-در جایجای زندگی ما فرصتهایی برای «انتخاب» وجود دارد مانند انتخاب همسر، انتخاب خانه، انتخاب رشتهی تحصیلی، شغل آینده و... که نقش آنها در کیفیت و جهتگیری کلی ما بسیار اثرگذار خواهد بود.
در جایجای زندگی ما فرصتهایی برای «انتخاب» وجود دارد مانند انتخاب همسر، انتخاب خانه، انتخاب رشتهی تحصیلی، شغل آینده و... که نقش آنها در کیفیت و جهتگیری کلی ما بسیار اثرگذار خواهد بود. در این میان، یک مورد برجسته و خاص وجود دارد که تقریباً تمام شئون زندگی ما را تحت تأثیر قرار میدهد که عبارت است از انتخاب فرد یا گروهی برای حضور در جایگاه مهمی که منجر به تصمیمگیری دربارهی آیندهی سیاسی، اقصادی، فرهنگی و ... یک ملت خواهد شد. این مورد برجسته که همان «انتخابات» نام دارد، عرصهای برای عرضهی تفکرات و شیوههای گوناگون است که خود را در معرض انتخاب و قضاوت جامعه قرار میدهند تا با یک میزان مشخص یعنی «رأی ملت» بر کرسی قدرت، تکیه بزنند و سرنوشت جامعه را برای مدت زمان مشخصی، در دست بگیرند.
از میان همهی انتخاباتها به نظر میرسد انتخابات ریاستجمهوری از اهمیت بسیار بالاتری برخوردار است چون حیطه و گسترهی بسیار وسیعتری را شامل میشود و آثار آن تا لایههای زیرین جامعه، ادامه پیدا میکند. بدون تردید، مهمترین و مؤثرترین مدیریت در کشور، مربوط به رئیسجمهور است که اغلب مراکز مدیریتی و اکثر امکانات حکومتی را شامل میشود. جالب این جا است کسانی که در زبان، اختیارات و نقش رئیسجمهور را ناچیز و در سطح یک تدارکاتچی معرفی میکنند، عطش و اشتیاق بالایی برای تصاحب این منصب دارند که تحرکات فراوان و اعلام نامزدی برای انتخابات، از شواهد این ادعا است.
با این حال، هیچ توجیهی ندارد که ما نسبت به وقوع چنین رخداد سیاسی بزرگ و مهمی، بیاعتنا باشیم و کنار بکشیم ولی در عین حال، به مشکلات مختلفی که وجود دارد، اعتراض کنیم! وضعیت فعلی کشور با نابسامانیها و گرفتاریهای فراوانی که وجود دارد، حاصل روی کار آمدن شخصی است که در سال 1392 فقط با اختلاف 250 هزار رأی بر کرسی مهم ریاستجمهوری تکیه زد و با اجرای سیاستهای مورد نظر خود، وضعیت کشور را به شرایط کنونی رساند! بنابریان تأثیر هر یک رأی برای تغییر شرایط کشور در جهت مثبت یا منفی، قابل انکار نیست.