حج و طواف کعبه

22:58 - 1392/06/12
رهروان ولایت _ شبهه قدیمی که دشمنان اسلام هرز گاهی آن را در فضای مجازی باغرض و مرض نشر می دهند .
حج

در پاسخ به این شبهه قدیمی که دشمنان اسلام هرز گاهی آن را در فضای مجازی باغرض و مرض نشر می دهند ، که چرا باید با این همه محروم و مستمند در کشورم، به حج و طواف کعبه بروم؟

باید گفت که حج ضيافتي است با ميزباني خدا و سفره‌اي گشوده از رحمت و فضل و رضوان مغفرت او براي هميشه و براي همگان. حج ندايي است با آهنگ ملكوت و نغمه فرشتگان خلد برين و به همين خاطر است هر آن كس كه حتي يكبار سالك اين وادي شد همواره در درون سوداي دوباره آن را دارد چرا كه در حج به بلنداي معرفت و اوج شعور و سدرة المنتهي بندگي مي‌توان رسيد و آن كس كه به اين رتبه دست يافت دانست‌كه:
 اوقات خوش آن بودكه با دوست بسر رفت     باقي همه بـي حـاصلي و بي ثمري بـود

ما در اینجا به یک سری از وظایف حاجی بعد از بازگشت از حج که همه ساله انجام می دهد اشاره می کنیم مخاطب خودش قضاوت می کند که آیا چنین مکانی با چنین افراد و زائرانی مورد و مصداق چنین شبهه های از اساس باطلی هستند؟

حاجي پس از حج همه ساله در حد توان اعمال زير را انجام دهد :
1 ـ هر سال عيد قربان، گوسفند قرباني كند.
2ـ دهه ذي‌حجه به ياد اعمال حج، نماز و دعاهاي اين دهه را انجام دهد.
3ـ تكبيرات بعد از نمازها را از ظهر عيد قربان  تا صبح دوازدهم حتماً بخواند.
4ـ با كتاب‌ هاي فلسفه حج كه مبتني بر آيات و روايات در موضوع حج است، مأنوس باشد و هر دو يا سه ماه اين كتاب‌ ها را مرور كند.
5ـ در رفتارها و گفتارها از نمادهاي حج براي غلبه بر ديگران و پيشرفت در مسائل اقتصادي استفاده نكند، نگويد: به حَجري كه بوسيدم! به كعبه‌اي كه طواف كردم! به خداي كعبه!
6ـ پيمان‌نامه خود با خدا را هنگام خروج از مكه، دو، سه ماه يك بار بخواند (پيمان‌نامه رسمي يا پيمان‌نامه‌اي كه خود به دست خويش‌بنويسد)
7ـ روزانه با ياد گنبد سبز و روضه پيامبر(ص) به ايشان و دخت بزرگوارش سلام‌كند.
8ـ روزانه با ياد بقيع به ائمه مدفون در بقيع‌عرض‌سلام‌ و ادب‌كند.
9ـ به ديدار عمره‌ گذاران و حاجيان رود.(1)

وظايف شناختي و نگرشي حاجي پس از حج 

1ـ لقب حاجي را لااقل ماهي يك بار به خود تلقين‌كند.
۲ـ روايات مربوط به آثار حج مانند بخشش گناهان و پاك شدن مثل روز تولد و ساير وعده‌ هاي الهي به حاجيان ، را بخواند و به‌ خود‌‌ تلقين‌كند.
۳ـ عكس و فيلم‌ها و خاطرات حج خود را هر چند ماه يك بار مرور كند.
4 ـ فلسفه هريك از اعمال حج و تأثير آن در زندگي را مرور كند.مثل فلسفه : طواف ، سعي ، رمي جمرات ، قرباني ، حلق‌و‌تقصير
5ـ آيات الهي در حج را هرچند ماه يكبار مورد تفكّر و يادآوري قرار دهد. مقام ابراهيم،جايگاه‌انبياء(ع)
6ـ هر ساله ميزان رشد خود در معرفت و محبّت خداوند را ارزيابي و محاسبه كند.
7ـ قبل از حج، يك ارزيابي دقيق از رفتار و اخلاقيات خود داشته باشد. با توجه به اين ارزيابي، هر 6 ماه يكبار يا هر سال شب‌هاي قدر در ماه رمضان، تفاوت و رشد خود را نسبت به قبل از حج وارسي كند و موانع رشد اخلاقي و معنوي خود را كشف كند.
8ـ همين كار را به طور دقيق در مورد ميزان گناهان و بداخلاقي‌ هاي خود در قبل از حج و بعد از حج داشته باشد.(2)

و تا جایی که حتی مقام معظم رهبری می فرماید: (3) آوردن هديه اي از حج براي خانواده خوب است اما اسراف در اين كار و صرف وقت فراوان براي خريد كالا و سوغات، علاوه بر هزينه هنگفت آن باعث جلوگيري از توجه كامل به محتواي حقيقي حج مي شود و بايد براي آن فكري كرد.
- حج و فضاي آنرا از انگيزه هاي دنيايي و مادي تا آنجايي كه ممكن است تخليه كنند.
- حج جايي است كه بايد هرچه ممكن است انسان از انگيزه هاي دنيوي و مادي جدا و دور شود.
- اين انگيزه بازار گردي و سوغات خري و اين ها را بايد كم كرد. اين انگيزه هاي مادي بايد در حج چه در حاجي، چه در همراه، چه در كارگزار دور شود.

يك داستان آموزنده
«شخصي بنام عبدالجبار مستوفي حج مي رفت. او هزار دينار زر همراه داشت، روزي از كوچه اي در كوفه مي گذشت به طور اتفاق به خرابه اي رسيد، زني را ديد كه در آن جا چيزي را جستجو مي كرد و به دنبال متاعي بود، ناگاه در گوشه اي مرغ مرده اي ديد و آن را زير چادر گرفت و از آن خرابه دور شد. عبدالجبار با خود گفت: اين زن احتياج دارد و فقير است، بايد ببينم وضع او چگونه است. بدنبال او رفت تا اين كه زن داخل خانه اي شد. كودكانش پيش او جمع شدند و گفتند: اي مادر! براي ما چه آورده اي كه از گرسنگي هلاك شديم؟ زن گفت: مرغي آورده ام تا براي شما بريان كنم! عبدالجبار چون اين را شنيد گريست و از همسايگان آن زن احوالش را پرسيد. گفتند زن عبدالله بن زيد علوي است. شوهرش را حَجّاج كشته و كودكانش را يتيم كرده است. مروت خاندان رسالت، وي را نمي گذارد كه از كسي چيزي طلب كند. عبدالجبار با خود گفت: اگر حج خواهي كرد، حجّ تو اين است. آن هزار دينار را از ميان باز كرد و به آن خانه رفت و كيسه زر را به آن زن داد و برگشت و خودش در آن سال در كوفه ماند و به سقايي مشغول شد. چون حاجيان مراجعت كردند و به كوفه نزديك شدند مردمان به استقبال آن ها رفتند، عبدالجبار نيز رفت. چون نزديك قافله رسيد، شتر سواري، جلو آمد و بر وي سلام كرد و گفت: اي عبدالجبار! از آن روز كه در عرفات ده هزار دينار به من سپردي تو را مي جويم، زر خود را بستان، و ده هزار دينار به وي داد و ناپديد شد. آوازي برآمد كه اي عبدالجبار! هزار دينار در راه مابذل كردي ده هزار دينار فرستاديم و فرشته اي را به صورت تو خلق كرديم تا از برايت هر ساله حج گزارد تا زنده باشي كه براي بندگانم معلوم شود كه رنج هيچ نيكوكاري به درگاه ما ضايع نيست» غرض از نگارش اين سطور پايين آوردن منزلت حج نيست. چه، در روايت آمده است كه اگر كسي هم وزن كوه ابوقبيس طلا داشته باشد و در راه خدا انفاق كند جاي حج را نخواهد گرفت، هم چنين در تكرار حج سفارشات مؤكّدي است و خانه خدا نبايد خالي بماند و شعار بلند آوازه حج بايد جاودانه باشد، هدف يادآوري اين نكته مهم است كه يك بعدي نبايد نگريست و راه افراط و تفريط نبايد پيمود كه حج جايي دارد و خدمت به بندگان نيازمند خدا جايي و هر يك نبايد ديگري را نفي كند و از هيچ كدام نبايد غفلت ورزيد.(4)

 

پی نوشت :

1.سخنرانی استاد اصغر طاهر زاده در دانشگاه اصفهان

2.سخنرانی استاد اصغر طاهر زاده در دانشگاه اصفهان

3.سخنرانی رهبر معظم در جمع مسولان حج سال 1389

4.ـ رحيم كارگر، داستان ها و حكايتهاي حج، ص39 و 40، از كتاب مصابيح القلوب

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 6 =
*****