مشکل پدر مادر من این است که معتقدند؛ تفاوت مالی، تفاوت فرهنگی میآورد. امّا من که با خواستگارم صحبت کردم و با انجام تحقیقاتی در مورد خواستگارم به این نتیجه رسیدم که بین خانواده ما و خانواده آنها تفاوت فرهنگی وجود ندارد؛ همانطوری که والدین من تحصیل کرده هستند، خانواده آنها نیز تحصیل کرده هستند، همچنین خانواده آنها همانند خانواده ما مذهبی هستند، تنها تفاوتی که وجود دارد، فقط تفاوت مالی هست، که این تفاوت هم برای من مهم نیست. امّا من چگونه میتوانم والدین خودم را متقاعد کنم و بتوانم با فردی که در بیشترین جهات با هم تناسب داریم، ازدواج کنم؟
پاسخ:
اگر خواستگارتان را فردی میدانید که بیشترین شرایط و ویژگیهایی را که مد نظر شما است، دارا هستند، میتوانید از بعضی از این راهکارهایی که بیان میشود، برای متقاعد کردن والدینتان استفاده کنید.
1) توسل و دعا به درگاه الهی و اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) برای نرم شدن دل والدین
2) برحذر کردن والدین نسبت به ادامه تجرّد با:
الف) بیان خطرات موجود و شکننده بودن مقاومت بیشتر جوانان در شرایط کنونی با استفاده از پیامدهای سوء تاخیر ازدواج مثل: ارتباطات نادرست ،گسترش اسباب تحریک و احتمال ایجاد عشق به فرد نامناسب در محیط اختلاط.
ب) بیان غیرمستقیم در معرض خطر بودن خود، با بیان قضایایی که برای دوستان و اطرافیان در محل زندگی یا تحصیل اتفاق افتاده و همچنین بیان موقعیتهای لغزش و گفتن این که مقاومت هرکس اندازهای دارد.
3) جلب اطمینان والدین نسبت به داشتن صلاحیت ازدواج و توان پذیرش مسؤولیت زندگی در عمل، مثلا: تغییر رویه دهید و همانند بچهها در منزل برخورد نکنید، مسؤولیت های مهم را در خانواده به عهده بگیرید.
4) بیان عقیده خود در زمینه نادرستی تأخیر ازدواج به خاطر موارد مالی.
5) تمایل به ازدواج از راه غیرمستقیم؛ مثل ابراز ناراحتی و افسردگی به خاطر تنهایی و یا وقتی ازدواج در تلویزیون میبینید یا حرف ازدواج کسی در منزل زده میشود بگویید خوش به حال آنها.
6) طرح ازدواج کمهزینه به عنوان یک عمل عاقلانه و افتخار آمیز به دلیل الگودهی مثبت به دیگران
7) استناد به ازدواج خود والدین که معمولا ساده بوده است و از پدر و مادر بخواهید مثل زمانی که خودشان ازدواج کردهاند درباره شما فکر کنند تا بتوانند عمق نیاز شما را درک کنند.
8) بیان نمونههای ازدواج آسان که انجام شده.
9) اثرگذاری بر یکی از والدین و فرستادنش به سراغ دیگری.
10) کمک گرفتن از بزرگان، خواهر، برادر و هر کس که میتواند بر والدین تأثیر بگذارد.
11) کسب موافقت والدین برای اقدام جهت ازدواج، در شرایطی که مخالفت آنها غیر منطقی است از راههای ذیل؛
• ابراز دلتنگی و احساس تنهایی و نیاز به همدم و همراه.
• تصمیم به صبر و ایستادن پای کار تا حصول رضایت والدین.
• اصرار بر خواسته خود و تکرار آن به انحاء مختلف و در شرایط و موقعیتهای مختلف به صورت مستقیم یا کنایهای (البته تا حدی که به تمسخر و مضحکه کشیده نشود)
• استفاده از قاعده احترام و از کوره در نرفتن در هر شرایطی، به همراه محبت و ملاطفت بیشتر در صحبت و رفتار در قبال والدین.
• استفاده از هر فرصت عمومی و خصوصی برای طرح خواسته خود به صورت صمیمانه و صادقانه مثل؛ دعوت به رستوران یا خوردن آب میوه، قدم زدن، نامه نوشتن و ... .
• استفاده از سکوت طولانی سوال برانگیز.
• استفاده از حسّاسیت والدین؛ مثلا اگر به غذا خوردن شما یا لاغر شدن شما، حسّاسند کاری کنید که بگویند؛ ازغصه خوردن لاغر شده.
• استفاده از مظلومنمایی؛ مثلا بگویید من برای شما مهم نیستم وگرنه ناراحتی مرا نمیتوانستید ببینید.
• گوشهگیریهای طولانی
در پایان، اختلاف کم مالی مشکل ساز نیست و اختلاف زیاد در زمینه مالی در صورتی مشکل ساز است، که یک طرف خودش را بالاتر بداند و بخواهد به دیگری فخر بفروشد، امّا اگر هر دو طرف به همدیگر احترام بگذارند و یکدیگر را قبول کنند، مشکلی درست نمی شود. بعلاوه طرفی که وضع مالی مناسب تری دارد باید در برگزاری مراسمات و تهیه لوازم، ملاحظه طرف مقابل را بکند.