یکی از بحث های بسیار مهم از مباحث خداشناسی، بحث «ربوبیت» خداوند متعال است؛ «ربوبیت» به این معنا است که خداوند متعال علاوه بر خلقت تمام مخلوقات عالم، امر تدبیر، اداره و حل و فصل کردن کارها را نیز بر عهده دارد. لذا توحید در ربوبیت به این معناست که انسان معتقد باشد، خیر و شر و تدبیر کل امور در دنیا، به دست توانمند خداوند سبحان است. در علم کلام این مطلب اثبات میشود که امر تدبیر و اداره امور عالم تنها به دست خداوند متعال است و غیر او در این امر دخالتی ندارد.(1) این در حالی است که اگر به قرآن کریم رجوع کنیم خواهیم دید، خداوند متعال از مدبران دیگری نیز سخن به میان آورده است و غیر از خود را نیز مدبر و اداره کننده عالم نامیده است. به طور مثال در سوره نازعات آیه 5 خداوند متعال به فرشتگانی قسم یاد میکند که امور را تدبیر میکنند و میفرماید: «فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً: و آنها كه امور را تدبير میكنند». حال باید گفت چگونه این آیه و امثال آن، با «توحید در ربوبیت» سازگاری دارند؟
مدبرات از ماده «تدبير» به معنى عاقبت چيزى را انديشيدن است، و از آنجا كه عاقبتانديشى و آيندهنگرى سبب سامان يافتن كار به نحو احسن میگردد، واژه تدبير در اين معنى نيز به كار میرود.(2) به طور كلی از آيات قرآن كريم استفاده میشود که فرشتگان الهی در ابداء موجودات از ناحيه خداى تعالى، و برگشتن آنها به سوى او، بين خدا و خلق واسطه هستند، به اين معنا كه اسبابى هستند براى حدوث حوادث، ما فوق اسباب مادى و جارى در عالم ماده؛ لذا کارهایی مثل مرگ، قبض روح، سؤال کردن، ثواب و عذاب قبر، ميراندن تمام انسانها در نفخه صور، و زنده كردن آنان در نفخه دوم، محشور كردن آنها، دادن نامه اعمال به دست آنان، وضع ميزانها، رسيدگى به حساب انسانها، و سوق دادن آنان به سوى بهشت یا جهنم به دست آنان انجام میشود. آيات دال بر اين وساطت بسيار زياد است و روايات وارده در اين مسائل از ناحيه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و ائمه اهل بيت (علیهم السلام) هم بيش از آن است كه به شمار آيد. همچنين وساطت ملائكه در مرحله تشريع دين، يعنى نازل شدن و آوردن وحى، دفع شيطانها از مداخله در آن، پشت گرمى و يارى دادن رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و نيز تاييد مؤمنين و پاك كردن آنان از راه استغفار و طلب مغفرت كردن از خدا قطعی است.(3) در نتیجه: تدبیر امور به دست ملائکه امری قطعی بوده و غیر قابل انکار.
پاسخ به سوال بالا: معنای توحید در خالقیت و ربوبیت این نیست که خداوند متعال خودش مستقیما و مباشرتا جمیع مخلوفین را خلق کرده است و امر تدبیر آنها را برعهده دارد؛ بلکه به این معناست که هیچ وجود مستقلی جز او در عالم، وجود ندارد، یعنی تنها موجودی که میتواند مستقلا و از روی اختیار خود، در عالم هستی دخل و تصرف کند، خداوند قادر و متعال است و دیگر موجودات اگر هم تصرفی داشته باشند به صورت مستقل نبوده و با اذن و اجازه پروردگار عالم است.(4) لذا میتوان گفت: آنچه خداى تعالى درباره آن موجود حكم كرده است، و آن قضايى را كه خداوند درباره آن موجود مقرر داشته، همان قضايى است كه فرشته مامور به تدبير آن است، در نتيجه: آنچه را خدا اراده كرده واقع میشود.
لذا هيچ يك از این اسباب، در قبال خداى تعالى استقلالی ندارند، تا رابطه خداى تعالى با مسبب آن سبب قطع باشد، و باعث شود كه نتوانيم آن مسبب را، مسبب خداى تعالى بدانيم، همانطور كه وثنيت پنداشته و گفتهاند: خداى تعالى تدبير امور عالم را به ملائكه مقرب واگذار كرد. آرى توحيد قرآنى استقلال از هر چيز را از هر جهت نفى كرده است، هيچ موجودى نه مالك خود است، و نه مالك نفع و ضرر و مرگ و حيات و نشور خود.
برای این مطلب میتوان به كتابت مثال زد، كه انسان آن را با دست خود، و با قلم انجام میدهد، اين عمل يك استنادى به قلم و استناد ديگرى به دست، و استناد ديگرى به انسان دارد؛ هر چند سبب مستقل و فاعل حقيقى اين عمل، خود آدمى است، ليكن اين باعث نمیشود كه ما نتوانيم آن را به دست و قلم نيز استناد دهيم، لذا صحیح است بگوییم: فلانى چقدر خوب مینويسد، و هم صحیح است که بگوییم: دست او چنين هنرى از خود نشان میدهد، و هم صحیح است که خود او بگويد: اين قلم خوب مینويسد.
پی نوشت :
(1). آیت الله سبحانی، الإلهيات على هدى الكتاب و السنة و العقل، ج2، ص 64.
(2). آیت الله مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ج26، ص76.
(3). علامه طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ج20، ص183.
(4). الإلهيات على هدى الكتاب و السنة و العقل، ج2، ص 70.
نظرات