- آیتالله مصباح یزدی با وجود دارابودن سطح بسیار بالای علمی در بخشهای مختلف علوم اسلامی، هرگز به آفت عافیتطلبی برای کسب محبوبیت و پرهیز از بدنامی، مبتلا نشد و به همین دلیل، هیچگاه میدان روشنگری و بصیرتافزایی را خالی نکرد و همواره در بزنگاههای حساس و فتنههای پیچیده، به تبیین منطقی حقایق و برخورد علمی با وقایع روز میپرداخت که البته به مذاق برخی چهرهها و جریانهای معلومالحال، خوش نمیآمد.
در دوران طولانی غیبت کبری، این عالمان راستین و فقیهان متقی هستند که حراست از سنگر دین و دیانت را برعهده گرفته و در این مسیر پرافتخار، از هیچ فداکاری، سعی و تلاشی فروگذار نمیکنند. علمای حقیقی به اقتضای تمجید بلند روایی، وارثان و جانشینان انبیای الهی هستند[1] و در همان راه نورانی و برای همان رسالت مقدس، عمر و زندگی خود را وقف و ایثار میکنند، و این از توفیقات ملت ایران و امت اسلام است که به چشم خود، شاهد چنین شخصیتهای وزین و گرانقدری در روزگار کنونی بوده است.
آیتالله آقای حاج شیخ محمدتقی مصباح یزدی (رحمةاللهعلیه) یکی از همان فقهای مجاهد و علمای ربانی است که با اخلاص و پشتکار خود و با تلمذ در محضر بزرگانی مثل امام خمینی (ره)، علامه طباطبایی (ره) و آیتالله بهجت (ره) به فیوضات چشمگیری از علوم ناب اسلامی دست یافت. تألیفات گرانسنگ متعدد و پرورش شاگردان اثرگذار را باید از دیگر کرامات آن شخصیت برجسته و آن فقیه و حکیم مجاهد دانست که زندگی و عمر بابرکت خود را صرف اعتلای اسلام و مسلمانان نمود و با بهرهگیری از تفکری برجسته و مدیریتی شایسته، خدمات فراوان و شایان توجهی را از خود به یادگار گذاشت. همچنین آن بزرگوار، دارای شجاعتی مثالزدنی در اظهار حقیقت و استقامتی طولانی در دفاع از واقعیت بود که سبب شد عمر مبارک ایشان به یک دورهی «مجاهدت بلندمدت» تبدیل شود و برکات بسیاری از خود به جای بگذارد.
آیتالله مصباح یزدی با وجود دارابودن سطح بسیار بالای علمی در بخشهای مختلف علوم اسلامی، هرگز به آفت عافیتطلبی برای کسب محبوبیت و پرهیز از بدنامی، مبتلا نشد و به همین دلیل، هیچگاه میدان روشنگری و بصیرتبخشی را خالی نکرد و همواره در بزنگاههای حساس و فتنههای پیچیده، به تبیین منطقی حقایق و برخورد علمی با وقایع روز میپرداخت که البته به مذاق برخی چهرهها و جریانهای معلومالحال، خوش نمیآمد و همین موضوع، سبب تخریب گستردهی آن بزرگوار و تهمتهای فراوان به ایشان شد که اوج آن را در دوران حاکمیت دولت موسوم به اصلاحات، شاهد بودیم. این در حالی بود که هیچ یک از این مخالفان آیتالله یزدی، توان مقابلهی علمی و برخورد استدلالی را با ایشان نداشتند و به همین دلیل، حاضر نبودند رودررو با او مناظره و محاجه کنند و ترجیح میدادند در رسانههای پرتعداد و زردی که در اختیار داشتند، به هجمه و حمله علیه این شخصیت ممتاز بپردازند. حتی شخصی مثل عبدالکریم سروش که مغز متفکر یک جریان خاص، به حساب میآمد، حاضر به مناظره نشد و این در حالی بود که مرحوم آیتالله مصباح، بارها آمادگی خود را اعلام کرده بود.[2]
نگاهی به سوابق آن یار وفادار انقلاب، نشان میدهد که فعالیتهای مهم و تأثیرگذار ایشان در دوران خفقان شاهنشاهی، در جهت تنویر افکار عمومی نسبت به ماهیت حکومت فاسد پهلوی و ریلگذاری برای تشکیل نظام اسلامی، انجام میشد که موجب شد ایشان همواره زیر ذرهبین ساواک، قرار داشته باشد و دستوری برای کنترل فعالیتهای وی، صادر شود.[3] بعد از کشتار و سرکوب شدیدی که در پانزده خرداد 42 انجام شد، فضای وحشتآلودی در قم و در میان حوزه، حکمفرما شد و خلأ یک نیروی الهامبخش برای تجدید روحیه در میان طلاب و روحانیون، احساس میشد. در چنین شرایطی، یک گروه از روحانیون سرشناس و فاضل به تأسیس تشکیلاتی اقدام کردند که معروف شد به «جلسهی یازده نفره» که مرحوم آیتالله مصباح، منشی این جلسه بود و وظیفهی نگارش صورت جلسهها را بر عهده داشت. جالب این بود که برای محافظت از خطر دسترسی ساواک به این نوشتهها، ایشان خط و الفبایی را اختراع کرده بود و بر همان مبنا مینوشت که سبب شد همواره دور از دسترس مأموران ساواک باقی بماند.[4]
این نوشتار، به هیچ وجه، توانایی شمارش و توضیح تمام ابعاد شخصیت والای آن عالم بزرگ را ندارد، ولی از مجموع عملکرد و فعالیتهای مرحوم آیتالله مصباح یزدی در طول 86 سال حیات مبارک ایشان، این نکتهی مهم و کلیدی را میتوان مورد توجه قرار داد که «آفت عافیتطلبی» نتوانست در ایشان راه پیدا کند و همین ویژگی بزرگ، سبب شد تا ایشان تا آخر عمر شریف خود، در وسط میدان روشنگری و مقابله با کجرویها باقی بماند و همواره سد محکمی در برابر افراد و جریانهای گمراه باشد. این درس بزرگ، باید به یک سرمشق برای علمای حوزه تبدیل شود تا آموختههای خود را در میدان عمل و اقدام، پیاده کنند و جامعه را نسبت به خطرات گمراهی و انحراف، آگاه و بیدار نمایند.
پینوشت:
[1] « اَلعُلَماءُ وَرَثَةُ الاَنبیاء.»، الكافي، شیخ کلینی، ج ۱، ص ۳۲
[2] مناظرهی مصباح و سروش
[3] دستور ساواک برای کنترل فعالیتهای آیتالله مصباح یزدی
[4] شرح اسم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، هدایتالله بهبودی، صفحات ۱۵۵ تا ۱۵۷