براى مؤمنان گرفتاری در دنیا، چنان پاداشى است كه دیگران مى گویند: اى كاش این سختى ها با سختى بیشترى براى ما بود.
درمان تنهایی در اسلام
علت های احساس تنهایی و راه های درمان آن:
1: مشكلات و ناكامی ها: لحظه به لحظه زندگی هر كسی توام با مشكلات و سختی است ولی بعضی ها در مقابل این مشكلات تحمل ندارند. و گاهی در فشار این مشكلات كه قرار می گیرند احساس می كنند خدا آن ها را تنها گذاشته است،خدا صدای آن ها را نمی شنود،او گرفتار مشكلات شده است و بقیه مردم غرق در خوشی ها هستند و ....
این افكار یكی پس از دیگری بر طبل تنهایی او می كوبند و خلاصه او زانوی غم در بغل می گیرد و قطرات اشك را در عزای تنهایی خودش روانه صورت می كند..
درمان:
نابرده رنج، گنج میسّر نمى شود/مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد
ولی ای كاش قدر این مشكلات را می دانستیم چون رسول گرامی اسلام می فرماید:
بهشت با سختى ها پیچیده شده است. «1»
و در روایت دیگرى آمده:
براى مؤمنان گرفتاری در دنیا، چنان پاداشى است كه دیگران مى گویند:اى كاش این سختى ها با سختى بیشترى براى ما بود. «2»
آرى، مشكلات، عامل رشد و راه ورود به بهشت است.
هر بلایى را عطایى با وى است/هر كدورت را صفایى در پى است
زیر هر رنجى، گنجى معتبر /خار دیدى، چشم بگشا گل نگر
و خداوند می فرماید:
آیا گمان كردید داخل بهشت مى شوید و حال آن كه هنوز مانند آن چه بر پپشینیان شما گذشت به شما نرسیده است؟! آنان گرفتار تنگدستى و ناخوشى شده و چنان زیر و زبر شدند كه پیامبر و افرادى كه ایمان آورده و همراه او بودند، گفتند: یارى خدا چه وقت خواهد بود؟ آگاه باشید كه یارى خداوند نزدیك است«3»
خجالتی بودن: بعضی ها به خاطر این كه خجالتی هستند در هیچ جمعی حاضر نمی شوند و همیشه درگوشه اتاقشان در تنهایی خود غوطه ور هستند ...
درمان:
حجت السلام قرائتی می گفت: زنی را در یكی از مهمترین پاساژ های اندونزى كه هشت طبقه بود و در هر طبقه صدها مغازه بود، دیدم كه برای خرید آمده بود، یك مرتبه نگاه به ساعتش كرد و دید وقت نماز عصر است. گفت: من مى خواهم نماز بخوانم.
به گوشه اى از پاساژ كه خلوت بود رفت و روزنامه ای زیر پایش پهن كرد و شروع به نماز خواندن كرد ، همه پاساژ هم نگاه مى كردند.
او با این كارش به همه نشان داد وقتی كاری درست است اصلا از نگاه دیگران نگران نباشیم و اصلا خجالت نكشیم..«4»
حجت السلام قرائتی می گوید: جوانى نزد من آمد و گفت: من خجالتى هستم. چه كنم؟ گفتم: در خانه اذان بگو. گفت: در خانه ام خجالت مى كشم اذان بگویم. گفتم: زیر لحاف بگو: الله اكبر! اگر دیدى زلزله نشد، سرت را از لحاف بیرون كن و الله اكبر بگو. باز اگر دیدى آسمان پایین نیفتاد، در ایوان الله اكبر بگو. بعد یك ذره بگو: «الله اكبر»! الله اكبر! یك خرده بالاتر، الله اكبر، بالاتر، «اشهد ان لا اله الا الله»، «اشهد ان محمداً رسول الله» همین طور تمرین كن. تمرین كن. و با این روش خجالتت را برطرف كن«5»
منابع:
1: ان الجنة حفت بالمكاره و ان النار حفت بالشهوات « تفسیر كاشف، ج 1، ص 9. 31»
2:فسیر منهج الصادقین، ج 1، ص 552.
3: أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ «سوره بقره آیه 214»
4:برنامه درسهایى از قرآن سال 75، امربه معروف22، ص: 6
5: سخنرانی حجت الاسلام قرائتی در موضوع تربیت اجتماعی در آیات و روایات در تاریخ 89/06/03