- این یک واقعیت است که جریان سیاسی نزدیک به فائزه هاشمی، بارها و بارها اثبات کرده که پیوند محکمی با اهداف سیاست خارجی دشمنان ما مخصوصاً آمریکا دارد و حیات خود را در سایهی تحریمهای شیطان بزرگ علیه ایران، جستجو میکند و استمرار بقای خود در سپهر سیاسی کشور را با اقدامات آنان تنظیم کرده است.

ناراحتی از عدم انتخاب مجدد دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا و ابراز رضایت از فشارها، جنایتها و تحریمهای او علیه ملت ایران و میل به تداوم آنها، جدیدترین موضع یکی از دختران هاشمی رفسنجانی است که البته در این خانواده، سابقه دارد![1] پسر مجرم این خانواده نیز در جریان فتنهی سال 1388 در تماس با یکی از همکاران و دوستان خود که قرار بود برای زندگی به واشنگتن برود، از او میخواهد حتماً با خزانهداری آمریکا تماس بگیرد تا تحریمها علیه ایران، افزایش یابد![2] نام این دو عنصر معلومالحال را باید در کنار فهرستی از چهرههای وطنفروش مثل ربع پهلوی و مریم رجوی قرار داد که -بهظاهر- ایرانی هستند ولی بارها از تحریم ایران توسط آمریکا ابراز خوشحالی و شادمانی کردهاند. البته شخص آقای اکبر هاشمی رفسنجانی را هم باید به این فهرست، اضافه نمود که پس از انتخابات سال 88 و در دیدار با سفیر اتریش، خواستار فشار غرب بر ایران به بهانهی تقلب و حقوق بشر شده بود![3]
با این وجود، نگارنده معتقد است باید از چنین اظهارات و اعترافاتی استقبال کرد و آن را به عنوانِ شناسنامه و عقیدهی این جماعت، به جامعه عرضه نمود تا مردم بدانند اینها از کاسبان اصلی تحریم هستند و برای رسیدن به اهداف و اغراض خود، حاضرند ملت ایران را هم قربانی کنند. نکتهی قابل توجه این است که این ارتباط، دوطرفه است و دشمنان قسمخوردهی انقلاب و ایران نیز از این جماعت، حمایت میکنند. اوج آن را در سال 88 و حمایت صریح نتانیاهو، باراک اوباما، مقامات و رسانههای غربی مثل توئیتر از میرحسین موسوی شاهد بودیم. شخص موسوی هم از کسانی است که خواستار تحریم ایران از سوی آمریکا شد![4] اساساً این جریان، خود را ذیل پروژهی فشار و تحریم دشمن، تعریف میکند و معتقد است هر چه فشار بیرونی به کشور، بیشتر باشد، شانس کسب کرسیهای قدرت برای آنان نیز بیشتر خواهد بود و نمونهی واضح این امر را در سال 92 و با روی کار آمدن حسن روحانی مشاهده کردیم.
اعتراف فائزه هاشمی از این جهت نیز قابل توجه است که جریان متبوع و همراه وی، سعی داشت رقیب سیاسی خود را به طرفداری از ترامپ، متهم کند و این تفکر را دستمایهای برای فرار خود از شکستهای سنگین و مفتضاحانه در موضوعاتی مثل برجام قرار دهد اما حالا معلوم شد که کدام جریان سیاسی در کشور، میخواهد از فشارها و تحریمها علیه مردم شریف ایران، پل پیروزی بسازد و به کسب قدرت بپردازد. جریانی که خود را پرچمدار مقابله با تحریم و رفع آن، جا زده بود، الان به صراحت از لزوم تداوم تحریم برای رسیدن به آمال سیاسی خود سخن میگوید. درست است که اعتراف صریح دختر هاشمی رفسنجانی، در نوع خود بینظیر است و تا به حال سابقه نداشته است، ولی اقداماتی که جریان متبوع او انجام دادهاند، دقیقا در همین راستا و با همین هدف، انجام میشد که نمونهی بارز آن را در خرداد سال 97 شاهد بودیم.
در حالی که تنها یک ماه از خروج یکجانبهی آمریکا از برجام میگذشت، صد نفر از یک طیف سیاسی در نامهای به رهبر انقلاب، از ایشان خواستند تا مذاکرهی بی قید و شرط با ترامپ را بپذیرد! این در حالی بود که طرف مقابل، با قلدرمآبی از برجام، خارج شده بود و روز به روز هم بر تحریمها میافزود، پس دعوت به مذاکرهی بی قید و شرط، دستاوردی جز مشروعیتبخشی به فشارها و تحریمها و حتی گسترش آنها نداشت.
اتفاقاً همین هدف، برای این جماعت، بسیار خوشایند بود تا بتوانند به کاسبی از تحریم بپردازند و دنبال منافع حقیر خود باشند، و این دقیقا همان هدفی است که فائزه هاشمی، بدون پردهپوشی و به صراحت از آن یاد کرد و باطن خود را برملا ساخت. همین ولع و عطش برای مذاکره با شخصی مثل ترامپ را در حسن روحانی و جواد ظریف هم مشاهده کردیم که بارها و با اشکال گوناگون، بیان شد که یکی از بدترین آنها مربوط به سخنانی بود که ظریف، کمتر از یک ماه پس از ترور ناجونمردانهی سردار سلیمانی دربارهی مذاکره با آمریکا بر زبان آورد.[5]
این یک واقعیت است که جریان سیاسی نزدیک به فائزه هاشمی، بارها و بارها اثبات کرده که پیوند محکمی با اهداف سیاست خارجی دشمنان ما مخصوصاً آمریکا دارد و حیات خود را در سایهی تحریمهای شیطان بزرگ علیه ایران، جستجو میکند و استمرار بقای خود در سپهر سیاسی کشور را با اقدامات آنان تنظیم کرده است که نمونهی واضح آن، گِراهای صریح آقای ظریف بود که به صراحت از احتمال روی کارآمدن دولتی متفاوت، در صورت عدم همراهی غرب با دولت روحانی، سخن گفته بود!
بنابراین فائزه هاشمی و امثال او حق دارند تا از عدم انتخاب مجدد ترامپ، ناراحت باشند، چون امکان کاسبی از تحریم برای رسیدن به اهداف خود را نخواهند داشت.
البته این نوشتار سعی ندارد به سخنان سخیف دختر هاشمی رفسنجانی در همان مصاحبه، علیه سردار دلها و محبوب قلوب آزادگان دنیا یعنی شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی بپردازد و فقط به این نکته، بسنده میکند که اگر شرایط فعلی و آزادی بیانی که در سایهی امنیت و آرامش کشور -که حاصل تلاش و مجاهدت حاج قاسم و یاران فداکارش است- وجود نداشت آیا باز هم افرادی مثل فائزه میتوانستند، به سخنرانی و اظهارنظر بپردازند؟ یا اینکه باید تمام وقت و همت خود را برای چگونگی مقابه با گروه تروریستی و وحشی داعش، صرف میکردند که تا چند کیلومتری مرزهای ما پیش آمده بود و در تبلیغات خود، به صراحت از حمله به ایران و تصرف آن -به عنوان یک هدف اصلی- یاد میکرد. نمکنشناسی و ناسپاسی از زحمات شبانهروزی حاج قاسم را هم باید در راستای انحراف امثال فائزه هاشمی ارزیابی کرد که در سایهی اصرار بر تفکرات سست و بیمبنا، همچنان مشغول تاخت و تاز در مسیر انحرافی هستند.
پینوشت:
[1] فائزه هاشمی: دوست داشتم ترامپ انتخاب شود تا فشار به ایران ادامه پیدا کند
[2] درخواست مهدی هاشمی از آمريکا برای تحریم بیشتر ايران
[3] تعجب سفیر اتریش از درخواست ۲رئیسجمهور اسبق ایران
[4] متن خیانتنامه سرکردگان فتنه ۸۸ به وزیر خارجه آمریکا
[5] مطالبه ملت انتقام است نه مذاکره با قاتل شهید سلیمانی