بنای بر قبور سنت یا بدعت

بسم الله الرحمن الرحیم

سوال:
آیا ساخت بنا بر قبور ،خلاف دین مبین اسلام و جزء بدعت  در دین به حساب می آید؟

جواب:
در دورانی زندگی می کنیم که به دلیل های واهی و پوچ احکام و دستوراتی صادر می شود.و همچنین بدون دلیل و مبنایی خون مظلومی بر زمین ریخته می شود،در واقع سر صحبت با گروهی از مسلمان نما های سست عنصری می باشد،که با اعتقادات و افکار غیر دینی خود لطمات سنگینی بر چهره زیبای اسلام درجهان هستی زده اند.

نگاهی کوتاه به جهان کنونی

در جهانی زندگی می کنیم که اسلام بیشتر از پیش،دشمنانش متحد و کمر بر تخریب و از بین بردن این دین پاک و آیین محمدی بسته اند.انتظاری از دشمن جز دشمنی نمی رود، یعنی این که همه می دانند که یک دشمن کار او دشمنی کردن هست و بس،در نتیجه انتظار دلبری از دشمن داشتن خلاف عقل و منطق می باشد،ولی  گله و مصیبت در جایی است که افراد و گروههایی به اسم مسلمانی و دوستی با افکار خرافی خود آب در آسیاب دشمن می ریزند این جاست که قلب آتش می گیرد و چشم خون گریه می کند سر صحبت با فرقه ی انحرافی و تکفیری وهابیت،این گروه سلفی گری می باشد.

ریشه افکار و اعتقادات تکفیری کجاست؟

ریشه افکار و اعتقادات تکفیری و وهابیگری را باید در فراوانی احادیث جعلی و بدون مبنا دانست.البته کسی که در این تاریکی زمان،آتش بیار معرکه شده شخصی به اسم ابن تیمیه مؤسس افکار و اعتقادات تکفیری می باشد.ابن تیمیه که در کتاب خود منهاج السنه وقاحت و بی شرمی را به نهایت رساند،و اثبات کرده که یک ناصبی به معنای واقعی می باشد. چرا که هر کجا حدیثی در مقام و منزلت حضرات معصومین (علیهم السلام) وارد شده به دنبال تضعیف این احادیث می باشد.

ابن تیمیه از نظر علمای معاصر اهل سنت ناصبی و منافق وملعون معرفی شده است

ابن تيميه در منهاج السنه، ج4، ص245 با کمال وقاحت مي‌گويد:اينکه حضرت فاطمه (سلام الله عليها) آمد پيش ابوبکر و فدک را طلب کرد و ابوبکر هم فدک را به او نداد، از مصاديق منافقين است که قرآن درباره آنها مي‌گويد:«وَ مِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَ إِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ[توبه/58]و در ميان آنها كسانى هستند كه در (تقسيم) غنايم به تو خرده ميگيرند اگر از آن (غنايم، سهمى) به آنها داده شود، راضى مى‏شوند و اگر داده نشود، خشم مى‏گيرند (خواه حقّ آنها باشد يا نه)!»
و مي‌گويد:«فمن مدح فاطمة، بما فيها اشتبه من هولاء.[1]کساني که مدح حضرت فاطمه (سلام الله عليها) تلاش مي‌کنند، در او شباهتي از منافقين است.
با كمال وقاحت مي‌گويد:.و فيها شعبة من النفاق.حضرت فاطمه زهراء (سلام الله عليها) يك شعبه‌اي از نفاق است.

جایگاه ابن تیمیه نزد علمای اهل سنت

محمد زکي الدين ابراهيم از علماي بزرگ مصر و الازهر به اين تعبير مي‌رسد، مي‌گويد:ابن تيميه کسي است که بغض أهل بيت (عليهم السلام) در سينه دارد و نسبت به حضرت صديقه طاهره (سلام الله عليها) جسارت کرده تا جايي که او را منافق مي‌نامد العياذ بالله.و مع ان ابن تيمية انحرافات شتي فلعل من اوقحها هذا الانحراف اللئيم.ابن تيميه انحرافات زيادي داشته و از وقيحترين انحرافاتش، همين جسارت به حضرت فاطمه (سلام الله عليها) است.[2]

مطلب بالا قسمت کوچکی از دریای بغض ابن تیمیه در خصوص حضرات معصومین (علیهم السلام) می باشد.در واقع اگر قرار به شرح حال این عالم متعصب و ناصبی باشیم، باید به دنبال نوشتن کتاب برویم،چرا که با یک مقاله به این حجم کم نمی شود به همه مطالب اشاره کرد.

بنای بر قبور بدعت با سنت؟

یکی از اعتقادات این شخص ملعون این می باشدکه بنای بر قبور  و از مصادیق بدعت در دین می باشد.[منهاج /السنه ج2ص 435_437] بعد از ایشان  پیروان او به دنبال ترویج این افکار بوده اند و بر اساس همین قول فتوی داداه اند،حال باید دید این ادعا تا چه اندازه به واقعیت نزدیک می باشد؟
شیعیان اعتقاد دارند که بنای بر قبور نه تنها  بدعت نیست بلکه جزء دین و از مستحبات و از آداب و سنن اسلامی می باشد.عمده دلیل شیعیان آیات و روایاتی است که به حق در این خصوص قابل استناد می باشند.

عمده دلایل شعیان برای بنای بر قبور

1-بنای بر قبور تعظیم شعائر الهی می باشد.

«ذلِكَ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ [حج/32] اين است (مناسك حج)! و هر كس شعائر الهى را بزرگ دارد، اين كار نشانه تقواى دلهاست.»
"شعائر":جمع شعیره:به معنای دلیل و علامت می باشد.
"شعائر الله":یعنی اموری که دلیل و علامت ونشانه به سوی خداست و هرکسی که می خواهد به خدا برسد با آن دلیل و نشانه ها می تواند به خدا برسد هم چنان كه خداوند متعال می فرمایند:" إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ" [بقره/158] و نيز فرموده:" وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَكُمْ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ ..." [حج/36]

2-بنای بر قبور از مصادیق مودت ذوی القربی

یکی از سفارشات مؤکد خداوند متعال در قرآن کریم توصیه به موت و محبت اقربای پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) می باشد ِ «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى[شوری /23] بگو: «من هيچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى‏كنم جز دوست‏داشتن نزديكانم [اهل بيتم]
توضیح در این خصوص: واضح است که بنای بر قبور اقربای پیامبر (صلی الله علیه واله و سلم) از مصادیق اظهار مودت می باشد،چرا که محبت و مودت باید بروز و ظهور خارجی داشته باشد،و این اظهار دوستی تنها محبت قلبی نیست بلکه شامل مصادیق آن هم می باشد.

3-بنای بر قبور اولیای الهی مصداق ترفیع بیوت

در کلام الله مجید می خوانیم که خداوند متعال اذن داده که خانه هایی که در آن ها یاد خدا شده رفعت پیدا کنند.«في‏ بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ [نور/36] (اين چراغ پرفروغ) در خانه ‏هايى قرار دارد كه خداوند اذن فرموده ديوارهاى آن را بالا برند (تا از دستبرد شياطين و هوسبازان در امان باشد) خانه‏ هايى كه نام خدا در آنها برده مى‏ شود، و صبح و شام در آنها تسبيح او مى‏گويند ...»
توضیح: درخصوص این آیه و استدلال به آن در خصوص این موضوع باید معنای چند کلمه روشن شود.
ابتدا معنای کلمه" بُيُوتٍ " در خصوص بیوت می شود مصادیقی را بر شمرد ازجمله این خانه هایی که در آن یاد ونام خدا برده می شود، مساجد می باشد که محل عبادت و بندگی است و هچنین شامل اماکنی می شود که در آن خصوص یاد و نام خدا برده می شود. با این توصیف"بیوت "شامل بیوت انبیاء و اولیای الهی  هم می شود. در روایتی از امام محمد باقر (علیه السلام) روایت شده است که مقصود از بیوت در آیه، بیوت انبیاء و بیوت حضرت علی علیه السلام می باشد. قال علي بن إبراهيم: حدثنا محمد بن همام، قال: حدثنا جعفر بن محمد بن مالك، قال: حدثنا القاسم بن الربيع، عن محمد بن سنان، عن عمار بن مروان، عن منخل، عن جابر، عن أبي جعفر (عليه السلام)، في قوله: «فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ، قال: «هي بيوت الأنبياء، و بيت علي (عليه السلام) منها».[3]

درخصوص "رفع" در آیه شریفه هم دو احتمال وجود دارد

مقصود از "رفع" تعظیم و ترفیع ،قدر بیوت می باشد، که همان رفع معنوی می باشد، همان گونه که در قرآن کریم می خوانیم «وَ رَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيًّا [مریم/57] و ما او را به مقام والايى رسانديم.»
یا این که منظور از "رفع" بالا بردن ساختمان قبر است که همان رفع ظاهری می باشدو شامل بنای بر قبر هم  می شود.

به هر صورت چه "رفع" را به معنای ظاهری بگیریم و چه معنای معنوی، مصداق بیرونی و نحوه بروز و ظهور بیرونی آن همین ساخت بنا در بیرون می باشد.

نتیجه گیری:
سخن آخر در خصوص این مطلب،باید عرض کنم که احداث بنای بر قبور نه تنها به استناد به این سه آیه شریفه که در اختیار خوانندگان محترم قرار گرفت بلکه به استناد روایاتی که در این خصوص وجود دارد و همچنین به استناد،سیره مستمره مسلمانان سلف می شود، گفت که این عمل نه تنها بدعت نیست، بلکه از آداب و سنن اسلامی هم به حساب می آید.

پاورقی

[1]منهاج السنه، ج4، ص245
[2].کلمه الرائد، ج2، ص546
[3].تفسیر البرهان ج3ص137