حرف‌های غیرتخصصی برای دفاع از تخصص!

18:03 - 1399/11/29

- تناقض آقای پزشکیان و امثال او این است که تا کم می‌آورند به انقلاب و دستاوردهای آن حمله می‌کنند ولی هرگز حاضر به موضع‌گیری روشن و صریح علیه مقامات و دولت‌های مورد حمایت خود -از جمله دولت روحانی- نیستند، همان دولتی که شعارش «بلدم بلدم» بود ولی در عمل، تحریم‌ها را چند برابر کرد، هسته‌ای را متوقف نمود و قیمت ارز، مسکن و کالاهای مختلف را به چند برابر رساند و معیشت مردم را تلخ و سخت نمود!

پزشکیان جهان آرا

وقتی 32 سال از سال‌های پس از انقلاب، دولت در اختیار یک طیف سیاسی خاص بوده و شما نیز از همان طیف سیاسی خاص باشید، درست نیست که ماحصل و ثمره‌ی این مدیریت را به گردن انقلاب بیندازید و حرفی از ناکارآمدی و بی‌لیاقتی جناح سیاسی مورد علاقه‌ی خود به میان نیاورید! مخصوصاً که این قضاوت ناعادلانه از سوی شخصی باشد که -صرفنظر از مسئولیت فعلی- شانزده سال در بالاترین سطوح اجرایی و قانون‌گذاری مملکت، حضور داشت که زمان کمی برای تلاش در جهت ساماندهی و اصلاح امور به حساب نمی‌آید!
آقای مسعود پزشکیان -وزیر بهداشت دولت هشتم و نماینده‌ی مجلس در دوره‌های هشتم، نهم، دهم و یازدهم- اخیراً در شبکه‌ی افق سیما و در برنامه‌ی «جهان‌آرا» گفت: در این 42 سال، کار قابل توجهی انجام نشده است! این سخن خلاف واقع و غیرمنصفانه در حالی زده می‌شود که اوضاع کشور -با وجود ضعف‌های موجود- به هیچ وجه قابل مقایسه با قبل از انقلاب نیست و اقدامات انجام شده در حوزه‌های مختلف حتی برای برخی مقامات ارشد رژیم پهلوی نیز روشن و آشکار است و آن را انکار نمی‌کنند! از این گذشته، همان نکته‌ی مزبور را باید مطرح کرد که اگر بر فرض، کار قابل ملاحظه‌ای انجام نشده است، جوابش را باید امثال آقای پزشکیان بدهند که شانزده سال در این مملکت، مسئول بود و نیز 32 سال از این سال‌ها دولت در اختیار گروه سیاسی وی قرار داشت! بنابراین، این موضع را صرفا باید یک فرافکنی و یک فرار به جلو به حساب آورد که به جای پاسخگویی نسبت به کم‌کاری‌ها انجام می‌شود.
آقای پزشکیان در این گفت و گوی تلویزیونی، یکی ازدلایل عمده‌ی مشکلات را عدم تخصص‌گرایی برای منصب‌ها و پست‌های مدیریتی برشمرد و برای اثبات ادعای خود، به مثال عجیبی متوسل شد و گفت: « شما هیچگاه دنبال پزشک مسلمان نمی‌گردید. شما به دنبال یک پزشک حاذق می‌گردید. خیلی از مجتهدین ما برای عمل کوچک چشم به اسپانیا و انگلستان می‌روند. درحالی‌که ما در اینجا پزشک مسلمان و ایرانی داریم که کارش بدتر هم نیست. اما مجتهد ما برای اینکه تصور می‌کند کار آن پزشک خارجی کمی بهتر است تا آنجا می‌رود و بدنش را در اختیار کسی قرار می‌دهد که نه نماز می‌خواند، نه روزه می‌گیرد. مشروبات الکلی هم برای او منعی نداد. اما این مجتهد به دنبال تخصص می‌رود. باید به این باور برسیم که کار را باید به کارشناس سپرد.» اهمیت و ارزش مقوله‌ی «تخصص» بر کسی پوشیده نیست ولی این مغالطه‌ی عجیب در حالی انجام می‌شود که با یک توجه ساده می‌توان به تفاوت حوزه‌ی اثرگذاری میان یک پزشک و یک مدیر کلان پی برد! اقدام یک پزشک در محدوده‌ی بدن و جسم یک فرد، اثرگذار است و تأثیری در سرنوشت میلیون‌ها نفر نخواهد داشت، در حالی که عملکرد یک مدیر در سطح کلان، می‌تواند میلیون‌ها نفر را در جهت مثبت یا منفی، متأثر نماید و حتی مسیر حرکت نظام را تغییر دهد! علاوه بر این، اگر واقعاً عملکرد فقها و مجتهدان برای جناب پزشکیان، حجیت و اهمیت دارد، باید به اطلاع ایشان رساند که یک مجتهد مسلط به مبانی دینی، هرگز به تسلط مدیری بی‌تعهد نسبت به باورها و عقاید مردم، رضایت نمی‌دهد و تعهد را در کنار تخصص، شرط اصلی و لازم برای تصدی پست و مقام می‌داند. جالب این جا است که یک پزشک هم به صِرف داشتن تخصص، نمی‌تواند مورد اعتماد قرار بگیرد و اگر وجدان و تعهد پزشکی را رعایت نکند، به هیچ وجه، نمی‌توان تأمین سلامت بدن بیمار را به او سپرد و غفلت از این نکته‌ی بدیهی، رمز مغالطه‌ی جناب پزشکیان است که به آن توجه نکرده است. و اتفاقاً انتقادش به خودش وارد است زیرا برخلاف تخصص خود، حرف زده و موضع‌گیری کرده است!
نکته‌ی پایانی و قابل تأمل که به عنوان یک تناقض در کارنامه‌ی آقای پزشکیان و امثال او خودنمایی می‌کند این است که این افراد تا کم میاورند به اصل انقلاب و دستاوردهای آن می‌تازند ولی هرگز حاضر به موضع‌گیری روشن و صریح علیه مقامات و دولت‌های مورد حمایت خود -از جمله دولت روحانی- نیستند، همان دولتی که شعارش «بلدم بلدم» بود ولی در عمل، تحریم‌ها را چند برابر کرد، هسته‌ای را متوقف نمود و قیمت ارز، مسکن و کالاهای مختلف را به چند برابر رساند و معیشت مردم را تلخ و سخت نمود! به عبارت دیگر، چنین افرادی حاضرند کل نظام و انقلاب را تخریب کنند ولی حاضر نیستند بی‌لیاقتی و سوءمدیریت خود و دولت‌های مورد حمایت خود را باور و به آن اعتراف کنند.

آقای مسعود پزشکیان، دست‌کم شانزده سال در این مملکت در بالاترین سطح مدیریتی و قانون‌گذاری حضور داشته است. او وزیر بهداشت دولت هفتم و نماینده‌ی مجلس در دوره‌های هشتم، نهم، دهم و یازدهم بوده است، با این حال، وقتی سخن از ضعف‌های کشور می‌شود، طوری حرف می‌زند که انگار این ضعف‌ها و مشکلات را مردم به وجود آورده‌اند و باید پاسخگو باشند! علاوه بر این، 32 سال پس از انقلاب، قدرت در اختیار طیف سیاسی مورد علاقه‌ی جناب پزشکیان بوده است و سهم این جناح در نابسامانی‌های موجود، قابل انکار نیست!
آقای پزشکیان همچنین معتقد است همان‌طور که یک مجتهد برای درمان خود، به سراغ پزشک غیرمسلمان می‌رود و فقط تخصص او را در نظر می‌گیرد، ما هم باید تخصص را ملاک اصلی، قرار دهیم!
اهمیت «تخصص» بر کسی پوشیده نیست ولی این مغالطه‌ی عجیب در حالی انجام می‌شود که با یک توجه ساده می‌توان به تفاوت حوزه‌ی اثرگذاری میان یک پزشک و یک مدیر کلان پی برد! اقدام یک پزشک در محدوده‌ی بدن و جسم یک فرد، اثرگذار است در حالی که عملکرد یک مدیر در سطح کلان، می‌تواند میلیون‌ها نفر را در جهت مثبت یا منفی، متأثر نماید و حتی مسیر حرکت نظام را تغییر دهد!
علاوه بر این، اگر واقعاً عملکرد فقها و مجتهدان برای جناب پزشکیان، حجیت و اهمیت دارد، باید به اطلاع ایشان رساند که یک مجتهد مسلط به مبانی دینی، هرگز به تسلط مدیری بی‌تعهد نسبت به باورها و عقاید مردم، رضایت نمی‌دهد و تعهد را در کنار تخصص، شرط اصلی و لازم برای تصدی پست و مقام می‌داند. جالب این جا است که یک پزشک هم به صِرف داشتن تخصص، نمی‌تواند مورد اعتماد قرار بگیرد و اگر وجدان و تعهد پزشکی را رعایت نکند، به هیچ وجه، نمی‌توان تأمین سلامت بدن بیمار را به او سپرد و غفلت از این نکته‌ی بدیهی، رمز مغالطه‌ی جناب پزشکیان است که به آن توجه نکرده است.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 8 =
*****