حجاب؛ راه رسیدن به کمال

12:41 - 1400/01/23

-احکامی که خداوند قرار می دهد با توجه به زمان های مختلف و خصوصیات انسان ها در طول تاریخ، متفاوت است. از معدود احکامی که در تمام ادیان واجب بوده و با گذشت زمان و تغییر شرایط، دچار تحول نگشته و حکم آن برداشته نشد، مساله پوشش و حجاب است.

حجاب، حکم خدا برای تمام ادیان

هدف از خلقت انسان، رسیدن او به کمال و سعادت است. برای رسیدن به هدف، نیاز به نقشه راه و راهنما می باشد. خداوند متعال خالق انسان است و نسبت به او شناخت کامل دارد، در نتیجه فقط او است که می تواند بهترین راه را به انسان نشان دهد. احکام الهی که توسط انبیاء در طول قرن ها به انسان ابلاغ می شد، همان نقشه راه برای رسیدن به کمال است.

حجاب، راه رسیدن به کمال
خداوند متعال برای رسیدن زن به کمال، با توجه به خصوصیات روحی و جسمی او، حکم حجاب و پوشش را برای او قرار داده است. حکمی که هم جایگاه او را ترفیع می دهد و هم او را از آسیب های مختلف مصون می کند. یکی از بزرگ ترین اعتراضات زنان در طول تاریخ، نگاه ابزاری و جنسیتی به آن ها در جوامع مختلف بوده است که سرچشمه این نوع نگاه، مبارزه و مخالفت با این حکم الهی با عنوان های عوام فریبانه ای همچون آزادی، استقلال، مدرنیته و... می باشد. منفعت طلبان عالم، با استفاده از این عناوین، و تبلیغات سنگین و شست‌وشوی مغزی جوامع، جایگاه والای زن را آن چنان تنزل دادند که زن به عنوان یک کالا برای مردان به حساب آید.

حجاب، حکم مشترک تمام ادیان
احکامی که خداوند قرار می دهد با توجه به زمان های مختلف و خصوصیات انسان ها در طول تاریخ، متفاوت است. در بعضی از ادیان با توجه به شرایط مختلف، حکمی را واجب می کرد و همان حکم در اثر مصالح دیگر، در شریعت بعدی تغییر می کرد. از معدود احکامی که در تمام ادیان واجب بوده و با گذشت زمان و تغییر شرایط، دچار تحول نگشته و حکم آن برداشته نشد، مساله پوشش و حجاب است.

حجاب در آیین زرتشت
پژوهش‌ها نشان می‌دهد که زنان ایران ­زمین از زمان ماد‌ها که نخستین ساکنان این دیار بودند، دارای حجاب کاملی، شامل پیراهن بلند چین دار، شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند بر روی لباس‌ها بوده اند.[1] این حجاب در دوران سلسله‌های مختلف پارس‌ها نیز معمول بوده است. بنابراین، در زمان بعثت زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی از حجابی کامل برخوردار بوده اند. برابر متون تاریخی، در همه آن زمان‌ها، پوشاندن موی سر و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر رایج بوده است. جایگاه فرهنگ پوشش در میان زنان نجیب ایران به گونه‌ای بوده که در دوران سلطه کامل شاهان، هنگامی که خشایارشاه به ملکه «وشی» دستور داد که بدون پوشش به بزم بیاید تا حاضران، زیبایی اندام او را بنگرند، وی امتناع نمود و از انجام فرمان پادشاه سر باز زد و به خاطر این سرپیچی، به حکم دادوَران، عنوان «ملکه ایران» را از دست داد.[2]
در زمان ساسانیان، مساله حجاب با شدت بیشتری ادامه پیدا کرد. افزون بر چادر، پوشش صورت نیز در میان زنان اشراف معمول شد. زنان طبقات بالای اجتماع، جز در تختِ روانِ روپوش دار از خانه بیرون نمی آمدند و هرگز آشکارا با مردان رفت و آمد نمی کردند. در نقش‌هایی که از ایران باستان بر جای مانده است، هیچ صورت زنی دیده نمی‌شود.[3]
پوشش موی سر و حتی داشتن نقاب بر صورت، تا پایان دوران امپراطوری ساسانیان ادامه داشت. پس از فتح ایران، هنگامی که سه تن از دختران کسری، شاهنشاه ساسانی را نزد عمر آوردند، شاهزادگان ایرانی همچنان با نقاب، چهره خود را پوشانده بودند. او دستور داد تا پوشش از چهره بردارند تا خریداران پس از نگاه، پول بیشتری بدهند. دوشیزگان ایرانی خودداری کردند و به سینه مأمور اجرای حکم مشت زده، آنان را از خود دور ساختند. خلیفه بسیار خشمناک شد ولی امام علی علیه السلام، او را از این کار بازداشت و دستور داد با آن ها مدارا کنند.[4]

حجاب در آیین یهود
حکم حجاب در آیین یهود، دارای شدتی بی سابقه است.[5] ویل دورانت می‌گوید: عالمان یهودی حتی گفتگوی علنی میان مردان و زنان را ممنوع کرده بودند.[6] یکی از گناهان بزرگ در آیین یهود، نپوشاندن موی سر بود و اگر کسی مرتکب آن گناه می شد، مستوجب طلاق می گشت.[7]
یهودیان، این احکام را از کتاب آسمانی خود، تورات به دست آورده اند. در آیاتی از تورات، کیفیت پوشش زنان یهودی بیان شده است و در مورد اینکه مردان خود را شبیه به زنان کنند و بالعکس، آمده است: «متاع مرد بر زن نباشد و مرد لباس زن را نپوشد؛ زیرا هر که این را کند، مکروه «یهْوَه» خدای توست.»[8] در کتاب مقدس یهودیان نسبت به مساله حجاب موارد ذیل بیان شده است:
1- لزوم پرهیز از زنان فریبکار و بیگانه.[9]
2- وجوب پوشاندن سر.[10]
3- نهی از لمس و تماس.[11]
4- واژه چادر و برقع، که در ماجرا عروسی یهودا آمده است، آن جا که می گوید:«پس رخت بیوکی را از خویشتن بیرون کرده، برقعی به رو کشیده و خود را در چادری پوشید و به دروازه عینایم که در راه تمنه است، بنشست.»[12]
ویل دورانت، به نقل از کتاب «تلمود» که آن را اصلی ترین کتاب فقهی در تعلیم و تربیت یهودیان می داند، مطالبی در مورد حجاب نقل می کند، از جمله: لزوم پوشاندن سر از نامحرمان و همچنین لزوم سکوت زن و پرهیز از هرگونه آرایش برای سایر مرد‌ها.[13]

حجاب در آیین مسیحیت
با ظهور مسیحیت، نه تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب برداشته نشد، بلکه قوانین سخت آن را استمرار بخشید و در برخی موارد، قدم را فراتر نهاد و با سخت گیری بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخت. مسیحیت، برای از بین بردن زمینه هرگونه تحریک و تهییج، زنان را به صورت شدیدتری به رعایت کامل پوشش و دوری از هر گونه آرایش و تزیین فراخواند.
کتاب مقدس مسیحیان نیز در موارد فراوان، بر وجوب حجاب و پوشش تأکید و پیروانش را به تنزّه از اِعمال شهوت، فراخوانده است. به عنوان نمونه در انجیل می‌خوانیم: «همچنین زنان پیر در سیرت متقی باشند و نه غیبت گو و نه بنده شراب زیاده، بلکه معلمان تعلیمات نیکو باشند، تا زنان جوان را خِرَد بیاموزند که شوهر دوست و فرزند دوست باشند و خرد اندیش و عفیفه و خانه نشین و نیکو و مطیع شوهران خود که مبادا کلام خدا متهم شود.»[14] برابر متون تاریخی، چادر و روبند، برای همگان حتّی برای زنان اشراف، ضروری بود و در اعیاد نیز کسی آن را کنار نمی‌گذاشت. زنان مسیحی حجاب خود را با طلا و نقره و پارچه‌های زربافت تزیین می‌نمودند و حتّی برای تفریح نیز با حجاب کامل و دور از چشم نامحرمان، شرکت می‌جستند. در تعالیم مسیحیت، حتی به لزوم پوشاندن موی سر به ویژه در مراسم عبادی اشاره شده است.[15]
مساله حجاب در میان زنان مسیحی تا قرن سیزدهم ادامه داشت. دائرة المعارف لاروس می‌گوید: دین مسیحی، برای زن، خِمار را باقی نهاد؛ وقتی وارد اروپا شد، آن را نیکو شمرد. زن‌ها در کوچه و وقت نماز، خمار داشتند. در قرون وسطی، خصوصاً قرن نهم، خمار رواج داشت. آستین خمار، شانه زن را پوشیده، تقریباً به زمین می‌رسید. این عادت تا قرن سیزدهم باقی بود.[16]

حجاب در آیین اسلام
با ظهور اسلام به عنوان آخرین و کامل ترین دین، مساله حجاب به عنوان یکی از ضروریات دین معرفی گردید و آیاتی از قرآن کریم به بیان این حکم اختصاص یافت. قرآن کریم می‌فرماید: «زنان مؤمن را بگو تا چشمها (از نگاه ناروا) بپوشند و فروج و اندامشان را (از عمل زشت) محفوظ دارند و زینت و آرایش خود جز آنچه قهرا ظاهر می‌شود (بر بیگانه) آشکار نسازند، و باید سینه و بر و دوش خود را به مقنعه بپوشانند و زینت و جمال خود را آشکار نسازند جز برای شوهران خود یا پدران یا پدران شوهر یا پسران خود یا پسران شوهر یا برادران خود یا پسران برادران و پسران خواهران خود یا زنان خود (یعنی زنان مسلمه) یا کنیزان ملکی خویش یا مردان اتباع خانواده که رغبت به زنان ندارند یا اطفالی که هنوز بر عورت و محارم زنان آگاه نیستند و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود.»[17]

تفاوت حجاب در اسلام با دیگر ادیان
حجاب به عنوان یکی از احکام مشترک بین تمام ادیان آسمانی به حساب می آید و اختصاص به اسلام ندارد، اما تفاوت اساسی حجاب اسلامی با حجاب ادیان گذشته، در این است که اسلام وجوب پوشش زنان را متناسب با شئونات انسان، با تعدیل و نظم مناسب و به دور از افراط و تفریط، سهل انگاری مضرّ یا سخت گیری بی مورد به جامعه بشری ارزانی داشته است. حجاب اسلامی به معنای حبس زن در خانه یا پرده نشینی و دوری از شرکت در مسایل اجتماعی نیست؛ بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با مردان بیگانه، موی سر و اندام خویش را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد تا در جامعه، غریزه آتشین جنسی تحریک نگردد؛ بلکه در محیط خانواده، این غریزه به صورت صحیح ارضا گردد.

مبارزه علیه حجاب
در زمانه کنونی، مبارزه با حجاب با اشکال مختلفی شدت پیدا کرده است. ابتدا پیروان ادیان مختلف را از آشنایی با احکام حجاب در دین خودشان دور کرده و آن را از اختصاصات اسلام بیان کردند. با فرهنگ سازی های غلط، حجاب را از هنجار، تبدیل به یک ناهنجاری بزرگ کرده اند. این فرهنگ سازی آن چنان قوی صورت گرفته که زنان، برهنگی و بی حجابی را یک ارزش پنداشتند. مبارزه با حجاب، به قدری گسترده شد که کار از صحبت و چاپ کتاب و ساخت برنامه های تلویزیونی ضد حجاب، فراتر رفته است. در کشورهای به ظاهر پیشرفته جهان که ادعای آزادی اعتقادی و اخلاق مداری دارند، برای مبارزه با حجاب، کرامت انسانی را نیز زیر پا گذاشته و ممنوعیت حجاب را به تصویب می رسانند و اجازه تحصیل به دانش آموزان با حجاب داده نمی شود و زنان با حجاب در اماکن عمومی، امنیت ندارند. متاسفانه این فرهنگ سازی در کشورهای اسلامی نیز نفوذ کرده و بعضی زنان مسلمان، تحت تاثیر قرار گرفته و نسبت به حجاب حساسیت کمتری نشان می دهند.

پی نوشت
[1] پوشاک باستانی ایرانیان از کهن‌ترین زمان، ص ۱۷.
[2] آزادی یا اسارت، ص۱۰۶.
[3] تاریخ تمدن ویل دورانت، ج۱، ص ۵۵۲.
[4] السیرة الحلبیه، ج۲، ص۴۹.
[5] المرأه المعاصره، ص۴۰.
[6] تاریخ تمدن ویل دورانت، ج ۱۲، ص۶۶.
[7] همان، ص62.
[8] تورات، سفر تثنیه، باب ۲۲، فقره ۵.
[9] تورات، کتاب روت، باب دوم، فقره ۸.
[10] تورات، سفر اعداد، باب ۵، فقره ۱۸.
[11] ورات، کتاب امثال سلیمان نبی، باب ششم، فقره ۱.
[12] تورات، سفر پیدایش، باب ۳۸، فقره ۱۴ و ۱۵.
[13] ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج۱۲، ص31.
[14] انجیل، رساله پولس بتیطس، باب دوم، فقره ۱.
[15] انجیل، رساله اول پولس رسول به قرنتیان، باب یازدهم، فقره ۱. 
[16] مهذب، زن و آزادی، ص ۶۵.
[17] سوره نور، 31.

خداوند متعال برای رسیدن زن به کمال، حکم حجاب و پوشش را برای او قرار داد. حکمی که هم جایگاه او را ترفیع می داد و هم او را از آسیب های مختف مصون می داشت.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 14 =
*****