سیاوش/تختی عربده کش در میان اراذل (قسمت سوم)

13:09 - 1400/01/30

پس زمینه و یا موسیقی زمینه نامفهوم شنیده می‌شود.
فیلمبرداری این سریال نیز چنگی به دل نمی زند. جز چند هلی شات خوب از مناظر جنگل و تالاب در شمال، در مواقع بسیاری شاهد نماهای غلط هستیم. ظاهرا سندروم دوربین لرزان روی کول به این سریال نیز سرایت کرده و شاهد استفاده بیخود و بی جهت از این نوع فیلمبرداری هستیم.
گریم بسیار بد را هم به اشکالات این سریال اضافه کنید، شخصیت کمال لکه هایی یک اندازه و با فاصله یکسان در تمام سطح پوست خود داشته که بیشتر شبیه یک لباس خال خالی بوده تا عارضه پوستی.  گریمور حتی همین گریم مضحک را نتوانسته تکرار کند و در قسمت های مختلف سریال شاهد تغییر مکان خال های صورت و بدن کمال هستیم.

نقد سیاوش

با گذشت 10 قسمت از سریال سیاوش، می‌توانیم به ادامه نقد اشکالات بیشمار فنی و محتوایی این سریال بپردازیم.
سریال از نظر آهنگسازی حرف خاصی برای گفتن ندارد، جدا از دو آواز سنتی خوب که توسط "پرواز همای" خوانده شده، از آهنگ های دیگری مانند یک رپ از خواننده زیرزمینی معروف و یا آهنگی با سبک متال استفاده شده که ابدا با سریال و موقعیتی که این آهنگ ها در آن استفاده شده سنخیتی ندارد. صدابرداری و تدوین صدا در سطح بسیار ضعیفی می‌باشد، در حدی که بعضی از دیالوگ های شخصیت های اصلی میان همهمه و هیاهوی پس زمینه و یا موسیقی زمینه نامفهوم شنیده می‌شود.
فیلمبرداری این سریال نیز چنگی به دل نمی زند. جز چند هلی شات خوب از مناظر جنگل و تالاب در شمال، در مواقع بسیاری شاهد نماهای غلط هستیم. ظاهرا سندروم دوربین لرزان روی کول به این سریال نیز سرایت کرده و شاهد استفاده بیخود و بی جهت از این نوع فیلمبرداری هستیم.
گریم بسیار بد را هم به اشکالات این سریال اضافه کنید، شخصیت کمال لکه هایی یک اندازه و با فاصله یکسان در تمام سطح پوست خود داشته که بیشتر شبیه یک لباس خال خالی بوده تا عارضه پوستی.  گریمور حتی همین گریم مضحک را نتوانسته تکرار کند و در قسمت های مختلف سریال شاهد تغییر مکان خال های صورت و بدن کمال هستیم.
تدوین سریال هم در حد فاجعه بوده و شاهد هستیم که حال و هوای شخصیت ها بعد از یک کات بدون هیچ دلیل و توضیحی کاملا عوض می شود. البته بعید نیست که سانسور و ممیزی بسیار در این تدوین شلخته، تاثیرگذار باشد. علاوه بر ناهماهنگی تدوین، صحنه های اضافه بسیاری مانند چندین نمای کلوز آپ یک دقیقه ای از یک بازیگر در حال فکر کردن، راه رفتن و یا آب خوردن میبینیم که جز آب بستن به سریال کاربرد دیگری ندارد.
سیاوش در زمینه داستان نیز پر از اشکال و گاف های داستانی می‌باشد.از قاچاقچیان شمالی با لهجه تهرانی گرفته که رئیس آنها یک دختر کم سن با شمایل و تیپ مدل های اینستاگرامی بوده، تا بازیگرانی که قمه نیم متری مخفی شده را از پشت شلوار خود در می‌آورند، بدون آن که دشمنان آن ها و یا مخاطبین در چند دقیقه قبل متوجه چنین چیزی شده باشند.
علاوه برنکات ذکر شده در نقدهای قبل، از سر و روی شخصیت های این سریال کلیشه می‌بارد، از ساکنین پایین شهر گرفته که زندانی، دعوایی و بی منطق هستند و شخصیت جیران می‌خواهد از این محیط پر از خفقان فرار کند، تا ساکنین بالاشهر که قصد کنترل و بهم زدن روابط این پایین شهری های ناچیز را داشته و پس از طرح نقشه شرورانه خود برای یک دیگر، خنده شیطانی سر می‌دهند و یا از خباثت یکدیگر تحریک شده و در محیط کاری رابطه ی جنسی برقرار می‌کنند.
سازندگان سیاوش قصد دارند با ارائه مجموعه کاملی از کلیشه های محبوب و جواب پس داده، ریسک اثر خود را به حداقل رسانده و تا جای ممکن مخاطب جذب کنند، غافل از این که مخاطبین از این همه تکرار بیزار شده اند و سریال هایی مانند "قورباغه" با موضوعات و سبک و سیاق جدیدتر را می‌پسندند. سیاوش به عنوان یک سریال سطح پایین ارزیابی شده که با گذشت زمان و تغییر سلیقه مخاطب، به اثری تاریخ مصرف گذشته تبدیل می‌شود.

با گذشت 10 قسمت از سریال سیاوش، می‌توانیم به ادامه نقد اشکالات بیشمار فنی و محتوایی این سریال بپردازیم.
سریال از نظر آهنگسازی حرف خاصی برای گفتن ندارد، جدا از دو آواز سنتی خوب که توسط "پرواز همای" خوانده شده، از آهنگ های دیگری مانند یک رپ از خواننده زیرزمینی معروف و یا آهنگی با سبک متال استفاده شده که ابدا با سریال و موقعیتی که این آهنگ ها در آن استفاده شده سنخیتی ندارد. صدابرداری و تدوین صدا در سطح بسیار ضعیفی می‌باشد، در حدی که بعضی از دیالوگ های شخصیت های اصلی میان همهمه و هیاهوی پس زمینه و یا موسیقی زمینه نامفهوم شنیده می‌شود.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 16 =
*****