- تولید محتوای رسانهای با استفاده از تکنیک جنگ روانی، ماموریت اصلی جریان غرب برای تفاهم نامه ایران و چین است که متاسفانه با همراهی برخی فعالان داخلی بیشترین سهم را در تحریف واقعیت و ایجاد نگرانی داشته است. درحالی که این جنجالها برای دور کردن ایران از مسیر پیش روی این تفاهمنامه محسوب میگردد که کمترین نتیجه آن خنثی کردن تحریمهاست.
این روزها یکی از مهمترین خبرها و تحلیلهایی که در مورد مسائل جاری و خارجی کشور صورت میگیرد، بحث تفاهمنامه راهبردی ایران و چین است. در کنار تمام تحلیلهای موجود در مورد این تفاهمنامه، حجم زیاد تبلیغات و حاشیهسازیهای مبتنی بر تحریف از سوی جریانهای مختلف داخل و خارج کشور علیه این تفاهمنامه، میتواند موردتوجه قرار گیرد، از طرفی تولید محتوا و جنگ رسانهای ایجادشده در مورد این تفاهمنامه، بیشترین سهم در تحریف را در پی داشته است.
1ـ این تفاهمنامه میتواند یک اتفاق مهم برای دور زدن تحریمها و خروج از فشار حداکثری از فشارها باشد.
2ـ با توجه به نقش ژئوپلیتیک انرژی ایران و همچنین نیاز مبرم چین به این انرژی، میتواند برای دو طرف مؤثر واقع گردد. لذا بازیگری ایران در این کلان پروژه برای امنیت ملی و توسعه همهجانبه کشور سرنوشتساز خواهد بود.
3ـ ایران بهترین محل برای مسیر ترانزیتی چین برای دستیابی به اروپا محسوب میشود. با برخی نگاههای افراطی معطوف به غرب این امر تاکنون مغفول مانده است، که با به فعلیت رسیدن آن شکوفایی ظرفیت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی کشور را تحقق خواهد بخشید.
4ـ با به فعلیت رسیدن، تجدید حیات جاده ابریشم در ایران، این فرصت برای ایران ایجاد میگردد و قدرت مانور ایران را در روندهای ژئواکونومیک منطقه افزایش داده و دیگر قدرتهای اقتصادی را به سرمایهگذاری در اقتصاد و زیرساختهای ایران، بهویژه بندرها و شبکههای راهها ترغیب خواهد کرد.
5ـ اگرچه این تفاهمنامه نیاز به همکاریهای دو طرفینی دارد، اما آنچه مهم به نظر میرسد اینکه با کمک به تحرک ظرفیتهای داخلی و خنثیسازی تحریمها و درنتیجه بهبود نسبی شرایط اقتصادی کشور، باعث تقویت مجدد موقعیت کشور در مذاکره با اتحادیه اروپا خواهد شد.
با توجه به این مواردی که بدان اشاره شد، همکاری جامع ایران و چین میتواند مقدمه تشکیل یکقطب قدرتمند اقتصادی در مقابل غرب محسوب گردد و کمترین نتیجه آن خنثی کردن تحریمهاست. ازاینروی عصبانیت آمریکا و اروپا و رسانههای حامی غرب، قابلدرک است و باید هم نگران باشند ولی مخالفت غربزدهها با این معاهده را تنها میتوان با دو گزینه جهالت و خیانت تعریف کرد.
این روزها یکی از مهمترین خبرها و تحلیلهایی که در مورد مسائل جاری و خارجی کشور صورت میگیرد، بحث تفاهمنامه راهبردی ایران و چین است. در کنار تمام تحلیلهای موجود در مورد این تفاهمنامه، حجم زیاد تبلیغات و حاشیهسازیهای مبتنی بر تحریف از سوی جریانهای مختلف داخل و خارج کشور علیه این تفاهمنامه، میتواند موردتوجه قرار گیرد، از طرفی تولید محتوا و جنگ رسانهای ایجادشده در مورد این تفاهمنامه، بیشترین سهم در تحریف را در پی داشته است.
1ـ این تفاهمنامه میتواند یک اتفاق مهم برای دور زدن تحریمها و خروج از فشار حداکثری از فشارها باشد.
2ـ با توجه به نقش ژئوپلیتیک انرژی ایران و همچنین نیاز مبرم چین به این انرژی، میتواند برای دو طرف مؤثر واقع گردد.