خانواده شوهرم از شوهرم پول میگیرن

08:02 - 1399/12/12
شوهرم به خانواده اش پول میده

خانواده شوهرم از شوهرم پول میگیرن

سلام
موضوع از اینجا شروع می شود که شوهرم موقع خواستگاری گفت ما اوضاع مالی خوبی نداریم من واقعا مشکلی با مشکل مالی نداشتم و ندارم و قبول کردم اما بعد مدتی متوجه شدم اوضاع آنها نه تنها بد نیست خیلی خوب هم هست و حسابی برای ازدواج دخترشان خرج کرده اند.
به بهانه نداری برای عروسی ما خیلی کم گذاشتند و کلی خاطره تلخ و دعوا بین من و شوهرم راه انداختند .ساده ترین کارهایی که دیده بودم برای ازدواج پسر می کنند نکردند. بعد از مدتی از عروسی که خیلی دلم پر بود رفتم از مادرشوهر پرسیدم قضیه چیه؟ندارین؟یا نمی خوایین خرج کنین؟ گفت پسر بزرگ کردیم برای چی؟فرستادیمش دانشگاه درس خونده ما خرجشو بدیم؟!!! خب خرج تحصیل دخترشونم داده بودن پس چرا برای اون جهاز خریدن!!!!؟ عجب چرا موقع خواستگاری به جای اون دروغای ندار بودن اینارو نگفتن؟ مطمئنا اگه میگفتن هیچ کس دخترشو به اونا نمی داد.
یه زمانی هم از زبون شوهرم در رفت که خانواده من اعتقادی ندارن واسه پسر خرج کنن بعدشم همیشه انکار کرد این حرفشو الان بعد دو سال هنوز خیلی دلم ازشون پره.هم واسه دروغشون که ندار هستن هم واسه این اعتقاد مسخرشون.
حالا ما نیاز به خونه داریم.خیلی الان به کمک نیاز داریم اما اصلا به روی خودشون نمیارن و همش غیر مستقیم میفهمونن که منتظرن خانواده من خرج خونه مارو هم بده. بعد چشمشون به یه ذره حقوق شوهر بدبخت منه .همش دوست دارن از ما بگیرن بخورن و اگه بتونن از ما بگیرن بدن دخترشون بخوره. من خیلی ناراحتم چون اونا خانواده ای هستن که خیلی ادعای ایمان و....دارن
مثلا میره مسافرت برای همه یه بلوز میخره میگه من عدالتو رعایت کردم بین عروسام و دخترم.دل مارو به این چیزا خوش میکنه.نمیگه هیچی خرج عروسی پسرش نکرده و تا داشته جهاز عالی برای دخترش خریده.
من احساس میکنم اونا با حقه و کلک و دروغ منو برای پسرشون گرفتن.از سادگی و پاکی من سو استفاده کردن.گفتن اوضاع مالیمون بده نگفتن اعتقادی به خرج کردن برای پسر نداریم.
الان من چی کار کنم؟
1-با دل پری که ازشون دارم و نمی تونم دوسشون داشته باشم؟2 -با خرج کردن شوهر بی پولم برای اون خانواده پولدارش؟3-کمک نکردن خانوادش برای تهیه یه مسکن برای زندگیمون؟

سلام

اینکه شما عروسی تون ساده بوده و خیلی خرج نکردید دلیلی نمیشه که شما زندگی تون را سیاه کنید و غصه ساده برگذار شدن عروسی تون را بخورید چون اولا این مسئله وقتش گذشته و شما نمی تونید گذشته را برگردونید و فقط خودتون را ناراحت می کنید ثانیا این افکار زندگی کنونی شما را تحت تأثیر قرار میده و نمی ذاره از زندگی لذت ببیرید  حتی ممکنه در اثر این افکار به شوهرتون یا خانواده ش بی احترامی کنید که در نهایت منجر به متشنج شدن اوضاع زندگی تون بشه لذا بهتره این مسئله را فراموش کنید و از داشته هاتون لذت ببرید و غصه گذشته را نخورید.

اما در مورد کمک شون برای خرید مسکن عرض کنم که این وظیفه شرعی و قانونی والدین نیست که برای بچه ها شون مسکن تهیه کنند اما عرفا پدر و مادرها به بچه هاشون کمک می کنند لذا والدین ایشون اگر کمک کردند کارشون قابل تقدیره ولی اگر کمک نکردند شما نباید انتظار کمک داشته باشید چون اولا بهتره شما به خودتون متکی باشید در این صورت زودتر پیشرفت می کنید و خودتون را بالا می کشید ثانیا منت کشی هم نمی کنید. ثالثا وظیفه اونها نبوده که کمک کنند .نکته بعد در مورد این بند اینکه نیازی نیست شما برای تهیه مسکن حرص و جوش بخورید تهیه مسکن بر عهده مرد می باشد پس در هر صورت شوهرتون باید برای سکونت مسکن داشته باشد اگر نتونه تهیه کنه و به زحمت بیفتد قبل از اینکه شوهر شما باشد فرزند اونهاست و حتما راضی به این سختی نخواهند شد.

در مورد گرفتن حقوق شوهرتون هم عرض کنم که وقتی شما خودتون خرج دارید و آنقدر وضع مالی تون خوب نیست که به کسی کمک کنید این کار روا نیست، یعنی برای شوهر شما قبل از هر کس رفاه عیالش واجبه  بعد نوبت به نزدیکان دیگر می رسد ودر صورت عدم رعایت این مسئله از سوی همسر می تونید این مطلب را بهش گوشزد کنید.

خلاصه مطلب اینکه شما به جای مشکل تراشی و غصه خوردن بهتره رابطه ات را با خانواده شوهرت بیشتر کنی و انتظارت را کمتر کنی و به چیزی که داری قانع باشی در نهایت زیادی را باید از خداوند طلب کرد نه از بنده خدا.

موفق باشید

ویرایش

چشم شون به یه ذره حقوق شوهر بدبخت منه .همش دوست دارن از ما بگیرن بخورن و اگه بتونن از ما بگیرن بدن دخترشون بخوره. من خیلی ناراحتم چون اونا خانواده ای هستن که خیلی ادعای ایمان و....

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
12 + 8 =
*****