-سردرگمی و عصبانیت دشمنان انقلاب از بهم ریختن پازل طراحیشده برای انتخابات ۱۴۰۰ همچنان ادامه دارد. نقشههای شومی که برای پیشانداختن نوهی حضرت امام (ره) در انتخابات پیش رو پیشبینی شده بود، خواب و خیال شیرینی را برای این جماعت رقم زد و تصور میکردند از این آب گلآلود، میتوانند ماهیها بگیرند، اما خبر انصراف او نقشهها را نقش بر آب کرد.
سردرگمی و عصبانیت دشمنان انقلاب از بهم ریختن پازل طراحیشده برای انتخابات ۱۴۰۰ همچنان ادامه دارد. نقشههای شومی که برای پیشانداختن نوهی حضرت امام (ره) در انتخابات پیش رو پیشبینی شده بود، خواب و خیال شیرینی را برای این جماعت رقم زد و تصور میکردند از این آب گلآلود، میتوانند ماهیها بگیرند، اما خبر انصراف او نقشهها را نقش بر آب کرد.
در این میان، دشمنان تابلودار انقلاب از جمله بیبیسی فارسی نیز نتوانستند ناخرسندی خود از این ناکامی را پنهان نمایند و سعی کردند تا با ایراد اتهامات تکراری مثل مهندسیشدن انتخابات در جمهوری اسلامی، بخشی از ناکامی خود را جبران کنند. البته شدت عصبانیت رسانهی ملکه ظاهرا منجر به تناقضگویی عجیبی شده است و در نوشتاری که در همین زمینه، منتشر کرده، فقط چند سطر پس از ادعای مهندسی انتخابات، اعتراف به «غیر قابل پیشبینی بودن انتخابات در ایران» میکند و اذعان مینماید که انتخابات ایران فقط به نظر و رأی مردم، بستگی دارد و تشخیص و پیشبینی این گرایش مردمی، کار راحتی نیست.
از سوی دیگر، مشورت با رهبری برای ورود به عرصهی انتخابات، سابقهای طولانی دارد و در طول سالهای گذشته از سوی افراد مختلف و با دیدگاههای سیاسی متفاوت، انجام شده است و ایشان هم پاسخهای گوناگونی دادهاند. بنابراین نمیتوان اتفاق اخیر را یک رخداد استثنایی قلمداد کرد و نتیجه گرفت که سبب مهندسی انتخابات شده است!
یک نکتهی مهم و قابل توجه این است که بخشی از عصبانیت ضدانقلاب بهخاطر جایگاه ویژه و ممتاز رهبری در میان شخصیتها و سیاستمداران است که فراتر از مناسبات خشک قانونی، یک ارتباط قلبی و صمیمی با ایشان دارند و همین موضوع، سبب خشم شدید امثال بیبیسی فارسی است که با وجود هزینههای هنگفت و شیطنتهای مداوم در طول سالهای طولانی، نتوانستند خللی در جایگاه رفیع ولی فقیه به وجود آورند و مانع از محوریت آن در میان خواص و عموم جامعه شوند.
یک علت بسیار مهم که میتوان در پاسخ به چرایی واکنش غضبآلود امثال بیبیسی نسبت به اتفاقات انتخاباتی اخیر بیان کرد، این است که در حال حاضر، طیف سیاسی موسوم به اصلاحطلب از جایگاه بسیار سستی در میان مردم برخوردار است که شکست سخت آنان در انتخابات مجلس یازدهم، حکایت از همین واقعیت دارد. دلیل اصلی این موضوع در حال حاضر، به عملکرد بسیار ضعیف دولت روحانی برمیگردد که مورد حمایت همهجانبهی اصلاحطلبان در انتخابات 92 و 96 بوده است ولی در حال حاضر و بنا بر اعتراف چهرههای معروف اطلاحطلب، دولت روحانی در اذهان عمومی، نامطلوبترین دولت پس از انقلاب است. بر همین اساس، نقشه این بود که با سوءاستفاده از انتساب به حضرت امام (ره)، سیدحسن خمینی را مجاب به حضور در انتخابات کنند و اهداف شوم خود را در قالب این پوشش، دنبال نمایند که تیرشان به سنگ خورد و ناکام ماندند و به همین دلیل، حرفهایی مثل مهندسی انتخابات و دخالت رهبری را برای فرونشاندن خشم خود و نیز دادن آدرس غلط به جامعه، بیان میکنند. همه حتی اصلاحطلبان و بیبیسی فارسی به خوبی میدانستند که شخصی مثل سیدحسن خمینی به دلیل نداشتن سوابق اجرایی نمیتواند از فیلتر تایید صلاحیت، عبور کند و اتفاقا مطلوب این جماعت نیز همین بود تا بتوانند با جنجالسازی و مظلومنمایی، یا نسبت به تبلیغ نامزد اصلی خود اقدام نمایند و برای او رأی جمع کنند یا اینکه شکست خود را به پای عدم تایید صلاحیت نوهی امام (ره) و حرفهای تکراری مثل فقدان یک انتخابات آزاد بگذارند.
از جمعبندی این نکات و دقت در نوع واکنشها، یک نکتهی کلیدی و اساسی به دست میآید که باید آن را فهمید و به دیگران هم تفهیم کرد. آن نکته این است که انتخاباتها در ایران اسلامی، به دلیل تاثیر واقعی در روند ادارهی کشور و پیامدهای ناشی از آن، بسیار مهم و اثرگذار هستند و در این میان، نقش اصلی و واقعی را مردم ایفا میکنند. این واقعیت را حتی دشمنان انقلاب هم میدانند و از این رو است که در انتخاباتهای مختلف مثل سال 88 شاهد جانبداری عیان و عریانِ سران و رسانه غربی از یک کاندیدای خاص بودیم. بنابراین، ادعاهای تکراری و پوچی مثل مهندسی انتخابات، تدارکاتچی بودن رئیسجمهور و ... صرفاً نمایشی از سوی دشمنان است تا اهداف خاص خود را پیش ببرند، در غیر این صورت، دلیلی نداشت تا امثال بیبیسی فارسی، این چنین دچار سراسیمگی و عصبانیت بشوند.
پینوشت:
[1] موسوی لاری: این دولت، در اذهان عمومی نامطلوبترین دولت پس از انقلاب است
عصبانیت دشمنان انقلاب از بهم ریختن پازل طراحیشده برای انتخابات 1400 همچنان ادامه دارد. نقشههای شومی که برای پیشانداختن نوهی حضرت امام(ره) در انتخابات پیشرو، پیشبینی شده بود، خواب و خیال شیرینی را برای این جماعت رقم زده بود و تصور میکردند از این آب گلآلود، میتوانند ماهیها بگیرند، اما خبر انصراف او نقشهها را نقش بر آب کرد.
در این میان، دشمنان تابلودار انقلاب از جمله بیبیسی فارسی نیز نتوانستند ناخرسندی خود از این ناکامی را پنهان نمایند.
یک علت بسیار مهم که میتوان از چرایی واکنش غضبآلود امثال بیبیسی نسبت به اتفاقات انتخاباتی اخیر بیان کرد، این است که در حال حاضر، طیف سیاسی موسوم به اصلاحطلب از جایگاه بسیار سستی در میان مردم برخوردار است و دلیل اصلی این موضوع در حال حاضر، به عملکرد بسیار ضعیف دولت روحانی برمیگردد که مورد حمایت همهجانبهی اصلاحطلبان در انتخابات 92 و 96 بوده است. بر همین اساس، نقشه این بود که با سوءاستفاده از انتساب به حضرت امام (ره)، سیدحسن خمینی را مجاب به حضور در انتخابات کنند و اهداف شوم خود را در قالب این پوشش، دنبال نمایند که تیرشان به سنگ خورد و ناکام ماندند و به همین دلیل، حرفهایی مثل مهندسی انتخابات و دخالت رهبری را برای فرونشاندن خشم خود و نیز دادن آدرس غلط به جامعه، بیان میکنند. همه حتی اصلاحطلبان و بیبیسی فارسی به خوبی میدانستند که شخصی مثل سیدحسن خمینی به دلیل نداشتن سوابق اجرایی نمیتواند از فیلتر تایید صلاحیت، عبور کند و اتفاقا مطلوب این جماعت نیز همین بود تا بتوانند با جنجالسازی و مظلومنمایی، یا نسبت به تبلیغ نامزد اصلی خود اقدام نمایند و برای او رأی جمع کنند یا اینکه شکست خود را به پای عدم تایید صلاحیت نوهی امام (ره) و حرفهای تکراری مثل فقدان یک انتخابات آزاد بگذارند.