مخالفت مادر در ازدواج دختر

07:48 - 1399/12/27
مخالفت مادر با ازدواج

مخالفت مادر در ازدواج دختر

سلام
من دختري ٢٢ساله هستم مدت ٧سال است با اطلاع مادرم با پسری كه ازمن یک سال كوچكتر است دوست هستم خانواده او هم از روز اول اطلاع دارند، در اين چند سال بارها خواستيم این رابطه را به هدف نهایی برسانیم به همین دلیل چندین بار خواستم با پدرم صحبت كنم اما مادرم اجازه نمي داد وقتی پسر خواست که بیاد خواستگاری کلی شرط گذاشت كه حالا از خواستگاری کردن وحشت دارد بايد اضافه كنم كه به خاطره مشكلات مالي مجبور به ترك دانشگاه شد، از ١٦سالگي است که از لحاظ مالی مستقل شده پسر مؤدبی است تو اين 7 سال من هیچ عمل خلافی از او ندیدم اهل سیگار و مشروب و رفیق بازی هم نیست با من هميشه مثل يک خانم رفتار كرده خيلي آدم منطقي است از نظر خانوادگي اقتصادي اجتماعي عين هم هستیم حتي از یک شهر هم هستیم مهندسی كامپيوتر مي خوانديم الان هم سربازی رفته من هم درسم تمام شده، و مطمئن هستم او هم به درس ادامه خواهد داد اما مادرم بخاطر همین قضیه بهانه جویی می کند و اجازه نمی‌دهد که با پدرم راجع به این قضیه صحبت کنم من واقعا ديگر از صبركردن خسته شدم،فقط دوست دارم هرچه زودتر تکلیف من روشن بشود و سربازی پسر که تمام شد ازدواج کنیم لطفا راهنماييم كنيد كه چطور اين مشكلات را حل كنم.

پاسخ

سلام
7 سال ارتباط زمان خيلي زيادي است در هر صورت شما دو تا نامحرم بودید و مادرشما هم کار اشتباهی كرده با اينكه اطلاع داشته ولی بازهم رابطه را تمام و تکلف شما را روشن نکرده است.

شما در هر صورت باید نظر پدر را هم در این باره جویا بشوید چون ممکن است به این ازدواج رضایت ندهد بعد این همه منتظر ماندن هم  فایده ای ندارد.

با توجه به اینکه مادر شما مخالف این ازدواج است اگر با پدر صحبت کنید ممکن است مادرشما نظر پدر را هم عوض کند و باعث شود که او هم مخالف ازدواج شما شود در نتیجه براي در جریان گذاشتن پدرت به پسر پيشنهاد بدید كه مادرش در مسيري كه پدرشما از آنجا عبور میکند  به عنوان رهگذر و يا پيشنهاد دهنده بگوید که من از دختر شما خوشم آمده و اگر اجازه بدهید بیاییم خواستگاری و پدر که بیاید خانه قضیه را مطرح می کند اینطوری بهتر است.

اما به نظر میاید علت مخالفت مادر شما درس و سربازی پسر باشد که برای حل این قضیه به مادرتان بگویید که اولا سربازي با عقد كردن منافاتي ندارد ثانيا اگر عقد كنيم پسر می تواند بياید تو استان محل زنگی خود و حتي می‌تواند یک شغل پاره وقت هم داشته باشد تا براي بعد از سربازي امادگي بيشتري داشته باشد از پسر هم قول بگیرید که حتما بعدا درس را ادامه بدهد.

البته میتوانید برای گفتن این قضیه به پدر از این روش هم استفاده کنید که  یک مدت گوشه نشینی کنید سر سفره کمترحاضر بشوید و... هر کاری که میدونید احساسات پدرتان را بر می انگیزاند انجام بدهید بعد که پدراز شما پرسید که اتفاقی افتاده چند روز است که رفتارت عوض شده مشکلی دارید اینجا زمینه کاملا اماده می شود که شما مساله را مطرح کنید.

ویرایش

رهروان ولایت ـ من دختري ٢٢ساله هستم مدت ٧سال است با اطلاع مادرم با پسری كه ازمن یک سال كوچكتر است دوست هستم خانواده او هم از روز اول اطلاع دارند، در اين چند سال بارها خواستيم...

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
18 + 2 =
*****