از همسرم متنفر شدم؛ راهکارهای اصلاح رابطه زوجین چیست؟

22:47 - 1399/11/16

- قطعا این تنفر شما و فاصله افتادن میان شما و همسرتان یک شبه اتفاق نیفتاده که انتظار داشته باشیم یک شبه حل شود، بلکه به تدریج این فاصله و نفرت و ناراحتی با ایجاد یک سیکل معیوب در ارتباط میان شما و همسرتان ایجاد شده است.

رابطه زوجین,زناشویی,زن و شوهر

بنده زنی سی ساله هستم که در 14 سالگی ازدواج کردم و حاصل این ازدواج، دو دختر است. متاسفانه مدتی است که از همسرم متنفر هستم. قبلا کمی دوستش داشتم، ولی مدتی است که از او بیزار شدم. شاید از وقتی که با قلدری از من خواست که دیگر هیچ وقت جلوی او گوشی دستم نگیرم!
من در کانالی در خصوص مسائل سیاسی فعالیت می‌کنم و خیلی دغدغه رهبر و انقلاب دارم. البته می‌دانم که بنده با کانالم احساس دیده شدن توسط دیگران کردم و تایید شدم! بنده به این کانال و فعالیت در آن معتاد شدم؛ چون با فعالیت در این کانال احساس باارزش بودن می‌کنم؛ چیزی که هیچ گاه در زندگی با همسرم تجربه نکردم! هیچ گاه به من ابراز علاقه نکرد! او از همان اول همیشه نگران بود که من دیده شوم! دوست دارد من همیشه کوچیک و حقیر باشم! متاسفانه فردی مغرور و خودشیفته به تمام معناست! دوست دارد همیشه خودش و خانواده‌اش برتر از من و خانواده‌ام باشد!
روز به روز از او فاصله گرفتم و دیگر حسی به او ندارم، حتی در مسائل زناشوئی ارضا نمی‌شوم؛ چون همسرم را دوست ندارم! او عاشق من نیست! عاشق خودش است و فقط به خودش فکر می‌کند. الآن که می‌خوام عزت نفس داشته باشم، تحملش را ندارم.

پاسخ مشاور:
حس و حالتان را کاملا درک می‌کنم و می‌فهمم وقتی در خانه توسط همسر دیده نشوید، چه حس و حالی پیدا می‌کنید! طبیعی است که وقتی در 14 سالگی ازدواج کردید بعد از گذشت چندین و چند سال از زندگی مشترک و کسب تجربه، خود و همسرتان را از جهات مختلف بهتر شناخته باشید.
اما قطعا این تنفر شما و فاصله افتادن میان شما و همسرتان یک شبه اتفاق نیفتاده که انتظار داشته باشیم یک شبه حل شود، بلکه به تدریج این فاصله و نفرت و ناراحتی در شما ایجاد شده است، اما به نظرتان ته این تنفر کجاست؟ به نظر می‌آید که در حال حاضر از عاقبت این تنفر احساس ترس دارید و الان به فکر چاره افتادید! شاید باید زودتر از این‌ها جلوی این فاصله افتادن را می‌گرفتید! در هر صورت قطعا نمی‌توان با این استراتژی، عاقبت خوبی را پیش بینی کرد، ولی راهکارش چیست و چکار باید کرد؟
درست است که همسرتان انسان مغرور و به قول شما انسان خودشیفته‌ای است و دوست دارد که همیشه بر شما برتری داشته باشد و ...، خب چه اشکالی دارد که این حس را همچون گذشته به او منتقل کنید!؟ البته منظورم این نیست که خود را در مقابل همسرتان تحقیر کنید و منکر استعداد و توانمندی‌های خودتان باشید، بلکه منظورم این است که همانطور که شما (به خاطر گذشته‌ای که داشتید یا به هردلیل دیگری) نیاز به دیده شدن و تایید دارید، او هم  چه بسا به خاطر گذشته یا ... نیاز به برتری و تعریف و تمجید شدن توسط شما دارد! شما می‌توانید این حس را از طریق تایید و تعریف و تمجید، به او منتقل کنید، آن وقت بهتر می‌توانید بازخورد مثبت از او بگیرید؛ وقتی میان زوجین یک بده بستان احساسی و عاطفی براساس نیاز و خواسته طرفین شکل بگیرد، حتما به یک رابطه رضایت بخش منجر می‌شود و جایی برای تنفر باقی نخواهد ماند.
البته ممکن است همسرتان در قبال احساس و رفتارهای مثبت شما به خاطر غرور و خودخواهی و ... واکنش عاطفی خاصی نشان ندهد، ولی قطعا در درون او یک احساس و عاطفه مثبتی نسبت به شما ایجاد می‌شود که تکرار این بازخورد مثبت از سوی شما باعث شکل گیری یک رفتار مثبت در او خواهد شد. لذا شما می‌توانید رفتارهای مثبت همسرتان در قبال خود را به منزله بازخورد احساسی او دریافت کنید؛ مثلا شاید همسرتان هیچ گاه به شما ابراز علاقه نکند (یا بلد نباشد به شما ابراز علاقه کند یا به خاطر غرور و ... خودداری کند) اما در نوع رفتارهایش می‌توانید آن احساس مثبت را نسبت به خودتان بفهمید!
اینکه همسرتان مدتی است از شما خواسته که در کانال و ... فعالیت نکنید! بخشی از این دلیل می‌تواند مربوط به عدم انتقال بازخورد مثبت در خانه از سوی شما باشد، یعنی تبادل احساس و عاطفه و نیاز به تایید و دیده شدن او توسط شما شکل نگرفته است و توجه شما به ایشان معطوف چیز دیگری شده است که طبیعتا همسرتان احساس خطر کرده است. اما اگر شما بتوانید این اطمینان را به او بدهید که علیرغم مشغولیت در فضای مجازی، توجه مثبت تان به او کمرنگ نشده است و به عنوان یک بانوی با سیاست، قلق رفتاری همسرتان را بدست آورده باشید که چگونه توجه همسرتان را به خودتان جلب کنید، قطعا بازخوردهای مثبتی را از همسرتان دریافت خواهید کرد و دیگر نیاز به این ندارید که برای دیده شدن و تایید توسط دیگران، به فضای مجازی اعتیاد پیدا کنید.
در حال حاضر چون چرخه ارتباطی میان شما و همسرتان معیوب است، از این ارتباط و زندگی مشترکتان احساس رضایت نمی‌کنید؛ یعنی چون همسرتان به شما توجه نمی‌کند، احساس بی ارزشی و کمبود می‌کنید و از همسرتان ناراحت و بیزار می‌شوید و ناخواسته با رفتارهایتان این حس را به همسرتان منتقل می‌کنید و او متوجه این بیزاری و نفرت شما نسبت به خودش خواهد شد، بالطبع در همسرتان هم یک احساس و تفکر منفی شکل می‌گیرد و رفتارهای ناسازگارانه‌اش نسبت به شما بیشتر می‌شود و دوباره  با دیدن این رفتارهای منفی او، حس بیزاری شما تشدید می‌شود که باز در رفتارهایتان با او بروز پیدا می‌کند و بازهم این سیکل معیوب و خطرناک همواره درزندگی تان تکرار می‌شود. لذا باید در قدم اول این سیکل معیوب را یک جایی قطع کنید و اجازه ندهید این بیزاری و تنفر شما بیش از این تشدید شود و آن، دست خود شماست که استراتژی رفتارهای خود را در قبال همسرتان تغییر بدهید.
لذا لازم است که تغییر رویه بدهید و شروع کنید به توجه مثبت نشان دادن به همسرتان (به نیازها و حساسیت‌هایش که می دانید چیست)؛ مثلا شما می‌توانید جلوی جمع از یک رفتار یا ویژگی مثبت همسرتان خالصانه تعریف کنید. وقتی نیاز او توسط شما ارضا شود، شک نکنید که یک احساس و عاطفه مثبتی دراو نسبت به شما شکل می‌گیرد و در ادامه یک چرخه سالم و درست ارتباطی میان شما و همسرتان بوجود می‌آید. پس باید به این چرخه ارتباط سالم میان شما و همسرتان توجه کنید و از آن مراقبت کنید وگرنه باز گرفتار چرخه معیوب ارتباطی و نارضایتی در زندگی خواهید شد.
در نتیجه اگر موفق شدید که استراتژی خود را در مقابل همسرتان عوض کنید و بازخورد مثبت از او بگیرید که بسیار امیدوار کننده است، اما اگر موفق نشدید که تغییر رویه بدهید، در آن صورت توصیه اکید می‌کنم که حتما به مشاوره خانواده مراجعه کنید.

جهت شرکت در گفت‌وگوی این مطلب می‌توانید به لینک ذیل مراجعه کنید.
http://btid.org/node/158210

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
17 + 1 =
*****