ایمان بدون تعقل هرگز !

04:03 - 1392/06/26
رهروان ولایت ـ ملاصدرا معتقد است که ایمان هرچند امری مربوط ‌به قلب است، ولی منحصر به معرفت کشفی نیست؛ بل معرفت خدا با دلیل و برهان، یعنی اعتقادی که از طریق عقل نظری حاصل ‌گردد، می‌تواند ایمان قلبی محسوب شود.
ایمان بدون تعقل هرگز!

به نام خدای دانایی

عنوان:ایمان بدون تعقل هرگز!

«آتن را به اورشلیم چه کار؟» جمله مشهوریست. این گزاره ای را ترتولیان یکی از مسیحیان برجسته قرن دوم میلادی در بیان رابطه عقل و ایمان بر زبان راند.                           

 تبیین رابطه عقل و ایمان  از مهم‌ترین دغدغه‌های صاحبان اندیشه می باشد.به طور مثال : کرکگور و ملاصدرابه عنوان نماینده دوسوی این طیف دیدگاهی کاملا متفاوت دارند. مهم‌ترین ویژگی ایمان نزد کیرکگارد ماهیت ضد عقلی ویا پارادوکسیکال‌ – ناهمساز- بودن آن است. در این تفکر، فرد  نمی‌تواند با تفکر عقلی و توسل به شواهد تاریخی به ایمان دست یازد. حیات ایمانی نزد کیرکگارد، ازاساس، همان حیات در دل مسیحیت است و همین ایمان مسیحی می باشد که آن را در برابر تمام منازعات  نظری پاسداری می‌کند.
از سوی دیگر ملاصدرا معتقد است که ایمان هرچند امری مربوط ‌به قلب است، ولی منحصر به معرفت کشفی نیست؛ بل معرفت خدا با دلیل و برهان، یعنی اعتقادی که از طریق عقل نظری حاصل ‌گردد، می‌تواند ایمان قلبی محسوب شود. به‌عبارتی، تمامی کوشش وی بر این متمرکز است که میان عقل و ایمان یا عرفان و برهان آشتی برقرار سازد.

توماس آکوئیناس می گفت: "ایمان مکمل عقل می باشد."

از نگاه علامه ، بررسی تعلیمات و آموزه های دینی مخصوصا ایمان از کانال تعقل و استدلال آزاد ، حیات و تازگی آن را در همه وقت ، حفظ خواهد کرد ، چرا که قرآن با رساترین بیان کنجکاوی عقل آزاد را ستایش می کند.

 دین بطور طبیعی بالاترین ظرفیتِ آمیزش و تعامل را از یک سوی با سنت‏‏ها و رسوم انحرافی و خرافی و از سویی دیگر با قدرت سیاسی دارا ست، لذا هیچ گاه نبایست آنرا از تیغِ نقدِ عقل  مصون داشت

 لیکن ضرورت نقد دین و ایمان صرف  ظرفیت داریش برای تعامل پذیری و آمیزش آن با انواع خرافات و رسوم غیر عقلانی نیست ؛بل غلبه جنبه  احساسی دین بر دینداران  است که آنان را شدیداً افسون زده  می سازد. یکی از آسیبهای این افسون :‌تبدیل روح بندگی خدا به اسارت شیاطین وانواع انحرافات و بهره برداری فرصت طلبان فاسد است.

به انواع فرق و عرفانهای کاذب که امروز بر دوش همین وجه عاطفی سوار گشته و اسب مراد را هی می کنند ،بنگرید.از ادعای اولوهیت یک کچل !در یک کوره دهات تا ...

آنچه مسلم است آن که شیادان دنیا با توجه به ظرفیت و قدرت دین و معنویت ،در پی سوءاستفاده اند.

آنان در برابر منطق و تیغ تیز نقد و استدلال عقلی خلع سلاحند.به طور مثال مسیحیت پلوسی در باب نقد آموزه تثلیث چه پاسخی می توانند ارائه کند؟سه طبیعت جدای کاملا خدا در عین حال یک خداست!!

آنان به طور مسلم پاسخی ندارند.تندروهایی که کودکان را در مکان عبادت به قصد قربت! منفجر می کنند –آدم را به یاد قتله امام حسین علیه السلام در کربلا می اندازند که به قصد قربت بر پیکر مطهرش سنگ می زدند-

راستی اینان و تمام مدعیان دروغین دینداری که به دور از موازین عقل و اخلاق دست به چنین ظلمهای فکری و جسمی فاحش می زنند چه توجیهی دارند؟

بی شک انان با زبان عقل سخن نمی گویند.انان از ایمان!! دم می زنند .به طور مثال مسیحیت که از حل عقلی مساله تثلیث عاجز است دم از ایمان می زند.می گویند ایمان بیاورید تا صدق تثلیث را بفهمید!

انانی هم که سر کودکی را به جرم هم مذهب نبودن می برند ،کارشان را مستند به ایمان می کنند.مخالفانشان را کافر – در برابر ایمان – معرفی و حکم مرگشان را صادر می کنند.

در این مختصر در معنای ایمان و این که از اساس واژه مد نظر اینان با ایمان حقیقی صرفا اشتراک لفظی دارد چشم می پوشیم ؛اما اگر در همان معنای ایشان هم تسالم کنیم اما باز جای این سوال کلیدی باقیست که :

براستی اگر عقل واستدلال در کار نباشد چگونه حقانیت فکر و عقیده ای را بر دیگری می توان پذیرفت؟

در آن صورت فرق شیطان پرست و غیر او چیست؟                                                                                                              

چرا ایمان به گزاره الف ،آری و ایمان به گزاره ب خیر؟

ایمان حقیقی به طور حتم پذیرفته و سفارش شده است ؛اما:علم و معرفت،  مقوم ایمان است؛ هرچند در مفهوم ایمان عناصری دیگر هم شراکت دارند.  ایمان، نه آن‏گونه که اشاعره و مرجئه و ماتریدیه گفته اند، صرف «تصدیق» است ؛ و نه فقط «عمل» است؛ آن‏ طور که معتزله می پنداشتند. ایمان پلی است که معرفت و عمل را به هم می رساند. به بیانی ایمان تصدیق قلبی است. .

اندیشمندی چون سید مرتضی  و نیز شیخ طوسی به صراحت بیان می کنند که ایمان به زبان و اذعان به ان فاقد ارزش است و ایمان نیازمند به تصدیق قلبی است.  شیخ طوسی، شناخت و آگاهی را مقدمه و شرط لازم ایمان بر می شمارد.  خواجه نصیرالدین طوسی هم معتقد است که ایمان در لغت  تصدیق است، یعنی: باور داشتن و در اصطلاح اهل تحقیق، تصدیق خالص می باشد. تصدیق خالص با علم قطعی حاصل می گردد.

 

 

خلاصه سخنرانی استاد مهیار در کنفرانس آیه های انتظار در کنفرانس آیه های انتظار در تاریخ 92/6/19

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
10 + 0 =
*****