خیلی دوسش دارم چکار کنم
من با پسری تو نت آشنا شدم باور بفرمایید نمیدونم چی شد که بهش ابراز علاقه کردم حس عجیبی بهش پیدا کردم، اون با کمی شک و تردید قبول کرد که با هم آشنا بشیم اون خودشو معرفی کرد و بعد از مدتی که فهمیدم پسر خوبیه منم خودمو معرفی کردم.
همینطور احساس عمیقتر شد بعد با هم از طریق sms ارتباط داشتیم ما هیچ وقت باهم حرف نزدیم. تا اینکه شک و تردیدهای من به ایشون و بالعکس زیاد شد. البته شک من بخاطر این بود که نکنه سر کارم بذاره چون یکیمون شمالیه ویکی جنوبی. اون همش بهانههای مختلف میآورد که کار دارم باید با خانواده بره سفر یا بهانه های دیگه.
هفت ماه گذشت تا اینکه جواب پیام هامو نمیداد و شمارمو گذاشته بود تو لیست مزاحم هاش. تا اینکه یه روز برام نوشت که از یه دختر خانمه دیگه خواستگاری کرده و من مزاحمش نشم.
به این خاطر من هم اذیتش کردم .اون میگفت من بلد نیستم چطور عاشقی کنم آخه عاشقی کردن چه جوری هست؟ بعد از پنج ماه با گریه و روانپزشک و نذر و نیاز کردن دارم روزگارمو میگذرونم..
من اونقدر بهش اعتماد داشتم که هر چی داشتمو از دست دادم.تا حالا با هیچ پسری ارتباط نداشتم حتی همکلاسیهام. من یکی از دانشجویان ممتاز دانشگاهم و تا قبل از آشنایی با ایشون همه زندگیم، درسم بوده و زندگی خوبی داشتم اما الان نه میتونم درس بخونم نه حتی میتونم به کس دیگه ای فکر کنم، همه روز و شبم با فکر و گریه میگذره خیلی دوسش دارم..
میخام بپرسم دوست داشتن گناهه؟چرا آدمها فکر میکنند میتونن با یه دل بازی کنند و بعد براحتی کنار برند؟ میخام بدونم کاره من اشتباه بوده؟راهنماییم کنید من در موندهام خستهام. من خیلی دوسش دارم چکار کنم؟
***جواب :
سلام دخترم
گناه تو دوست داشتن نیست خطای تو غلط دوست داشتنه تو عاشق کسی شدی که نه دیدیش و نه حتی صداش رو شنیدی پس تو در حقیقت عاشق کسی شدی که در ذهن خودت ساختی تو عاشق فردی خیالی شدی اونم از راه یه سری نوشته که معلوم نیست چقدرش راست باشه اصلا از کجا معلوم که قیافهاش غیر قابل تحمل نباشه از کجا معلوم که اگه کنارتو وایسته با هم تناسب داشته باشید از کجا معلوم که صداش مثل وزوز زنبور نباشه اصلا از کجا معلوم که از نظر جسمی سالم بوده باشه شاید اینکه گفته با یه دختر دیگه میخواد ازدواج کنه خالی بندی بوده که مجبور نشه نقص عضوش رو نشون تو بده یا اگه بر فرض هم سالم بوده از کجا معلوم اگه میدیدیش این قدر که تو خیال به دلت نشسته در عالم واقع هم به دلت مینشست بلکه شاید اگه میدیدیش عمرا هیچوقت حاضر نبودی بهش بله بگی
حالا که فهمیدی دل به خیالی که معلوم نیست چقدر واقعیه بستی آیا انتظار داری بگم کارت درست هم بوده و اشتباه نکردی؟
تازه یه چیز دیگه اینکه اگه طوری بود که امکان وصال تو به اون بود بازم دلم نمیسوخت ولی خودتم میدونی که عشق تو بی سر انجامه و وصالی درش نیست
پس دخترم بیا و بیدار شو و به حرف عقلت گوش بده که تنها یه راه داری اونم اینه که دلت رو راضی کنی که خودشو از شر این معشوق خیالی خلاص کنه
اگه درموندهای اگه خستهای بیا و این عشق آتشین به هیچ و پوچ رو جایگزین با عشق به کسی کن که همه خوبیای عالم از اونه پس دلت رو به خدایی بده که هرچه زیباییه از اوست پاشو یه وضو بگیر مثل ادمی که از همه چیز و همه کس بریده دو رکعت نماز در خونهاش بخون بعدش سرت رو به سجده بذار اونوقت باهاش صحبت کن و هرچی تو دلته بهش بگو اونقدر از بدبختیا و ناراحتیات بگو که زار زار گریه کنی و اخرم ازش بخواه که دلتو از این عشق خیالی خالی کنه و به خودت برش گردونه
دخترم تو گفتی که روز و شب گریه میکنی حالا که گریه میکنی چرا از عشق کسی گریه میکنی که قدر گریه هات رو نمیدونه، از عشق کسی گریه کن که قدر اشکهات رو میدونه و صداتو میشنوه و تو رو میبینه و از همه زیبایان عالم زیباتره
دخترم دلی رو که با اشک برای عشق مجازی نرم شده اسیر عشق خدا و خوبان درگاهش کن با خدا مناجات کن دامن مهدی فاطمه رو بگیر با حسین به کربلا برو و با زینب هم ناله شو
اگرم در خونه خدا دلت روشن شد التماس دعا دارم
امیدوارم هرچه زودتر دلت آزاد بشه
جواب پیام هامو نمیداد و شمارمو گذاشته بود تو لیست مزاحم هاش. تا اینکه یه روز برام نوشت که از یه دختر خانمه دیگه خواستگاری کرده و من مزاحمش نشم...