محمد بن عبدالوهاب است.

پی‌نوشت:
[1]. وهابیت: تنها گناه مشرکان زمان حضرت نوح غلو در مقام صالحان بود
[2]. مشروعیت زیارت قبور اولیای الهی
[3]. توهم شرک در زیارت قبور
[4]. خفاجی، شهاب الدین، نسیم الریاض فی شرح شفاء قاضی عیاض، ج5، ص100، دارالکتب العلمیه، بیروت.