مخالفت خانواده پسر با ازدواج

12:20 - 1400/01/18
مخالفت خانواده پسر با ازدواج

 

من دختری 28 ساله و دانشجوی دکترا و مذهبی هستم که از چهار سال قبل در محل کارم با پسری 33ساله مذهبی و مجرد آشنا شدم که وقتی اولین بار از من خواستگاری کرد بنا به دلایلی خانواده ام برای زندگی در شهر دیگری به این آقا جواب رد دادند، و بعد از مدتی از ماجرای خواستگاری محل کار ما از هم جدا شد و حدود یک سال من و ایشان هیچ ارتباطی باهم نداشتیم تا اینکه مجدداً به دلیل کاری بعد از گذشت یک سال از خواستگاری اول همدیگر را ملاقات کردیم و من متوجه شدم در این مدت به خواستگاری یکی از خانم هایی که من می‌شناختم رفته است و به دلیل مشکل خانواده ها ازدواجی صورت نگرفته، این ملاقات کاملا رسمی بوده ولی همین ملاقات باعث شد تا هر چند وقت یک بار از حال یکدیگر هم از نظر کاری و هم از نظر ادامه تحصیل باخبر شویم البته کاملا رسمی و بدون صحبت در مورد مسائل شخصی و یا حتی ازدواج بود و البته خانواده من در جریان بودند.
بعد از گذشت چند ماه این آقا مجدداً از من خواستگاری کرد و از من خواست برای دومین بار با خانواده ام در مورد ایشان صحبت کنم که همین کار را انجام دادم و این دفعه خانواده ام خواستند که رسما این آقا با خانواده اش به منزل ما بیایند، متاسفانه چند روز بعد یکی از اقوام نزدیک ایشان و به فاصله چند روز بعد یکی از اقوام نزدیک من فوت شد که منجر شد تا مدتی از هم تقریبا بی خبر باشیم، بعد از گذشت این زمان متوجه شدم خانواده ایشان به دلیل یک بار جواب منفی دادن من، برای بار دوم خواستگاری ناراضی هستند و ماجرای خواستگاری را خود پسر بدون اطلاع از ناراضی بودن خانواده اش بیان کرده.
تا مدتی به دلیل فوت اقوام ما با هم رابطه ای داشتیم و البته خانواده من در جریان رابطه ما بودند و خانواده پسر هم با نارضایتی در جریان رابطه ما بودند ولی من اطلاع نداشتم که ناراضی هستند .
بعد از گذشت مدتی با شناختی که از ایشان بدست آورده بودم به هم وابسته شده بودیم و البته تا قبل از این شناخت حس وابستگی به ایشان نداشتم، بعد از مدتی و به دلیل حرف های خانواده ام که چرا خانواده پسر رسمی خواستگاری نکرده اند من از این آقا شنیدم که پدرش به دلیل جواب رد دادن من در سال قبل کمی ناراضی هستند و مادرشان گفتنه اند حتما پدر را راضی می کنند و مشکلی نیست اما بعد از مدتی متوجه شدم برای این پسر دختر دیگری در فامیل در نظر گرفته اند که پسر به دلیل اختلاف سنی زیاد و.... حاضر به ازدواج با اون نیست، خلاصه اینکه از من خواستند که کمی صبر کنم تا با خانواده ام بیشتر صحبت کنند و خانواده اشان را برای خواستگاری راضی کنند، در حال حاضر بازهم محل کار من و ایشان از هم جدا شده و تقریبا باهم ارتباطی نداریم البته هر چند وقت یک بار از طریق ایمیل احوال همدیگر را می پرسیم اما به طور مرتب و همیشگی نیست.
من علاقه زیادی به ایشان پیدا کرده ام و ایشان هم همین طور تا جایی که به خانواده اش گفته اند اگر راضی نشوند دیگر قصد ازدواج ندارد، و در مورد من هم متاسفانه با داشتن خواستگارهای زیادی که دارم که حتی از نظر تحصیلی و مالی بالاتر از ایشان ( اما از نظر تفکر و اعتقادات به اندازه ایشان به من نزدیک نیستند)هستند ولی همچنان دلم با ایشان است و تمایل دارم مشکل ایشان با خانواده اش حل شود.
تا حدی که من این آقا را شناخته ام می توانم بگویم که احترام خیلی زیادی به همه اعضای خانواده اش می‌گذارد والبته من خودم بارها به ایشان توصیه کرده ام که هیچوقت از راه عصبانیت و دعوا با خانواده اش صحبت نکند و واقعا یکی از دلایلی که من به ایشان حس خوبی پیدا کرده ام همین احترامی است که به مادر و پدرش می‌گذارد و می‌گویید من حرف هایم را به مادرم بارها گفته ام ولی با من منطقی صحبت نمی‌کنند راضی نمی‌شوند حتی از من اجازه گرفتند و به خواستگاری همان دختری که خانواده برایش در نظر گرفته بودند رفت و به دلیل بی علاقگی ایشان بهم خورد، اما خانواده ایشان همچنان ناراضی هستند.
خواهش می‌کنم اگر راهی برای حل این مشکل وجود دارد راهنمایی ام کنید. چون می‌دانم در حال حاضر هم من و هم این آقا از هر نظر یکدیگر را قبول کرده ایم و به دلیل علاقه زیادی که بهم پیدا کرده ایم تصمیم گرفته ایم با اینکه رابطه ما با هم قطع شده ولی صبر کنیم تا اگر خواست خدا باشد ان شاالله مشکل ما حل شود و خانواده ایشان راضی شوند.

پاسخ:

شما زودتر از این ها باید با ایشون قطع ارتباط می‌کردید الان هم که قطع رابطه  کردید دوباره به ارتباط قبلی باز نگردید به دو دلیل:
اول: احتمال دارد خانواده او راضی نشوند و اگر شما با ایشان رابطه را ادامه بدهید موجب علاقه بیشتر می‌شود که در صورت عدم رضایت خانواده او، ناچارا رنج فراموشی را باید تحمل کنید.
دوم: چون خانواده ات از ارتباط شما با پسرشان خبر دارند بیشتر مقاومت می‌کنند و دلیل آن این است که فکر می‌کنند شما داری خودت را به پسرشان قالب می‌کنید و این اصرار پسر به خاطر شما است. اما وقتی رابطه ات را قطع کنی و پسر هم بگوید که دختر رابطه اش را با من قطع کرده است متوجه می‌شوند که شما کشته مرده پسرشان نیستید و این گمان از طرف آنها از بین میرود. بعلاوه عزت زنانه شما حفظ می‌شود و طالب نمی‌شوید چون دختر مطلوب است و پسر طالب و نباید طوری شود که خانواده پسر برای این ازدواج ناز کنند! بلکه باید با رفتارت ورق را طوری برگردانی که آنها مشتاق شما شوند و آنها به سمت شما بیایند نه شما به سمت آنها و این مورد تا حدودی با عقب نشینی نسبی شما حاصل میشود. به همین خاطر خانواده اش اصلا نباید بفهمند که شما نقشی در کمک فکری به پسرشان و یا تلاش برای این ازدواج داشتید به اضافه اینکه خودت را هم خیلی مشتاق به این ازدواج نشان ندهید که پسر برای راضی کردن خانوده اش سست نشود؛ بلکه از طرفی تمابلت را به طور غیر مستقیم برای ازدواج نشان بده و از طرفی هم طوری برخورد کن که نمیتوانی خیلی صبر کنی و ایشان باید هر چه زودتر خانواده اش را راضی کند. در این صورت وقتی احساس کند شما را از دست میدهد تلاشش برای به دست آوردن شما بیشتر میشود. لذا به او یک مهلت کوتاه مثلا یک ماه بدهید تا برای راضی کردن خانواده اش اقدام کند و البته می‌توانید در صورت اصرار پسر تا دو سه ماه هم تمدید کنید چون اگر به این امید که بتواند خانواده اش را راضی کند به همین شکل بلاتکلیف بمانید، به ضرر شما است.
اما در مورد اینکه چگونه ایشان خانواده اش را راضی کند، اولین راه صحبت منطقی است و باید علت مخالفت آنها را جویا شود. میتواند به آنها بگوید صرف اینکه کسی یک بار جواب رد داده دلیل نمیشود که ما عقب نشینی کنیم. چون هم طرف مورد مناسبی است و تناسب های لازم را با من دارد و هم اینکه من به ایشان علاقهمند شدهام و نمیتوانم به فرد دیگری فکر کنم. اصرار ایشان بر این ازدواج میتواند در رضایت آنها موثر باشد. از طرفی میتواند یکی از افراد فامیل را که روی خانواده اش نفوذ دارد بعنوان واسطه بفرستد جلو تا با آنها صحبت کند. اگر منطقی هم راضی نشدن میتواند از احساسات و عواطف آنها استفاده کند؛ مثلا خودش را به افسردگی و نارضایتی بزند و ...
در نهایت اگر نتوانست رضایت بگیرد با توجه به اینکه سن تان دارد بالا می‌رود و اگر همچنان منتظر بمانید خواستگاراهای خود رو از دست خواهید داد پس بهتر است قیدش را بزنید و به ازدواج با فرد دیگری فکر کنید. اگر بتوانید فردی را انتخاب کنید که تناسب های لازم فکری اعتقادی اخلاقی و رفتاری را با شما داشته باشد، عشق و علاقه جدید جایگزین این علاقه میشود و راحت تر میتوانید ایشان را فراموش کنید.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
17 + 1 =
*****