- قدرت فضای مجازی و رسانه را باید آن وقتی باور کرد که خبر کشته شدن کارگردان شناخته شده کشور به طرز فجیعی از سوی والدینش را شنیدیم، ولی در این چند روز بازتاب آن را در رسانههای آنور آبی نزدیک به صفر دیدیم.
قدرت فضای مجازی و رسانه را باید آن وقتی باور کرد که خبر کشته شدن کارگردان شناخته شده کشور به طرز فجیعی از سوی والدینش را شنیدیم، ولی در این چند روز، بازتاب آن را در رسانههای آنور آبی نزدیک به صفر دیدیم!
در حالی که سال گذشته خبری شبیه به این واقعه درباره قتل یک دختر توسط پدرش آن هم به علت رابطه هنجارشکن با پسر نامحرم، آنقدر نُقل محافل رسانهای و فضای مجازی برای تخریب و حمله به دین و متدینین شده بود تا جایی که خبرش به آمریکا هم رسید و چه عزاها و چه تجمعاتی که علیه این قتل گرفته نشد، اما در مورد این کارگردان مشهور که پدر ومادرش در بازجویی حتی به کشتن دختر و دامادشان نیز اعتراف کردند، چون امکان سوء استفاده دینی نداشت، سکوت خبری را انتخاب کردند!
متاسفانه بایکوت خبری و جهت دهی افکار عمومی، یک واقعیت رسانهای است و از آنجایی که مخاطبان هر لحظه در معرض انبوهی از اخبار و اطلاعات هستند، فرصت تحلیل و تفسیر را پیدا نمیکنند و به جای آن، رسانههای غیرهمسو و معاند با ارائه تحریف و تحلیلهای هدفمند از این فرصت به وجود آمده نهایت سوء استفاده را میکنند.
برهمین اساس بسیاری از ما مخاطبان وقتی برخی از اطلاعات و اخبار را میخوانیم، ممکن است نسبت به سوژه یا خبری به شدت ناراحت، خشمگین و غمگین شویم، اما سوژه دیگری با همان مقیاس اهمیت و بلکه بالاتر هیچ هیجان بالایی در ما ایجاد نمیکند. اما آن واکنش هیجانی در مخاطب، همان نتیجهای است که مدیران و سردمداران آن رسانهها انتظارش را میکشند. زیرا آنها قصد دارند در گام اول احساسات ما را تحریک کنند و در گام بعدی رفتار موردنظرشان را انجام دهیم. بنابراین پوشش دادن یک سوژه خبری با توجه به اهداف پشت پرده آنها معنا پیدا میکند، نه اهمیت آن سوژه! لذا میبینید که قتل اخیر کارگردان معروف توسط والدینش علیرغم اهمیت، چندان توسط رسانههای بیگانه پوشش خبری و رسانهای پیدا نمی کند!