برادرم با همسرش اختلاف دارند

برادرم با همسرش اختلاف دارند

سلام
یک مشکلی به صورت غیر مستقیم برای من به وجود آمده که از کارشناسان و دوستان عزیزی که توانایی دارند درخواست می کنم راهنماییم کنند.

در واقع این مسئله مربوط به برادرم می باشد . برادر من متولد 55 وهمسرش متولد 65 است و تقریبا 4سال پیش ازدواج کردن زمان خواستگاری برادرم وعده و وعیدهایی به همسرش داد که هنوز نتوانسته است آنها را اجرایی کند. همسر برادرم دختر عمه مان می باشد و همسایه  ما هستند من با یکی از پسر عمه هایم وبرادرم هم  با پسر عمه ی بزرگترم دوست صمیمی بودیم  و هستیم در ضمن از لحاظ اعتقادی، سبک زندگی وخیلی چیزهای دیگر شبیه هم هستیم.

در دو سال اول زندگی آنها در برابر اشتباهات هم دیگر و سختی های زندگی خیلی کوتاه می آمدند تا جایی که برادرم که حجاب برایش خیلی مهم بود در برابر بی حجابی های همسرش کوتاه امد در شرایطی که قبل از ازدواج کاملا محجبه بود بالاخره بعد از دو سال دعوا ها یشان علنی شد و قهر و آشتی های بچه گانه و بعضا به حق، خلا صه اینکه ما سعی کردیم از لحاظ مالی به برادرم کمک کنیم تا کمبود ها یشان را جبران کنیم این هم بگویم که خانواده ما به معنای واقعی یک خانواده است یعنی خدای ناکرده اگر یک مشکلی برای یکی از اعضای خانواده پیش بیاید هرکسی هر چقدر توان داشته باشد به کار می بندد تا مشکل حل شود . کمکش کردیم تا خانه بخرد و یک کار آبرومند برای خودش دست و پا کند و چند مورد دیگر.

اینها همان اشکالاتی بود که باعث دعوای شان می شد ولی بعد دختر عمه ام مسائل دیگری را مطرح کرد مثلا تو پیر و من جوانم در صورتی که برادرم چهره اش شبیه آلمانی ها است و اگر نگویم خوش تیپ ، قابل قبول است و یا اینکه شوهرش را با همه مقایسه می کند ولی حاضر نمی شود خودش در مقام مقایسه قرار بگیرد برادرم هم در این چند سال به خاطر وضع مالی اش خیلی تحقیر شده بود و بعد از بهتر شدن شرایطش باز هم اوضاع فرق نکرد حالا می گوید من هم می خواهم مثل آن شوم.

از هر کدام شان ده کلمه می شنوی پنج تاش در باره طلاق می باشد از یک طرف برادرمو دوست دارم کمکش کنم از طرفی دیگر دختر عمه ام را با همه کج خلقی هایش دوست دارم بابام و عمه ام هم که خیلی به هم  وابسته هستند کمتر از دادش جان و خواهر جان از دهانشان بیرون نمی اید این هم بگویم که حیا و احترام از زندگی شان بیرون رفته و هر چیزی که دلشان می خواهد به هم می گویند تازگی ها هم شنیدم برادرم یک سیلی به همسرش زده که همه مان سرزنش اش کردیم برای برگشتن به روال عادی برادرم آمادگی بیشتر دارد اما بعداز چند روز دوباره دعوا ی شان می شود، اوایل درگیری ها من سه یا چهار بار با دختر عمه ام صحبت کردم ولی مشکلاتی را که بار اول گفت دفعه بعد که من با وی صحبت کردم یک چیزهای دیگری را بیان کرد حتی برایشان از استاد دانشگاه مان که مشاوره می دادند وقت گرفتم و چند تا کار شبیه اینها باز هم فایده نداشت تا اینکه برادرم گفت بگذارید خودمان تصمیم بگیریم و تو چون کوچکتری کمک هایت برایم مشکل ساز می شود خوب راست هم می گفت قابل درک است به هر حال این خلاصه ماجرا بود که هنوز هم ادامه دارد.

پاسخ

سلام

برای حل یک مسئله پیدا کردن ریشه اش خیلی مهم می باشد، بعضی وقتها ما بدون اینکه ریشه مشکل را پیدا کرده و بخشکانیم،آن را از تنه می بریم بنا براین چند روز بعد دوباره مشکل سبز می شود چون ریشه اش پا بر جاست .

شما چند تا مسأله قابل تأمل مطرح کردید که من اگر اشتباه نکنم ریشه مشکل را حس کردم ،فرمودید: 1-قبل از ازدواج کاملا محجبه بود 2- قهر و آشتی های بچه گانه3-شوهرش را با همه مقایسه می کند4- حیا و احترام از زندگی شان بیرون رفته و هر چیزی که دلشان می خواهد به هم می گویند 5-می گوید تو پیری  و من جوان، با توجه به این پنج فاکتور اساسی که مطرح کردید متأسفانه باید بگویم برادرتان یا در خانواده ماهواره دارد و یا اینکه از نگاه کردن به فیلم های نا مناسب ابایی ندارند و این مسئله باعث شده اولا خانمش بد حجاب شود ثانیا با دیدن چهره های متفاوت از شوهر خودش سرد شود ثالثا بدون دلیل برای جدایی بهانه گیری کند رابعا تنوع طلب شود و نسبت به چهره حساس شود خامسا هیچ احترامی بین شان نماند.

لذا برادر شما باید قبل از هر اقدامی نسبت به رسانه ها حساسیت به خرج دهد و از تماشای هر شبکه و فیلمی خودداری کند و به جای نگاه به این فیلم ها خانمش را با اشخاص مومن و معتقد آشنا کند تا در اثر نشست و برخواست با انسان های خدا شناس (البته خدا شناس واقعی) راهش را درست کند و بداند که زندگی به چهره و زیبایی صورت نیست بلکه زیبایی هایی در زندگی وجود دارد که باید کشف شوند که متأسفانه اکثر افراد از درک این لذت ها عاجزند و لذت را در پول و چهره خلاصه می کنند.

مساله بعد تفاوت سنی است، داداش شما متأسفانه نباید به این تفاوت سنی تن می داد بالاخره ده سال تفاوت سنی زیاد می باشد و باعث مشکل می شود ولی در هر صورت ایشان الان ازدواج کرده و بهتره به خودش برسد و با استفاده از لباسهای جوان خودش را جوان تر نشان دهد.

در نهایت اینکه گفتی برادرتان گفته دخالت نکنید ، حرف شان کاملا صحیحه، نه اینکه شما کوچک تر باشید بلکه کلا زوجین خودشان بهتر می توانند مشکلات شان را حل کنند و آنجایی که از دست شان خارج می باشد باید به مشاور مراجعه کنند نه اینکه از اطرافیان کمک بگیرند چون اطرافیان تخصص لازم را ندارند و برای حل هر مشکل باید به متخصص آن مراجعه کرد نه هر شخص دیگر.

موفق باشید

ویرایش