مشکلات ازدواج با دختر بزرگتر از خود

مشکلات ازدواج با دختر بزرگتر از خود

سلام
یکی از مسائلی که در ازدواج باید مورد توجه زوجین قرار گیرد اختلاف سنی است و معمولا سوال می شود بهترین اختلاف سنی برای ازدواج چند ساله؟ یا اینکه آیا بزرگتر بودن دختر از پسر سبب شکست زندگی می شود ؟ در جواب این سوالات باید بگم که کسی نمی تونه اختلاف سنی خاصی را برای خوشبختی زوجین تعیین کند چون حتی زوجهایی وجود دارند که خانم از شوهرش چند سال بزرگتره لکن خوشبختند و عکس این قضیه هم صادقه لکن بزرگتر بودن دختر اگر با شرایط خاص همراه نباشد و از یکی دو سال هم تجاوز کند احنمال مشکل دار شدن زندگی در آینده بیشتره چون معمولا خانمها چند سال از مردها زودتر به بلوغ فکری می رسند که اگر بزرگتر بودنش را هم به اون سالها اضافه کنیم اختلاف سلیقه زیادی به وجود میاد نمونه اش خانم لیلا هستند که نامه اش جدیدا به دست مان رسیده ایشان این طور نوشته:

خانمی هستم 38 ساله که مدت 8 ساله با پسری که 5.5 سال از من کوچکترند ازدواج کردم و همه جوره اختلاف فرهنگی/ طبقاتی/ تحصیلی/معاشرتی/اخلاق و علایق مشترک و ... داریم و من سرتر هستم
از روز اول خانواده دوطرف مخالف ازدواح و در جنگ بودند خصوصا خانواده پسر من هم در زمان دوستی و همکار بودن در شرکت از ایشون بسیار دوری جستم که یک دل نه صد دل عاشق بودند و با هزار و یک ترفند و حقه و انواع دروغهای بزرگ منو مجاب کردن و متاسفانه امروز بسیار پشیمونم چون از لحاظ فهم و درک و درایت و مال و درآمد بسیار به من فشار اومده .با توجه به اینکه شش ماهه دیگه در شهریور 92 من 39 ساله میشم و همسرم بسیار اصرار به بارداری من دارند چون دیگه زمان هم نیست خواستم بپرسم آیا این اقدام درسته یا خیر؟من بسیار افسرده و نسبت به زندگی بی انگیزه هستم و همسرم هم همینطور . شاید با اومدن این بچه هر دو هدفی پیدا کنیم چون قصد طلاق نداریم . من از حمایت خانوادم برخوردار نیستم پدرم فوت کردن و مادرم بسیار پیرن خانواده همسرم جوونن ولی اهل حمایت نیستن و رابطه خوب نیست همسرم فردی منزوی و تنبل و منفرد و درونگرا و بی مسوولیته که هرگز قبضهای خونه رو به موقع نمیده تا همه چی قطع میشه و من از این بی عقلیاش میترسم که همه چی رو دوش من بیفته این 8 سال هم تمام اموال و دارایی زمان دختری من رو خرج کرد چیزی بالغ بر 30 میلیون و 10 سکه البته الان کار میکنه و دو میلیون درآمد داره ولی پول به من نمیده لطفا منو راهنمایی کنید تا کس دیگه ای رو هم اشتباها درگیر خودمون و این زندگی نکنم  در ضمن اگر طلاق به نفعمه منو راهنمایی کنید تا درصدد اقدام باشم چون حق طلاق دارم ولی ایشون هیچ مالی برای مهریه ندارن
ممنونم

بی نهایت سپاسگزارتونم

در جواب این خانم باید عرض کنم که اشتباه شما این بوده که باشخصی نزدیک به شش سال کوچکتر از خودتان ازدواج کردید که این اختلاف سنی قابل قبول نیست و بیشتر تنش ها ی شما در زندگی نتیجه اختلاف سلیقه و طرز تفکر متفاوت شماست که از اختلاف سنی نشأت گرفته.

شما از اول به جای همسری نقش مادر ایشون را بازی کرده اید و سعی داشته اید مسئولیت های خانه را بر عهده بگیرید چون به ایشون به عنوان یک مرد تکیه نکرده اید و از اینکه از پس مسئولیت های زندگی نتونه بر بیاد نگران بوده اید( این مطلب از جایی روشن می شود که فرمودید به وی پول می دادید و یا ایشون فکر پول قبض برق و گاز نیست)

با توجه به مطلب فوق شما باید قبل از هر چیز تفکرتان را تغییر دهید و به وی اطمینان کنید بگذارید مسئولیت های خونه بیفته دوشش اون وقت مجبوره هر طور شده روپاش وایسته تا زمانی که بهش تکیه نکنید ایشون نمی تونه کاری را انجام بده .شما باید ایشون را به عنوان مدیر خونه قبول کنید و حتی اگر بعضی مواقع با کارهای شما مخالفت کردند قبول کنید و بدانیدکه یه شخص سی و چند ساله دیگه بچه نیست و می تونه همه مسئولیت ها را به عهده بگیرد

در مورد طلاق هم عرض کنم که اصلا طلاق به صلاح نیست چون امکان اینکه بعد از طلاق بتونی حتی زندگی مشابه الان را بدست بیاری پایینه و ممکنه تا آخر عمر مجرد بمونی لذا بهتره زندگی تون را ترمیم کنید یا بهتر بگم ترمیم یک زندگی آسان تر و راحت تر از ساختن زندگی دوباره است.

علت مخالفت تون با بچه دار شدن هم ،به مسئله عدم تکیه بر شوهر بر می گرده که توضیح دادم لذا شما باید قبل از بچه دار شدن اختلافات تان را حل کنید و بعد از اینکه به آرامش نسبی رسیدید می تونید تصمیم به بچه دار شدن بگیرید اما اگر اوضاع به همین منوال باقی بمونه و همچنان اختلافات تون ادامه پیدا کنه به نظر بچه دار شدن صلاح نیست
موفق باشید

تولیدی

بزرگتر بودن دختر از پسر

ویرایش