ناوهایی از جنس ترس!

21:47 - 1399/10/21

-نه دولت فعلی ایالات متحده و نه دولت بعدی آن با توجه به دست برتر ایران در منطقه، نمی تواند دست به اقدام نظامی علیه کشورمان بزند.

سلیمانی

در رابطه با تهدیدهای اخیری که متاسفانه از سوی برخی مسئولین و رسانه‌های داخلی بزرگ نمایی شد، باید به ذکر چند نکته بپردازیم:
اولا اینکه صرفا اعزام چند فروند B-52 به منطقه نمی‌تواند دلیلی باشد برای شروع یک عملیات نظامی از سوی ایالات متحده، ضد مواضع جمهوری اسلامی.
ثانیا به نظر می رسد آمریکایی‌ها با توجه به شناختی که از قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی دارند دور از انتظار است که با اعزام ناو هواپیمابر خود به نزدیکی مرزهای جغرافیایی ایران و با در تیررَس قراردادن ناو جنگی خود توسط موشک‌های جمهوری اسلامی، ریسک شروع یک عملیات نظامی را در چنین موقعیتی بپذیرند.
بلکه سناریوی محتمل درباره‌ی تحرکات نظامی واشنگتن را باید فرا رسیدن ایام سالگرد شهادت سپهبد سلیمانی و ترس ایالات متحده از اقدام عملی جمهوری اسلامی در رابطه با برنامه اعلامی مسئولین کشورمان در راستای اقدام نظامی در جهت  انتقام از عملیات تروریستی واشنگتن در به شهادت رساندن فرمانده سپاه قدس ایران ارزیابی کرد. به چند دلیل نه در روزهای باقی مانده از زمامداری دولت ترامپ و چه دولت بعدی ایالات متحده یعنی جو بایدن، حمله نظامی از سوی این کشور به جمهوری اسلامی امری محتمل به نظر نمی رسد، چرا که شیشه عمر آمال و اهداف پروتستان‌های تبشیری در دستان ایران قرار گرفته است.
پروتستان های تبشیری که موعود خود را با رویای تشکیل اسرائیل بزرگ گره زده‌اند به خوبی به این امر واقف هستند که شروع یک عملیات نظامی ضد جمهوری اسلامی می تواند با فروپاشی آرمان شهر اسرائیلی‌شان همراه شود. از اینرو عملیات نظامی ضد جمهوری اسلامی امری غیرممکن به نظر می‌رسد و از طرفی با حمله موشکی دقیق ایران به پایگاه عین الاسد آمریکایی، جمهوری اسلامی اثبات کرد در زمره برترین قدرت‌های موشکی جهان قرار دارد و با موشک‌های نقطه زن خود منافع حیاتی اسرائیل را به راحتی در معرض تهدید قرار می‌دهد. این همان دلیلی است که ترس از اقدام نظامی علیه تهران را برای واشنگتن دو چندان کرده است.
و از طرفی اگر بخواهیم نظری به عملیات‌های  نظامی صورت گرفته توسط واشنگتن در منطقه، در چند دهه اخیر داشته باشیم، این نکته به خوبی قابل مشاهده است که آمریکا، زمانی دست به عملیات نظامی می زند که کشور هدف از لحاظ بازدارندگی و قدرت نظامی در ضعیف ترین سطح ممکن قرار گرفته باشد. از اینرو در سال 2003 شاهد اقدام نظامی ایالات متحده علیه عراقی بودیم که با پذیرفتن و اجرای برنامه خلع سلاح، در طی چندین سال قدرت نظامی و بازدارندگی خود را به کلی از دست داده بود و تنها پس از این بود که امریکایی‌ها توانستند به یک حمله همه جانبه علیه عراق دست بزنند و پیش از آن نیز ایالات متحده به افغانستانی حمله کرد که فاقد دولت مرکزی و سلاح مدرن برای رویارویی با آمریکا بود و از طرفی نه عراق با ایران کنونی قابل مقایسه است -چرا که در حال حاضر از خلیج عدن تا سواحل مدیترانه و مرزهای اسرائیل و خلیج فارس و دریای عمان به نوعی در گستره نفوذ جمهوری اسلامی قرار گرفته است به نحوی که هر یک از این مناطق را باید یک پایگاه نظامی بالقوه برای ایران قلمداد کرد- و از دیگر سو وقایع پس از اشغال عراق و افغانستان تصویرگر این نکته است که آمریکا دست برتر را در تحولات پس از اشغال این کشورها ندارد.
چرا که ایالات متحده بعد از دو دهه حضور در افغانستان، اکنون در شرایطی قرار گرفته است که با گروه طالبان بر سر تامین امنیت نیروهایش مذاکره می‌کند و با آزاد سازی تعداد زیادی از نیروهای طالبانی سعی دارد رضایت مقامات طالبان را فراهم کند تا خروجی آبرومند از افغانستان داشته باشد.
با ارزیابی این وقایع، به نظر نمیرسد این امریکا آن کشوری باشد که بتواند با جمهوری اسلامی که در بالاترین توان نظامی و بازدارندگی بعد از انقلاب قرار دارد پنجه در پنجه بیندازد، چرا که ایالات متحده پس از شکست در ویتنام، دیگر حاضر به پذیرش ریسک در عملیات‌های نظامی خود نیست و از طرفی دیگر ترامپ هم به دلیل پافشاری بیش از اندازه بر سر مسئله ایران و عدم موفقیت لازم در این زمینه به اندازه کافی حیثیت ایالات متحده را دچار خدشه نموده است.
در حال حاضر و در شرایط پیش آمده پس از حمله طرفداران ترامپ به کنگره آمریکا، حتی رسانه‌های اجتماعی آمریکا نیز ترامپ را فیلتر کرده‌اند و به نوعی ترامپ در مقابل یک اجماع سیاسی در مواجهه با اقدامات هنجار شکنانه خود قرار گرفته است و در چنین شرایطی ترامپ نمی‌تواند توانایی، حرکتی ضد جمهوری اسلامی را داشته باشد. اگرچه عده‌ای در داخل، احتمالا با نیت‌هایی خاص به پررنگ کردن خطر جنگ با امریکا اقدام می‌کنند، همانانی که پیش از این نیز با طرح چنین مسائلی برای پیش برد برخی مقاصد خود دست به این قبیل اقدامات زده بودند. البته در کسوت کارشناس روابط بین الملل بر آن هستیم تا بیشتر ابعاد خارجی و بین المللی ارزیابی وقایع را مورد بررسی قرار دهیم و نه ابعاد و جزئیات داخلی آن را از اینرو به همین مقدار بسنده می‌شود.
 در آخر نیز بار دیگر این موضوع را باید مطرح کرد که نه دولت فعلی ایالات متحده و نه دولت بعدی آن با توجه به دست برتر ایران در منطقه، نمی‌تواند دست به اقدام نظامی علیه کشورمان بزند.

تحلیلگر: دکتر محمد یوسفی

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 6 =
*****