یکی از آیاتی که خداوند متعال در آن به توصیف خود پرداخته است، آیه 3 سوره حدید است؛ خداوند متعال در این آیه میفرماید: «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ: اول و آخر و ظاهر و باطن او است، و از هر چيزی آگاه است». در این آیه خداوند متعال ظاهر و باطن هر چیزی خوانده شده است که باید دید منظور چیست؟ آیا صفات متضادی در خداوند متعال جمع شده است یا نه تفسیر آیه، چیز دیگری را بیان میکند؟
«ظاهر و باطن» بودن خداوند متعال، تعبير ديگرى از احاطه وجودى او نسبت به همه مخلوقات است، برخی از علما معتقداند: یکی از نامهای خداوند متعال «ظاهر» است، زیرا از همه چيز ظاهرتر است، چرا كه آثارش همه جا را فرا گرفته است، همچنین یکی از اسماء الهی «باطن» است، زیرا از همه چيز مخفیتر است، چون كه کنه ذاتش بر كسى روشن نيست.(1)
علامه طباطبایی معتقد است: «او محيط به تمام اشياء است، به هر نحوى كه شما اشياء را فرض و به هر صورت كه تصور كنید. اين اسامى چهارگانه يعنى اول و آخر و ظاهر و باطن، چهار شاخه و فرع از نام «محيط» هستند، و محيط هم شاخهاى از اطلاق قدرت اوست، چون قدرتش محيط به هر چيزی است، البته ممكن است نامهاى چهارگانه مورد بحث را شاخههايى از احاطه قدرتش ندانيم، بلكه شاخههايى از احاطه وجود او بگيريم، چون وجود او قبل از وجود هر چيز و بعد از وجود هر چيز است، او قبل از آنكه چيزى ثبوت پيدا كند ثابت بود، و بعد از آنكه هر چيز داراى ثبوتى، فانى گردد باز هم ثابت است، او از هر چيز ديگرى نزديكتر و ظاهرتر است، و از ديد و درك اوهام و عقول هر صاحب عقلى از چيز ديگرى باطنتر و پنهانتر است».(2)
مرحوم طبرسی نیز در تفسیر این اوصاف معتقد است: «ظاهر» به این معناست که او بر تمام اشیاء غلبه و قدرت و احاطه دارد، و «باطن» به معنای این است که او به تمام اشیاء عالم است و هیچ چیزی از او مخفی نیست.(3) موید این تفسیر، سخنی از امیر مومنان علی بن ابیطالب (علیه السلام) است که میفرمايد: «هو الظاهر عليها بسلطانه و عظمته، و هو الباطن لها بعلمه و معرفته: او با سلطه و عظمتش بر آن غلبه دارد، و با علم و معرفتش در باطن آن راه دارد».(4)
در نتیجه: در تفسیر این دو اسم از اسماء الهی دو نظر وجود دارد؛ برخی معتقداند: او «ظاهر» است، به این معنا که آثار وجودیش از همه کس ظاهرتر و روشنتر است؛ برخی دیگر معتقداند: او «ظاهر» است به این معنا که بر تمام اشیاء غلبه و سیطره دارد. همچنین برخی «باطن» را به معنای خفای خود ذات میدانند و اینکه احدی به کنه او نمیتواند پی ببرد و در نهایت خفا و مجهول بودن است؛ برخی دیگر آن را به معنای علم و نفوذ الهی در اشیاء معنا کردهاند.
پی نوشت :
(1). آیت الله مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ج23، ص299.
(2). الميزان في تفسير القرآن، ج19، ص: 145.
(3). مجمع البيان في تفسير القرآن، ج9، ص: 347.
(4). نهج البلاغه خطبه 186.
نظرات
ان شاالله که همیشه ظاهر و باطن رنگ و بوی خدایی داشته باشد .
ان شاالله که همیشه ظاهر و باطن رنگ و بوی خدایی داشته باشد .
از غربتِ خود همیشه میگویم فاش
تنها، غمِ تنهایی ما باشد کاش
از هر طرفی طعنه شنیدن سخت است
برگرد و هوای شیعه را داشته باش !