تا ابد بازنده!

12:25 - 1400/01/26

- وقتی کسی مثل کیمیا علیزاده به مردم و کشورش که آن همه برای او هزینه کردند، پشت کرد و آنها را به ثمن بخس پناهندگی فروخت، چگونه می‌توان از او انتظار داشت به کشوری که وطن او نیست، وفادار باقی بماند؟!

کیمیا علیزاده اروپا

چه عبرت‌انگیز است حال و روز کسانی که با سراب خوشی و ترقی، فریفته می‌شوند و با همین انگیزه، به ملت خود پشت می‌کنند و در این مسیر، نه تنها به خیال خام خود دست پیدا نمی‌کنند بلکه به ابزاری در دست دشمنان کینه‌ورز و بدطینت برای تخریب زادگاه و وطن خود تبدیل می‌شوند.
کیمیا علیزاده یک نمونه از افرادی است که با زمینه‌چینی عده‌ای فرصت‌طلب و -صدالبته- تناقض و چرخش عجیبی که از خود او سر زد، به وسیله‌ای برای هجمه‌های ناجوانمردانه علیه کشورش تبدیل شد که گناه آن، هزاران برابر بدتر و بیشتر از یک گناه شخصی است. نگاهی به حمایت‌های مادی و معنوی فراوانی که در ایران از کیمیا علیزاده صورت گرفت، نشان می‌دهد که اصلا موضوع کم‌توجهی به یک ورزشکار نخبه، مطرح نیست و اگر چه ممکن است، امکانات کشور، اجازه‌ی فراهم‌آوردن شرایط بهتر را نداده باشد، ولی در حد امکانات موجود، حمایتِ سطح بالایی از علیزاده صورت گرفت. قبل از اعزام کیمیا علیزاده به المپیک ریو در سال 2016، در مراسمی با عنوان جشن رهسپاری، مبلغ ۱۰ میلیون تومان به وی پرداخت شد، پس از کسب مدال برنز، مراسم جشن تجلیل از علیزاده با حضور وزیر وقت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در کرج برگزار شد و مقدار قابل ملاحظه‌ای از شمش طلا به او اهدا شد، همچنین یک دستگاه آپارتمان از طرف استانداری البرز به کیمیا علیزاده داده شد. شهرداری کرج نیز مبلغ 50 میلیون تومان نقد، به این ورزشکار داد و علاوه بر اینها یک دستگاه خودروی پژو پارس نیز به این ورزشکار، داده شد. تمام این جوایز، غیر از 300 سکه‌ای است که وزارت ورزش و جوانان به کیمیا علیزاده اهدا کرده بود![1]
در کنار این حمایت‌های مادی، باید به تعریف و تمجیدهای متعدد از سوی مردم و مسئولان اشاره کرد که به اعتراف کیمیا علیزاده، بسیار گسترده بود. علیزاده گفته بود: زمان حضورم در ایران با استقبال با شکوهی مواجه شدم... همچنین زمانی که مقام معظم  رهبری و رییس جمهور برای من جداگانه پیام ارسال کردند، یکی از بهترین لحظه‌های زندگی‌ام رقم خورد![2]
با این وجود، چگونه می‌توان حرف کیمیا علیزاده را باور کرد که خود را یک زن سرکوب‌شده معرفی کرد و مدعی بود او را بازی داده‌اند؟ البته او با این حرف‌ها در مسیر پناهندگی قرار گرفت و در اولین گام‌ها، حجاب از سر برداشت! خب چه اتفاقی افتاد؟ در مسابقات تکواندو قهرمانی اروپا و در رقابت‌های وزن 62- کیلوگرم -که اولین حضور کیمیا علیزاده در مسابقات رسمی پس از خروج از ایران بود- او با شکست 10 بر صفر از حریف خود، از دور رقابت‌ها حذف شد! اگر واقعا حجاب برای کیمیا علیزاده -که در قالب تیم پناهندگان، متحمل این شکست شد- یک محدویت بود، پس چرا در اروپا که اجباری به حجاب نداشت، چنین نتیجه‌ای را برای خود، رقم زد. البته اگر کیمیا علیزاده بر سکوهای قهرمانی دنیا و المپیک هم قدم بگذارد، باز هم «تا ابد بازنده» به حساب می‌آید، مگر اینکه به اشتباه خود پی ببرد و با پوزش از مردم بزرگ ایران، به جبران خطای فاحش خود بپردازد.
در پایان، یک نکته‌ی بسیار مهم که نباید از نگاه کیمیا علیزاده و امثال او مخفی بماند این است که هیچ دولت و هیچ کشوری در دنیا برای آنها ارزش زیادی قائل نخواهند شد. چرا؟ چون وقتی کسی مثل علیزاده به مردم و کشورش که آن همه برای او هزینه کردند، پشت کرد و آنها را به ثمن بخس پناهندگی فروخت، چگونه می‌توان از او انتظار داشت به کشوری که وطن او نیست، وفادار باقی بماند؟!

پی‌نوشت:
[1] میزان هدایای اهدایی به کیمیا علیزاده بعد از کسب مدال المپیک چقدر بود؟
[2] کیمیاعلیزاده: پیام‌تبریک رهبری بهترین اتفاق زندگیم بود

چه عبرت‌انگیز است حال و روز کسانی که با سراب ترقی، فریفته می‌شوند و با همین انگیزه، به ملت خود پشت می‌کنند و در این مسیر، به خیال خام خود دست پیدا نمی‌کنند.
کیمیا علیزاده یک نمونه از افرادی است که به وسیله‌ای برای هجمه‌های ناجوانمردانه علیه کشورش تبدیل شد. نگاهی به حمایت‌های فراوانی که در ایران از کیمیا علیزاده صورت گرفت، نشان می‌دهد که اصلاً موضوع کم‌توجهی به یک ورزشکار نخبه، مطرح نیست. قبل از اعزام کیمیا علیزاده به المپیک ریو 2016، در مراسمی با عنوان جشن رهسپاری، مبلغ ۱۰ میلیون تومان به وی پرداخت شد، پس از کسب مدال برنز، جوایزی از قبیل شمش طلا، یک دستگاه آپارتمان، مبلغ 50 میلیون تومان نقد، یک دستگاه خودروی پژو پارس به این ورزشکار، داده شد. تمام این جوایز، غیر از 300 سکه‌ای است که وزارت ورزش و جوانان به کیمیا علیزاده اهدا کرد!
در کنار این حمایت‌های مادی، باید به تعریف و تمجیدهای متعدد از سوی مردم و مسئولان اشاره کرد که به اعتراف کیمیا علیزاده، بسیار گسترده بود. علیزاده گفته بود: زمان حضورم در ایران با استقبال با شکوهی مواجه شدم ... همچنین زمانی که مقام معظم رهبری و رئیس‌جمهور برای من جداگانه پیام ارسال کردند، یکی از بهترین لحظه‌های زندگی‌ام رقم خورد!
بااین‌وجود، چگونه می‌توان حرف کیمیا علیزاده را باور کرد که خود را یک زن سرکوب‌شده معرفی کرد؟ البته او با این حرف‌ها در مسیر پناهندگی قرار گرفت و در اولین گام‌ها، حجاب از سر برداشت و در ادامه در مسابقات تکواندو قهرمانی اروپا با شکست 10 بر صفر از حریف خود، حذف شد! اگر واقعاً حجاب برای کیمیا علیزاده یک محدودیت بود، پس چرا در اروپا که اجباری به حجاب نداشت، چنین نتیجه‌ای را برای خود، رقم زد. البته اگر کیمیا علیزاده بر سکوهای قهرمانی دنیا و المپیک هم قدم بگذارد، بازهم «تا ابد بازنده» به حساب می‌آید، مگر اینکه به اشتباه خود پی ببرد و به جبران خطای فاحش خود بپردازد.
یک نکته‌ی بسیار مهم که نباید مخفی بماند این است که هیچ دولت و هیچ کشوری در دنیا برای کیمیا علیزاده و امثال او ارزش زیادی قائل نخواهند شد. چرا؟ چون وقتی او به مردم و کشورش که آن‌همه برای او هزینه کردند، پشت کرد و آنها را به ثمن بخس پناهندگی فروخت، چگونه می‌توان از وی انتظار داشت به کشوری که وطن او نیست، وفادار باقی بماند؟!

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 2 =
*****