کافی است نگاهی به دور و اطرافمان بیندازیم و از خودمان سوال کنیم؛ آیا همه کسانی که ازدواج کردهاند، دارای شغل بودند؟ مسکن و ماشین داشتند؟ مسلما اینگونه نبوده است. بیشتر آنان، مال و داراییهای خود را بعد از ازدواج بدست آوردهاند.
ازدواج آسان
مسلما یکی از وظایف مهمی در زندگی مشترک برعهده مرد میباشد، تامین نیازهای مادی خانواده است، لذا لازم است که توانایی و قابلیت مالی قابل قبولی داشته باشد تا بتواند یک زندگی مشترک را از جهت اقتصادی تامین کند. از این رو آقا پسری که در آستانه ازدواج، پول، مسکن، ماشین و کار ندارد، چگونه میتواند ازدواج کند؟ آیا ازدواج در چنین شرایطی، درست است؟ آیا در صورت ازدواج میتوان امید به دوام و پایداری این زندگی داشت؟
این سوالات و سوالات مشابه دیگر، معمولا از جمله دغدغههای بسیاری از جوانان امروزی است که در آستانه ازدواج هستند، ولی با توجه به عدم توانایی اقتصادی قادر نیستند ازدواج کنند. امّا به راستی منظور از توانایی و قابلیت اقتصادی چیست؟ آیا توانایی اقتصادی داشتن؛ یعنی دارا بودن شغل مناسب، مسکن مستقل، ماشین و ... است؟ در این نوشتار بدنبال تبیین این مسأله هستیم که توانایی اقتصادی که یکی از شرایط مهم ازدواج جوانان است را بیشتر مورد بررسی قرار دهیم.
همانطور که اشاره شد، یکی از وظایف مهمی که در زندگی مشترک برعهده مرد است، تأمین نیازهای مالی خانواده است که بی شک از این جهت باید توانایی قابل قبولی داشته باشد تا بتواند یک زندگی مشترک را به درستی اداره کند. امّا نکته قابل توجه در ازدواج جوان این است که توانایی و قابلیت اقتصادی بالفعل منظور نیست، بلکه آنچه که در امر ازدواج برای جوان ضروری است، داشتن توانایی اقتصادی بالقوه است؛ بدین معنی که فرد(جوان) اهل کار و تلاش باشد تا بتواند نیازهای مالی خانواده را در آینده تأمین کند، گرچه در حال حاضر جوان، دارای کار و پس انداز مناسبی نباشد.
همچنین نباید از این نکته غافل شد که بسیاری از افرادی که امروزه ازدواج کردهاند، با مشکلات مالی هم مواجه بودهاند، ولی اینگونه افراد با تلاش، فعالیت و کار همراه با کمک و همکاری والدینشان توانستهاند تا فراهم شدن شرایط مطلوب، زندگی مشترک خود را اداره کنند.
متاسفانه عدهی قابل توجهای از جوانان، نداشتن کار و مسکن مناسب را بهانه کرده و شانه از بار ازدواج خالی میکنند. در حالی که از منظر آموزههای دینی برای انجام ازدواج، خرج خاصی که لازم بوده و از توان مالی معمول مردم خارج باشد وجود ندارد؛ این امر از مقایسه دو آیه شریفه مشخص میگردد. خداوند در زمینه ازدواج فرموده: «وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ؛ مردان و زنان بىهمسر خود را همسر دهيد، همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان را؛ اگر فقير و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بىنياز مىسازد. خداوند گشايشدهنده و آگاه است.»[نور/32] و در باب حج فرموده است:«وَلِلّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً؛ و براى خدا بر مردم است كه آهنگ خانه(او) كنند، آنها كه توانايى رفتن به سوى آن دارند.»[آل عمران/97]
در آیه اول، خداوند به طور مطلق نسبت به اقدام برای ازدواج مجردان، امر کرده و آن را مقید به استطاعت مالی -که اگر توانستید اقدام کنید- نکرده است، بر خلاف آیه دوم که وجوب حج را مشروط به استطاعت مالی کرده است؛ یعنی حج در صورتی بر شما واجب میگردد که توانایی مالی داشته باشید. لذا در باب وجوب حج، انسان لازم است علاوه بر تأمین مخارج معمولی، توانایی مخارج فوق العاده برای انجام حج را هم داشته باشد و اگر این مخارج فوق العاده در خصوص اقدام به ازدواج نیز لازم بود، میبایست در آیهی مذکور که امر به ازدواج میکند، بیان میشد و از آنجایی که هیچ شرطی ذکر نشده، دانسته میشود که برای ازدواج، شرایط مالی خاص و ویژهای که از توان اغلب مردم خارج باشد وجود ندارد.
از نگاه دین، ازدواج متوقف به داشتن شغل، مسکن، ماشین و اسباب منزل نیست که در صورت نبود آنها، ازدواج درست نباشد یا اینکه توصیه به ازدواج نکردن شود؛ بلکه در آیات و روایات توصیه شده برای اقدام به ازدواج از فقر و مشکل مالی ترس نداشته باشید. لذا، از منظر قرآن، ازدواج و ورود به زندگی مشترک با فقر(بدون شغل و مسکن و لوازمات زندگی) نه تنها منع نشده، بلکه از اسباب رفع فقر هم قلمداد شده است. پیغمبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در باب رفع فقر فرموده است: «زَوِّجُوا أَيَامَاكُمْ فَإِنَّ اللَّهَ يُحْسِنُ لَهُمْ فِي أَخْلَاقِهِمْ وَ يُوَسِّعُ لَهُمْ فِي أَرْزَاقِهِمْ وَ يَزِيدُهُمْ فِي مُرُوَّاتِهِمْ؛ جوانهايتان را زن دهيد؛ زيرا با اين كار خداوند اخلاق آنها را نيكو میگرداند و روزيهايشان را زياد میکند و بر جوانمردیهای آنان میافزايد.»[1] همچنین حضرت در روایت دیگری فرموده: « اتَّخَذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّهُ أَرْزَقُ لَكُم؛ همسر بگیرید روزی شما را زیاد میکند.»[2]
امام جعفر صادق(علیهالسلام) نیز، ترک ازدواج را به خاطر تنگدستی، مذمت کرده و فرموده: «مَنْ تَرَكَ التَّزْوِيجَ مَخَافَةَ الْفَقْرِ فَقَدْ أَسَاءَ الظَّنَّ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ- إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ؛ هر كه از ترس تهيدستی ازدواج را ترک کند، به خدای عزّوجل گمان بد برده است. خداوند عزّوجل میفرمايد: اگر تهيدست باشند خداوند از فضل خود توانگرشان میسازد.»[3]
کافی است نگاهی به دور و اطرافمان بیندازیم و از خودمان سوال کنیم؛ آیا همه کسانی که ازدواج کردهاند، دارای شغل بودند؟ مسکن و ماشین داشتند؟ مسلما اینگونه نبوده است. بیشتر آنان، مال و داراییهای خود را بعد از ازدواج بدست آوردهاند. حتی در حال حاضر بسیاری از متأهلان وجود دارند که سالهاست که ازدواج کردهاند، ولی هنوز مسکن مستقلی(اجاره نشیناند) از خود ندارند، امّا آنچه که دارند، زندگی رضایت بخش و با دوامی است که از آن لذت میبرند.
از طرفی، دنیا عالم تدریج است و موفقیت و پیشرفت در هر زمینهای، تدریجی است. لذا اگر انسان بدنبال شغل و ماشین مناسب، مسکن مستقل و ... باشد و بعد از تهیه آنها بخواهد ازدواج کند، چه بسا به هیچ یک از اینها نرسد، ولی اگر بعد از داشتن شرایط نسبی ازدواج(به همکاری خانواده و...) اقدام به ازدواج کند، همه سعی و تلاش خود را جهت بدست آوردن شرایط بهتر و مناسبتر خواهد کرد.
امّا آنچه که امروزه برخلاف باور بسیاری از مردم، باعث عدم دوام و استحکام در زندگی مشترک میشود، نبود شرایط مطلوب اقتصادی نیست؛ بلکه اشتباه در هنگام انتخاب شریک زندگی بوده است؛ دوام و پایداری یک زندگی، بسته به ارزشها و باورهای طرفین و نوع نگاهها آنها به زندگی است. همسر و شریک واقعی کسی است که تمام مشکلات زندگی را به جان بخرد و در این راه قوت قلبی برای همسرش باشد، نه اینکه تنها شریک خوشیها و خوشحالیهای زندگی همسرش باشد. لذا اگر جوان در هنگام ازدواج، با آگاهی و عاقلانه همسری را انتخاب کند که ملاکهای یک همسر خوب را داشته باشد و در هنگام خواستگاری، وضعیت موجود خودش را صادقانه به طرف مقابل بازگو کند و خواستهها و انتظارات یکدیگر را متوجه شوند و براساس آن، عاقلانه تصمیم بگیرند، این مسائل گذرا، هیچ گاه تاثیر منفی در زندگی مشترک آنان نخواهد گذاشت.
پینوشت:
[1]. النوادر للراوندي، ص37
[2]. من لا يحضره الفقيه، ج3، ص384
[3]. همان، ص386