نجات سیدحسن خمینی از دام انتخاباتی، دشمنان راه امام(ره) را عصبانی کرد

16:21 - 1400/01/30

- برخی فعالان سیاسی و رادیکال اصلاح‌طلب از تصمیم سید حسن خمینی پس از مشورت انتخاباتی با رهبر معظم انقلاب عصبانی شده و در همنوایی با رسانه‌های اپوزیسیون، نوک پیکان خود را متوجه حاکمیت کردند.

انتخابات سیدحسن خیمنی

پس‌ازآنکه مدعیان اصلاحات طی یک ماه گذشته، طرح کاندیداتوری و برجسته‌سازی حجت‌الاسلام سید حسن خمینی در انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 را استارت زده بود روز گذشته، خبری منتشر شد مبنی بر اینکه وی «تصمیمی برای کاندیداتوری ندارد.»
حجت‌الاسلام سید یاسر خمینی در پاسخ به سؤالی درخصوص احتمال کاندیداتوری حجت‌الاسلام سید حسن خمینی در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰، اظهار کرد: مطابق با رویه‌ای که اخوی دارند، به دیدار رهبر معظم انقلاب رفتند. نزدیکان می‌دانند که رابطه ایشان با رهبری، رابطه‌ای است که همانند پدر و فرزند است. در ضمن مباحث مطرح شده، طبیعی است که بحث به مسائل انتخابات و حضور مردم می‌کشد. اخوی می‌گویند که بسیاری از بزرگان و جریانات سیاسی از ایشان خواسته‌اند که کاندیدای انتخابات شوند و از رهبری جویای نظر می‌شوند، ایشان هم علی‌رغم اینکه معمولاً به این‌گونه امور وارد نمی‌شوند، اما به جهت رابطه خاصی که با اخوی دارند و تأکید اخوی بر اطلاع از نظر ایشان، صلاح را در این کار تشخیص نمی‌دهند و می‌فرمایند، «اگر هریک از فرزندان من از من مشورت می‌گرفتند من همان را می‌گفتم». البته اخوی در پایان از ایشان اجازه می‌گیرند که مسئله را اعلام کنند و ایشان بزرگوارانه می‌پذیرند. سید یاسر خمینی تأکید کرد: با توجه به این توصیه، طبیعی است که تصمیم ایشان روشن است و اخوی یقیناً تصمیمی برای کاندیداتوری ندارند.
چرا اصلاح‌طلبان عصبانی شدند؟
بعد از اظهارات حجت‌الاسلام سید یاسر خمینی بود که مدعیان اصلاحات به انتقاد از کناره‌گیری حجت‌الاسلام سید حسن خمینی از میدان رقابت‌های انتخاباتی پرداختند.
برخی از فعالان سیاسی و رادیکال اصلاح‌طلب از تصمیم حجت‌الاسلام سید حسن خمینی عصبانی شده و در همنوایی با رسانه‌های اپوزیسیون، نوک پیکان خود را متوجه حاکمیت کردند. در مطالبی که بیشتر در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد، آنها سعی کردند این‌گونه القا کنند که آمدن یا نیامدن کاندیداها وابسته به نظر نظام و رهبری است!
این در حالی است که اولاً بنا به اعلام حجت‌الاسلام سید یاسر خمینی، «استشاره» و «مشورت گرفتن از رهبری» یک رویه معمول از سوی برخی از چهره‌های دارای قصد نامزدی از جمله سید حسن خمینی بوده و «رابطه ایشان با رهبری، رابطه‌ای همانند پدر و فرزند است».
ازاین‌رو مدعیان اصلاحات از این ناراحت و عصبانی هستند که توصیه پدرانه و مدبرانه رهبر معظم انقلاب به سید حسن خمینی و البته هوشمندی و نجابت وی در پیروی از ولی‌فقیه باعث شد که تیر طیف افراطی اصلاحات به سنگ بخورد و نتوانند از نام، حریم و بیت امام خمینی(ره) بهره‌برداری سیاسی کرده و بیت امام را هزینه جاه‌طلبی‌های سیاسی خود کنند.
توصیه‌های رهبری به کاندیداها، مسبوق به سابق است
نکته دیگر آنکه توصیه‌های رهبری به کسانی که وارد کارزار انتخابات ریاست‌جمهوری می‌شوند، به‌ویژه در بحث «منع» کاندیداتوری، رویه‌ای مسبوق به سابق بوده و ربطی به «امرونهی» نداشته و ندارد چه آنکه برای نمونه در سال 88 و همچنین در سال 96 نیز توصیه‌های مشابهی را بیان داشتند.
دلیل تله گذاری مدعیان اصلاحات برای سیدحسن
فارغ از حجم عصبانیت‌ها درباره توصیه پدرانه رهبری به سید حسن خمینی، سؤال اساسی که مطرح می‌شود این است که چرا مدعیان اصلاحات با اینکه می‌دانند ستاره اقبالشان در سپهر سیاسی کشور و اساساً در انتخابات 1400، کم‌فروغ است به دنبال کاندیداتوری نوه حضرت امام (ره) بودند؟
برای پاسخ به این سؤال ترکیب واقعیات و گزاره‌های خبری زیر خالی از لطف نیست؛
1. بر اساس واقعیت‌های میدانی و نظرسنجی‌ها و همچنین به اعتراف کارشناسان و تحلیلگران سیاسی (حتی خود اصلاح‌طلبان) افکار عمومی در انتخابات 1400 به جریان اصلاحات و اعتدال وقعی نمی‌گذارد. همین چند روز پیش بود که موسوی لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات گفت: «دولت روحانی در اذهان عمومی، نامطلوب‌ترین دولت پس از انقلاب است.»
2. مدعیان اصلاحات که این روزها درگیر اختلافات داخلی خود هستند، ازلحاظ تشکیلاتی هم در وضعیت خوبی به سر نمی‌برند. بخشی از آنان به سرکردگی بهزاد نبوی (عضو سازمان منحله مجاهدین) گروهی تحت عنوان «نهاد اجماع ساز اصلاحات» را تشکیل داده‌اند و گروهی دیگر مانند طیف‌های سازندگی، اصلاح‌طلبان نزدیک به عارف و همچنین حزب ندای ایرانیان و... راه خود را از آنان جدا کرده‌اند.
3. اصلاح‌طلبان که به شکست خود در انتخابات آینده ریاست‌جمهوری واقف و معترف‌اند با انتقاد از نظارت استصوابی و طرح گزاره‌هایی مانند قهر از صندوق انتخابات، مشارکت کم و... از یکسو به دنبال بهانه‌جویی و توجیه شکست خود در انتخابات اسفند 98 و خرداد 99 هستند و از سوی دیگر به دنبال هزینه سازی برای حاکمیت.
 ازاین‌رو طرح کاندیداتوری سید حسن خمینی با علم بر رد صلاحیت وی (به دلیل آنکه رجل سیاسی نبوده و تجربه کار اجرایی ندارد) یک پروژه در اردوگاه اصلاح‌طلبان بوده است. نکته قابل‌تأمل دیگر، طرح این سؤال است که اگر اصلاح‌طلبان داعیه ارادت به سیدحسن خمینی را دارند چرا در طول 8 سال گذشته که دولت را در اختیار داشتند، به وی پست و منصبی مدیریتی ندادند که حداقل اندوخته و تجربه‌ای برای او باشد؟
بازی اصلاح‌طلبان با سرمایه‌های سیاسی
کمتر کسی است که نداند اصلاح‌طلبان چگونه سرمایه‌های سیاسی کشور را به بازی می‌گیرند؛ روزی از آنان بت می‌سازند و برایشان کت ریاست‌جمهوری می‌دوزند و روزی دیگر هویت او را به زباله‌دان تاریخ می‌سپارند و قبای سرخ و سیاه برایش تدارک می‌بینند؛ از آن زمان که هاشمی رفسنجانی را «عالی‌جناب سرخپوش» نامیدند تا آن زمان که مصطفی معین را در انتخابات 84 به بازی گرفتند یا در انتخابات 92، عارف را کنار گذاشتند و او را مورد طعن و تمسخر قرار دادند. آنها که پروژه عبور از خاتمی را کلید زده بودند، با روحانی هم خوب تا نکردند و دولت موردحمایت خود را «رحم اجاره‌ای» نامیدند و حتی ساز لزوم استعفا را زدند.
وصیت یادگار امام به فرزندانش
حالا و به‌ هر روی، پرونده بازی منافقانه مدعیان اصلاحات با سیدحسن خمینی در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده بسته شده و توجه او به توصیه رهبر معظم انقلاب و مراقبت از نام و عنوان بیت امام (ره) از تله‌های سیاسی و انتخاباتی مدعیان اصلاحات می‌تواند نقطه درخشانی در کارنامه وی باشد.
همانطور که مرحوم سید احمد خمینی در وصیت‌نامه‌اش نوشته است: «به حسن و برادرانش این توصیه را می‌نمایم که همیشه سعی کنند در خط رهبری حرکت کنند و از آن منحرف نشوند که خیر دنیا و آخرت در آن است و بدانند که ایشان موفقیت اسلام و نظام و کشور را می‌خواهند. هرگز گرفتار تحلیل‌های گوناگون نشوند که دشمن در کمین است! امروز باید در کنار نظاممان پشت سر رهبری قرار بگیریم. رهبر ما شاگرد امام است. رهبر ما از چهره‌های شناخته‌شده انقلاب که سالیان سال در زندان‌های رژیم سفاک پهلوی به سر برده. هیچ‌کس حق شکستن حریم رهبری را ندارد. حرمت رهبری نظام اسلامی، از اصول خدشه‌ناپذیر انقلاب اسلامی ماست. همه باید به دستورات رهبری عمل کنند. ما امروز موظف هستیم پشت سر مقام رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حرکت کنیم. هر چه ایشان گفت گوش کنیم، اگر روزی حرکت ما با حرکت ولی نخواند، بدانید که نقص از ماست!
قاطع‌تر پشت سر رهبری باشیم و نگذاریم رهبرمان احساس تنهایی کنند. همان‌طور که نگذاشتید امام احساس تنهایی کند. اطاعت از خامنه‌ای، اطاعت از امام است. هر کس منکر این معنا شود، مطمئن باشید در خط امام نیست و هر کس بگوید که اطاعت از امام غیر از اطاعت از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است در خط آمریکاست! من ‌بعد از رحلت امام، با خدا و امام عهد کرده‌ام که کوچک‌ترین قدمی را علیه رهبری و برخلاف رهبری و حتی برخلاف میل رهبری برندارم و اگر شما مردم هم چنین پیمانی را تجدید کنید، مطمئن باشید که ما در تمام زمینه‌ها بر آمریکا پیروز می‌شویم.»
منبع: کیهان (با اندکی تلخیص)

بعد از کناره‌گیری حجت‌الاسلام سید حسن خمینی از رقابت‌های انتخاباتی پرداختند، برخی از فعالان رادیکال اصلاح‌طلب روز گذشته از این تصمیم، عصبانی شده و در همنوایی با رسانه‌های اپوزیسیون، نوک پیکان خود را متوجه حاکمیت کردند و سعی کردند این‌گونه القا کنند که آمدن یا نیامدن کاندیداها وابسته به نظر نظام و رهبری است!
این در حالی است که اولاً «مشورت گرفتن از رهبری» یک رویه معمول از سوی برخی از چهره‌های دارای قصد نامزدی از جمله سید حسن خمینی است و  نکته دیگر آنکه توصیه‌های رهبری به کسانی که وارد کارزار انتخابات ریاست‌جمهوری می‌شوند، به‌ویژه در بحث «منع» کاندیداتوری، رویه‌ای مسبوق به سابق بوده و ربطی به «امر و نهی» نداشته و ندارد چه آنکه برای نمونه در سال 88 و 96 نیز توصیه‌های مشابهی را بیان داشتند.
این سؤال اساسی که مطرح می‌شود این است که چرا برخی مدعیان اصلاحات به دنبال کاندیداتوری نوه حضرت امام (ره) بودند؟
برای پاسخ به این سؤال ترکیب واقعیات و گزاره‌های خبری زیر خالی از لطف نیست؛
1. بر اساس واقعیت‌های میدانی، افکار عمومی در انتخابات 1400 به جریان اصلاحات و اعتدال وقعی نمی‌گذارد. همین چند روز پیش بود که موسوی لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات گفت: «دولت روحانی در اذهان عمومی، نامطلوب‌ترین دولت پس از انقلاب است»
2. مدعیان اصلاحات که این روزها درگیر اختلافات داخلی خود هستند، ازلحاظ تشکیلاتی هم در وضعیت خوبی به سر نمی‌برند. بخشی از آنان به سرکردگی بهزاد نبوی و گروهی دیگر مانند طیف‌های سازندگی، اصلاح‌طلبان نزدیک به عارف و همچنین حزب ندای ایرانیان و... راه خود را از یکدیگر جدا کرده‌اند.
3. اصلاح‌طلبان که به شکست خود در انتخابات آینده ریاست‌جمهوری واقف و معترف‌اند با انتقاد از نظارت استصوابی و طرح گزاره‌هایی مانند قهر از صندوق انتخابات، مشارکت کم و... از یکسو به دنبال بهانه‌جویی و توجیه شکست خود در انتخابات اسفند 98 و خرداد 99 هستند و از سوی دیگر به دنبال هزینه سازی برای حاکمیت.
 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 12 =
*****