چگونه خانواده اش را راضی کنیم
دختری بیست ساله هستم اهل و ساکن بوشهر. 7 ماه پیش از طریق اینترنت با پسری 22 ساله آشنا شدم. من از لحاظ حجاب نمار دستورات دینی... بی تفاوت و سهل انگار بودم. اما در این 7 ماه به واسطه ی محبت پاک و بی دریغ و راهنمایی های آن پسر تبدیل شدم به دختری که از حجاب هیچ کم ندارد. کلاس قران می روم. چادر را به هیچ وجه از سرم بر نمیدارم. و ده ها خصلت نیکو که به یمن وجود او و لطف خدای عزیز به سراغم امد
ایشان معتقدند که محیط اینترنت جای مناسبی برای آشنایی نیست. و به همین علت در هفته ی اول از من خواستگاری کردند. خواهرهای بزرگترم در جریان رابطه ما بودند. ایشان هم برای شروع مساله را با خواهرش در میان گذاشت. اما در کمال تعجب خواهرهایش ندیده و نشناخته چنان به بدگوویی و تهمت زدن به من پرداختند که تا مرز بیرون کردنش از خانه توسط پدرش جلو رفتند. و این مساله را به بدترین شکل به پدر و مادرش گفتند و آنها را کاملا بدبین کردند.
مشاور عزیز و دوست گرامی
ایشان دانشجوی کارشناسی بود که درخواست داد کاردانی خود را بگیرد و یک کار در نزدیکی محل سکونت من پیدا کرد و همچنان بر تصمیمش پا برجاست. اینکه او درس و کارش را برنامه ریزی و مدیریت کرد برای رسیدن به من خود نشانه ی توانایی و قابل اعتماد بودن اوست. همه ی سعی ایشان بر این است که خانواده را راضی کند ولی اگر نشدند تنها به خواستگاری می آید و با قناعت زندگی را آغاز میکنیم. و من بخاطر آسان کردن ازدواج و تربیت صحیح خانواده ام در این باره، به او گفتم که حاضرم بدون خرج هایی مثل مراسم و طلا و خانه و... بگذرم. هدف ما زندگی است نه دردسر.
سوال من این است؟
آیا امیدی برای راضی کردن خانواده او وجود دارد؟
آیا وقتی نظر آنها این است که دختری که با تو دوست شده 100% بی بند و بار است و... مرا قبول می کنند؟
آیا اگر بدون رضایت آنها ازدواج کنیم من گناه کرده ام که او که تک پسر است را از خانواده اش جدا کرده ام؟
من آگاهانه و عاشقانه دوستش دارم مرا راهنمایی کنید چه کنم؟
***جواب***
سلام
سوال شما باید در دو بخش مورد بررسی قرار بگیره. بخش اول مربوط به خود شماست. شما قبل از هرگونه تصمیم در این رابطه، باید به چند نکته توجه داشته باشید:
1- در ابتدا اگر هنوز با پدر و مادر خود این مساله را مطرح نکردید، بهتره اونها را در جریان قرار بدید. چون ممکن است که آنها با این مساله مخالفت کنند. به هر حال باید توجه داشته باشید که آشنایی از طریق اینترنت، خیلی مورد پسند خانواده های ایرانی نیست. از اینرو، شما باید هرچه سریعتر تکلیفتون را از ناحیه خانواده ی خودتون مشخص کنید. زیرا ادامه پیدا کردن این رابطه بدون فرض یک سرانجام مشخص، باعث تشدید علاقه ها، و در نتیجه یک ضربه روحی بزرگ به شما و ایشون، در صورت مخالفت خانوادهها و عدم وصال میشود.
2- با شرایطی که ایشون دارند، احتمالا زندگی شما، با مقداری مشکلات مادی شروع خواهد شد، خصوصا اگر شما تاکنون در یک زندگی متوسط یا متوسط به بالایی حضور داشتید. در اینجا این سوال مطرح میشود که آیا شما این توان را در خودتون می بینید که به یک زندگی در سطح زیر متوسط نقل مکان کنید؟ اگر این توان را هم دارید، آیا برای این کار آماده هستید؟
نکته ی دیگری هم که باید بهش توجه داشته باشید این است که چقدر از طرف مقابل تون مطمئن هستید! فرض می گیریم که شما، هم توان زندگی در شرایط سخت را دارید و هم آماده هستید، آیا ایشون هم چنین شرایطی دارند، آیا تک پسر یک خانواده، که معمولا مورد حمایت خانواده قرار داشته و آنها حکم یک تکیه گاه را برای ایشون داشتند، میتواند تا زمانی که وضع زندگی اندکی بهتر بشه صبر کند، اگه خودش چنین ادعا میکنه، شما میتوانید خالی از احساساتتون نسبت به ایشان، حرفشون را بپذیرید؟ بدین صورت که
اگر شخص دیگری غیر از ایشون چنین شرایطی داشت، آیا میپذیرفتین با او ازدواج کنید؟ توجه داشته باشید هرچند که عشق بسیار زیباست، اما مسیر زندگی، پستی و بلندیهای مخصوص به خودش را دارد.
نکته بعدی در مورد ایشان هست، که در صورت فراهم شدن تمامی مقدمات، چطور میتواند خانواده اش را راضی به این وصلت کند.
همانطور که اشاره شد، آشنایی از طریق اینترنت، اصلا وجهه ی خوبی در میان خانوادههای ایرانی نداره. آنها معمولا با تکیه بر آمارهایی که در بین مردم جریان داره، این ازدواجها را یا ناشی از سودجویی یکی از دو طرف قلمداد کرده، یا اینکه محکوم به شکست تلقی میکنند. از اینرو راضی شدن خانواده پسر، نیاز به یک تلاش و کوشش مستمر و خستگی ناپذیر دارد، و باید به صورت گام به گام و باحوصله صورت بپذیرد.
نکته ی دیگری که خصوصا در خانوادههای ایرانی بسیار شایع است، این مساله است که بسیاری از خانوادهها یک حس مالکیتی نسبت به فرزندان خودشون دارند، و به این سادگی زیر بار این مساله، که ایشون حق دارد در مسایل بسیار مهمی چون ازدواج برای خودش تصمیم بگیرد، نمی روند.
اما ایشان چه کار میتوانند انجام دهند که آنها تاحدودی راضی شوند:
1- تحتی هیچ شرایطی نسبت به آنها بی احترامی نکند، زیرا اولین برداشت آنها از چنین حرکت شنیعی، که خداوند متعال هم آن را به شدت نهی فرموده، این است که اون دختر پسرشان را پر کرده تا رو در رویِ خانواده اش بایسته. درنتیجه احساس بدی که نسبت به شما داشتند تشدید خواهد شد. از اینرو، نه تنها ایشون باید حواسشون را جمع کند تا هیچ گونه بی احترامی از ناحیه ایشون صورت نگیرد، بلکه باید قدرت تحمل شون را افزایش بدهند و بیش از پیش به تمامی اعضای خانواده توجه داشته و با احترام بر مواضع خود تاکید کند. این بهتر شدن رفتار ایشون نسبت به خانواده میتواند نگاه آنها به این مساله را تا حدودی تغییر دهد.
2- ایشان تمام تلاششان را انجام دهند که آنها راضی شوند تا برای یکبار هم که شده به خواستگاری شما بیایند. و در این راه از دادن هرگونه تعهد منطقی به آنها نترسد.
از اونجایی که شما گفتین ندیده و نشناخته، مخالفت میکنند، این مساله میتواند تاحدودی آنها را نسبت به ازدواج پسرشون با شما نرمتر کند.
این مسیر نیازمند یک توکل قوی به پروردگار متعال است تا انسان بتواند بر مشکلات احتمالیِ مسیری که در آن قدم گذاشته است، چیره شود.
انشاالله موفق باشید
از طریق اینترنت با پسری 22 ساله آشنا شدم. من از لحاظ حجاب نمار دستورات دینی... بی تفاوت و سهل انگار بودم. اما در این 7 ماه به واسطه ی محبت پاک و بی دریغ و راهنمایی های آن پسر تبدیل شدم به دختری که از حجاب...