- واکنش شما در مواجهه با ناکامیها بسیار مهم است. اگر در مواجهه با آنها صرفا دچار یأس و ناامیدی شوید، بدون اینکه تلاشی برای بهبود وضعیت کنید، بی شک این ناامیدی و یأس، افت روحی شما را تشدید کرده و بالتبع روی مشکلات دیگر شماهم تاثیرگذار خواهد بود و این باعث شکل گیری یک چرخه معیوب رفتاری و روانی در شما میشود که مدام احساس ناامیدی و یأس میکنید و همواره در مسائل پیش رو ناکام خواهید شد.
بنده دختری در آستانه 14 سالگی هستم. از چند ماه پیش مشکلات زیادی برایم بوجود آمده است. آشفته و پریشان و ناامیدم و احساس میکنم که یک چیزی کم است. جوری که حتی در نوشتن مشکلات هم سردرگم هستم و نمیتوانم منظورم را به صورت واضح بیان کنم.
دلم میخواهد با کسی حرف بزنم، ولی هیچ کسی نیست! به خاطره اتفاقات چند ماه پیش، دوستانم را از دست دادم. خانوادهام بسیار به من بی اعتماد شدند. افت تحصیلی پیدا کردم، دعوا و بحث زیاد کردم. به خاطر یک اشتباه برخلاف میل خانوادهام با دختری دوست شدم که از او خیلی ضربه خوردم و رفتار و عقایدم تغییر کرد و بعدا دشمنم شد و آبروی مرا در مدرسه و پیش دوستانم برد. از طرفی با یک پسر رابطه مجازی برقرار کردم و خانواده متوجه این رابطه شدند و مرا محدود کردند و گوشی را از من گرفتند. با اینکه درسها به صورت مجازی برقرار است، اما با التماس گوشی را در هنگام درس به من میدادند. از آنجایی که احساس خلأ عاطفی میکردم، مخفیانه تلگرام در گوشیام نصب کردم و با پسرهای 18-20 ساله ارتباط برقرار میکردم. البته حرفهای معمولی میزدم و حرفی از عشق و علاقه نبود، تنها میخواستم با کسی درددل کنم که متاسفانه یکبار دیگر خانواده متوجه این ارتباطاتم شدند و کلا گوشی را از من گرفتند و دیگر حتی نمیتوانستم در کلاس مجازی مدرسه هم شرکت کنم و این باعث شد تا افت تحصیلی شدیدی پیدا کنم. من که در گذشته شاگرد ممتاز کلاس بودم، الان معدلم 16 شده است. از زندگی افتادم و مدام از سوی دیگران و خانواده تحقیر شدم. دیگر نمیتوانم تحمل کنم.
با ادامه این وضعیت یا خودم را میکشم یا از خانه فرار میکنم یا از همه چیز دست میکشم! لطفا مرا راهنمای کنید که چکار کنم؟
پاسخ مشاور:
احساسات شما را درک میکنم و میفهمم که چقدر تحت فشار هستید. این را در نوع نگارشتان هم میتوان فهمید و قابل درک است. اما برای اینکه یک نظمی به مسائل شما داده باشیم و یک به یک پیش برویم تا به یک نتیجه گیری برسیم، مسائل شما را به چند قسمت تقسیم میکنم: 1- اشتباهات و ناکامیها در زندگی 2- ارتباط شما با والدین 3- ارتباط شما با دیگران
درباره خاطرات و ناکامیهایی که در گذشته و حال داشتید باید عرض کنم که این طبیعی است که افراد ممکن است در زندگی دچار ناکامیهایی شوند. همانطور که شما هم با ناکامیهایی؛ نظیر افت تحصیلی، افت روحی و ... مواجه بودید، اما واکنش شما در مواجهه با ناکامیها بسیار مهم است. لذا اگر در مواجهه با آنها صرفا دچار یأس و ناامیدی شوید، بدون اینکه تلاشی برای بهبود وضعیت کنید، بی شک این ناامیدی و یأس، افت روحی شما را تشدید کرده و بالتبع روی افت تحصیلی مجدد شما و مسائل دیگر هم تاثیرگذار خواهد بود و این باعث شکل گیری یک چرخه معیوب رفتاری و روانی در شما میشود که مدام احساس ناامیدی و یأس میکنید و همواره در مسائل پیش رو ناکام خواهید شد. لذا باید یک جایی این چرخه معیوب را قطع کرد و گرنه این وضعیت همچنان در زندگی شما ادامه دار خواهد شد. برهمین اساس لازم است به جای ناامیدی و یأس، بخش شناخت و منطق و عقل خود را فعالتر نمایید. از این رو بررسی کنید که دلایل ناکامی شما مثلا در افت تحصیلی چیست و بعد برای حل آن برنامه ریزی کنید. طبیعتا وقتی بتوانید افت تحصیلی خود را برطرف کنید، حس امیدواری، اعتماد به نفس و نشاط در شما به وجود میآید و جای ناامیدی و یأس و سرخوردگی را خواهد گرفت.
اشاره کردید که یکی از دلایل افت تحصیلی شما این است که خانواده، گوشی همراه را در اختیارتان قرار نمیدهند و علتش هم این است که به شما اعتماد نمیکنند و این باعث شده تا شما بدون دسترسی به کلاس مجازی، نتوانید تحصیل مناسب داشته باشید! برای حل این مسئله باید به این فکر کنید که چرا خانواده به شما اعتماد ندارد؟
همانطور که در متن شما آمده، استفاده نادرست از گوشی همراه و ارتباطات خارج از چارچوبی که با دیگران داشتید باعث شده که خانواده به شما اعتماد نکند. گرچه رفتار خانواده شما مبنی بر ندادن گوشی جهت تحصیل درست نیست، ولی اشتباهات خود شما باعث شد تا این اعتماد خانواده به شما از بین برود و آنها را به چنین تصمیم سختگیرانهای برساند. از آنجایی که این اشتباهات در موارد و دورههای زمانی مختلف از سوی شما ایجاد شده، بالطبع با مشاهده اینگونه اشتباهات از سوی شما، یک باور عدم اعتماد در خانواده نسبت به شما شکل گرفته است. بنابراین اگر واقعا دنبال این هستید که هم افت تحصیلی خود را برطرف کنید و هم دوباره بتوانید اعتماد از دست رفته خانواده را جلب کنید، باید یک تجدیدنظر کلی روی رفتارهای خود داشته باشید تا بتوانید این دو مسئله را به خوبی برطرف کنید.
از این رو توصیه جدی بنده این است که در قدم اول، اشتباهات خود را بررسی کنید و بپذیرید که اشتباه کردید، در قدم بعدی در یک فضای آرام و بدون تنش نزد خانواده به اشتباهات خود اذعان کنید و برایشان توضیح بدهید که می پذیرید که اشتباه کردید و این حق را به آنها میدهید که به شما اعتماد نکنند، ولی میخواهید یکبار دیگر از اشتباهات گذشته خود درس بگیرید و جبران کنید. برای همین قصد دارید که این افت تحصیلی را برطرف کنید. درباره دسترسی به گوشی جهت تحصیل هم برایشان توضیح بدهید که دیگر نمیخواهید اشتباهات گذشته را تکرار کنید، بلکه برای تحصیل ناگزیرید که دسترسی به گوشی داشته باشید، لذا از آنها درخواست کنید که در صورت صلاحدید آنها، تنها زمان درس و تحصیل، گوشی در دسترس شما باشد و بعد از آن از دسترس شما خارج شود. در ادامه هم این را اضافه کنید که حتی اگر با درخواست شما هم موافقت نکنند، باز میپذیرید و سپس دست والدینتان را از روی احترام و محبت ببوسید تا هرگونه ناراحتی و کدورتی از دل آنها برطرف شود و همچنین احساس پشیمانی و تغییر و تحول درونی شما را کاملا حس کنند.
با این نوع بیان و رفتارشما که حکایت از پشیمانی است، میتوان امیدوار شد که بالاخره دل والدینتان را به دست آورید تا با درخواست شما موافقت کنند و درنهایت یکبار دیگر بتوانید اعتمادشان را جلب کنید. اما باید بسیار مواظب باشید تا مبادا اعتماد خانواده را با اشتباه دیگر از دست بدهید. لذا تا میتوانید سعی کنید شفاف رفتار کنید تا زمینه بی اعتمادی درآنها نسبت به شما شکل نگیرد.
اما اگر هم به هردلیلی با درخواست شما موافقت نکردند و حاضر نشدند که گوشی همراه را برای درس در اختیار شما قرار بدهند، شما نباید ناامید شوید، بلکه این تغییر و تحول درونی را در رفتارتان ادامه بدهید و سعی کنید ارتباط خود را با اعضای خانواده بیشتر و بهتر کنید. لذا سعی کنید با ادب و احترام با خانواده رفتار کنید و از هیچ رفتاری که رنگ و بوی احترام و محبت به خانواده دارد دریغ نکنید؛ مثلا هروقت پدرتان ازسرکار می آید، با یک لیوان آب خنک یا شربت به استقبالش بروید یا در خانه به مادرتان در شستن ظرفها، تمیز کردن خانه و ... کمک کنید. این رفتارهای تعاملی مثبت و سازنده با خانواده کم کم باعث ایجاد احترام و محبت از سوی آنان به شما خواهد شد و کم کم آن اعتماد از دست رفته برخواهد گشت و یک رابطه خوشایندی بین شما و خانواده شکل خواهد گرفت و درنهایت منجر به بالارفتن اعتماد به نفس، امید و نشاط در شما خواهد شد.
درباره ارتباطات شما با دیگران هم باید در قدم اول سعی کنید رابطه خود با خدا را برقرار کنید. یعنی سعی کنید با خدای متعال ارتباط برقرار کنید تا یک تغییر و تحول درونی در شما به وجود بیاید. از طریق نماز و تلاوت قرآن، مطالعه کتابهای دینی و سرگذشت پیامبران و ائمه (علیهم السلام) به ویژه حضرت زهرا(سلام الله علیها) این ارتباط خود با خدا را برقرارکنید و سعی نمایید در همه امور زندگی به او توکل کنید که براساس آموزه های دینی هرکسی به خدا توکل کند، تمام اسباب برایش آسان میشود. این شکل گیری ارتباط با خدا و توکل به او هم باعث احساس آرامش در شما خواهد شد و هم مقدمهای است تا بتوانید رابطه خود با دیگران را هم اصلاح کنید. هیچ اشکالی ندارد که در محضر خدا گریه و زاری کنید و ... اتفاقا این کار باعث تخلیه روانی شما میشود و هم احساس بهتری به شما دست میدهد و هم اینکه چه کسی بهتر از خدا میتواند صدای شما را بشنود و به یاری شما بیاید!
بعد از این سعی کنید ارتباط خود با خانواده را اصلاح کنید. اگر بتوانید اصلاح رابطه با خانواده را با توجه به توضیحات بالا آغاز کنید، خواهید توانست یک رابطه خوشایند و صمیمی را با اعضای خانواده برقرار کنید. این کار زمینه ای برای شکل گیری اعتماد دوباره خانواده به شما میشود و آنها محدودیتهای شما را برطرف خواهند کرد و میتوانید با دوستان و همکلاسی های خود هم ارتباط برقرار کنید. همچنین هیچ گاه نباید از توصیه و راهنماییهای خانواده در امور زندگی غافل شد. بی شک خانواده، خیر و صلاح فرزندش را میخواهد. لذا لازم است راهنماییها و توصیههای آنان را همواره مدنظر قرار داد.
نکته: قبل از اینکه خانواده برحسب وظیفه بخواهد از شما مواظبت کند و اعمال و رفتارتان را زیرنظر بگیرد، بهتر است خودتان از خودتان مواظبت کنید تا کمتر دچار چالش شوید و بتوانید زندگی عادی و طبیعی خود را داشته باشید.