در تعریف تهمت، آن را به معنای انگ زدن و بدگویی آوردهاند؛ به این معنا که انسان در حق سایر مردم مطلبی را بگوید یا باور داشته باشد که در حقیقت، وجود نداشته و دروغ است. یا کاری را به شخصی نسبت دهند که وی آن فعل را انجام نداده است. این مسئله با عنوان تهمت در قاموس ادبیات دینی طرح و بحث میشود.
مقدمه
در زندگی اجتماعی و در برخورد با علایق و سلایق، مسائل مختلفی پیش میآید که انسانها بر مبنای روحیات و عقاید خودشان با آن مواجه میشوند. این مسئله بسیار طبیعی است که در یک جامعه متمدن، تضارب آرا وجود داشته باشد و افراد بر اساس شاکلهی فکری خود که مرتبط با منافع و باورهایشان است، نسبت به یک موضوع مشخص نگاه متفاوتی از یکدیگر داشته باشند. اما آنچه دراینبین دارای اهمیت بوده و باعث ثبات این نظام طبیعی میگردد، این است که در مواجهه با آرا و نظرات متفاوت، رعایت اخلاق بهعنوان یک مسئلهٔ جدی موردتوجه آحاد جامعه باشد. اگر این مهم مورد غفلت واقع شود، جامعه دچار آسیبهای فراوانی خواهد شد که یکی از آنها شیوع تهمت و بهتان خواهد بود.
مفهوم شناسی
تهمت، اتهام، افترا، بهتان، دروغ و نمامی به معنای بدگویی کردن و انگ زدن است.[1] به این معنا که انسان در حق سایرین در مورد مسئلهای متوسل به دروغ شود و چیزی را به دیگری نسبت دهد یا او را به فعل اشتباهی که مرتکب نشده، متهم کند و یا عیب و نقصی را که در او وجود ندارد به او نسبت دهد؛ فرقی نمیکند که این موضوع در حضور آن شخص باشد و یا در غیاب او صورت بگیرد که در این صورت علاوه بر دروغ، غیبت نیز به حساب میآید.
بررسی رذیلهی تهمت از دریچهی آیات الهی در قرآن
دین به عنوان قانون وحیانی از طرف خالق، نگاه ویژهای به انسان و نوع و نحوهی زندگی او دارد و از دریچهی نگاه دین، متهم کردن یک فرد به حرفی که نزده، منظوری که نداشته و یا کاری که انجام نداده، گناه بسیار بزرگی است.[2] قرآن کریم، اصلیترین کتاب قانون بشری از نگاه مسلمانان در مورد اتهام زدن به افراد، موضع تندی اتخاذ کرده و بیش از چهل آیه در این رابطه نازل شده است. این آیات گاهی در مورد افراد خاصی نازل شده و گاهی در مورد مسئلهی مشخصی حکمی صادر کردهاند؛ اما وجه مشترک بین همه، رد مسئلهی بهتان و عذابی است که گریبان تهمت زننده را خواهد گرفت.
خداوند متعال در آیات ۲۳ و ۲۴ سوره مبارکه نور میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ(۲۳) یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ؛ بىگمان کسانىکه به زنان پاکدامن بىخبر [از همه جا] و با ایمان نسبت زنا مىدهند در دنیا و آخرت لعنت شدهاند و براى آنها عذابى سخت خواهد بود در روزی که زبان و دستها و پاهایشان بر ضد آنان برای آنچه انجام مىدادند شهادت مىدهند». همچنین در سوره نساء آیه ۱۱۲ میفرماید: «وَمَن یَکْسِبْ خَطِیئَةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ یَرْمِ بِهِ بَرِیئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِینًا؛ و هر کس خطا یا گناهى مرتکب شود سپس آن را به بىگناهى نسبت دهد قطعا بهتان و گناه آشکارى بر دوش کشیده است». در آیه ۱۲ سوره نور خداوند نسبت به افرادی که تهمت را میشنوند و در برابر آن سکوت میکنند گلایه کرده و میفرماید: «لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْکٌ مُّبِینٌ؛ چرا هنگامىکه آن [بهتان] را شنیدید مردان و زنان مؤمن گمان نیک به خود نبردند و نگفتند این بهتانى آشکار است» عبارت «چرا گمان خیر به خودشان نبردند» به این مسئله اشاره میکند که آحاد جامعه باید سایرین را مانند خود بداند و آنچه را برای خود میپسندد برای دیگران بپسندد و چیزی را در حق خود مذموم میداند و از آن اکراه دارد، در مورد سایرین نیز آن را ناپسند بشمرد.
تفسیر و تبیین آیات قرآن، توسط پیامبر و اهلبیت (علیهم السلام) در مسئلهی تهمت
نبی مکرم اسلام و خاندان مطهر ایشان در جایگاه مفسرین قرآن در تبیین احکام الهی و در موضوع تهمت، بیانات روشن و واضحی فرموده و علاوه بر نهی از این فعل زشت، آثار رواج این کار در مورد شخص مرتکب و در بُعد اجتماع را متذکر شدهاند. پیامبر رحمت (صلیالله علیه وآله) میفرمایند: «هر کس به مرد یا زن مؤمن بهتان زند یا درباره او چیزی بگوید که از آن مبراست، خداوند متعال در روز رستاخیز او را بر تلّی از آتش نگه دارد تا از حرف خود درباره آن مومن برگردد.»[3] امیرالمومنین (علیهالسلام) شخص تهمت زننده را بیحیا دانسته و میفرمایند: « هیچ بی شرمی و وقاحتی چون بهتان زدن نیست.»[4] حضرت صادق (علیهالسلام) با توجه به اثر اجتماعی اتهامزنی فرمودند: «هر کس به برادر دینی خود تهمت زند حرمتی میان آن دو به جا نمی ماند.»[5] توجه به آیات قرآن و فرمایشات راهبران راستین انسان، برنامهای کلی و بدون نقص از همزیستی بشری و زندگی اجتماعی ارائه میدهد که در آن حقوق بشر به نحو احسن رعایت شده است.
آثار سوء تهمت در زندگی فردی و اجتماعی
مهمترین اثر رواج بهتان، آسیبی است که متوجه شخص تهمت زننده خواهد شد و از او شخصیت مقبول و محبوب را در بین اجتماع خواهد گرفت. وقتی جامعه فردی را به عنوان دروغگو شناخت، وی جایگاه حقیقی و حقوقی خود را از دست میدهد. این موضوع در مواردی که آحاد جامعه با آن درگیر هستند و یک وجههی عمومی برآن حاکم است، اهمیت بیشتری مییابد. برای مثال در مسائل مربوط به انتخابات و در عرصهی سیاست، پرهیز از تهمتزنی به یک کاندیدا یا رقیب یک اصل مهم اخلاقی است که به شخص مراعات کننده مقبولیت و محبوبیت میبخشد. در مقابل عدم رعایت این مهم، باعث فروپاشی نظام اجتماعی شده و عدالت اجتماعی را از بین میبرد. زیرا با ترویج بهتان به سایرین، جای حق و باطل عوض شده، بیگناهی متهم و گناهکاری تبرئه میگردد، اعتماد عمومی مردم از یکدیگر سلب شده و همین مسئله اسباب هرجومرج را فراهم آورده و زمینهی سقوط یک نظام اجتماعی فراهم میآید.
پینوشت:
[1]. لغت نامه دهخدا، ذیل واژه تهمت
[2]. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام،ج۴۱، ص۵۹
[3]. عیون الاخبار الرضا - علیه السلام -، ج2، ص33
[4]. غرر الحکم، ح4438.
[5]. الکافی، ج2، ص361.
نگاه دین به انسان و مسائل مربوط به زندگی او، یک مسئلهی ثانوی و درجه دو نیست! زیرا دین برای انسان و در جهت برنامهریزی زندگی او تا تکامل و رشد در مسیر خدا آمده است. با این توضیح حدود و ثغور دین، بایدها و نبایدهای فرمایشی نبوده و مستقیماً به سعادت یا شقاوت انسان مرتبط است. قرآن کریم اولین منبع معتبر دین اسلام مجموع این بایدها و نبایدها را در متن خود دارد. یکی از این حدود، مسئلهی تهمت و افتراست که در بخش نبایدها و خطوط قرمز مطرح میگردد و از نظر قرآن و مفسران حقیقی آن، شخص مرتکب به عذابی سخت انذار شده است.