فحشی ساده و دستور ترور!!

22:53 - 1400/04/06

در زمانی که میان یهود و اسلام پیمان بسته شده بود، افراد انگشت شماری آن را نقض کردند و یکی از آن ها مردی از قبیله هذیل بود. به همین خاطر به دستور پیامبر مجازات شد.

شبهه: اگر اکثر مسلمانان تروریسم نباشند، دلیل نمی شود که اسلام دین ترور نباشد. پیامبر سردسته ی تروریسم است، تا جایی که به خاطر فحشی ساده توسط مردی از قبیله هذیل، دستور به قتل و ترورِ او را داده بود.

در پاسخ  به این شبهه می گوییم:
روش دین در برخورد با خاطیانی که مستحق مجازات هستند، روشی عادلانه و به دور از ناجوانمردی و ترور می باشد؛ زیرا دین برای خود چارچوب و قوانین معینی دارد و چنین نوع دستوراتی را در کل دین نمی توان پیدا کرد. مسلمانان نیز مجاز به انجام چنین رفتار هایی نیستند.
اگر سیره پیامبر را بررسی کنیم، روشن می شود که دعوت ایشان به اسلام همواره توأم با اصل رحمت و رأفت بوده است. آن حضرت در فتح مکه نیز با آن که قدرت داشت و می‌توانست قریش را که بیشترین آزارها را به آن حضرت رسانده بودند، به سختی تنبیه و مجازات کند، اما با فرمان عفو عمومی و با گذشت و مهربانی با ایشان برخورد کرد و فرمود: «اِذهبوا أنتُمُ الطُلَقا؛[1] بروید که شما آزادید (یعنی شما را بخشیدم).»

پیامبر با یهودیان مدینه و همچنین با سه قبیله بزرگ یهودی بنی‌قیقاع، بنی‌نضیر و بنی‌قریظه پیمان نامه‌هایی امضاء کرد. حساسیت و ضرورت صلح برای جامعه آن زمان بسیار حیاتی بود. در آن پیمان نامه‌ها یهودیان متعهد شده بودند که «دشمنان رسول خدا را با دست، زبان و اسلحه، آشکارا و پنهان، در شب و روز یاری نرسانند و خداوند بر آنان گواه است. پس اگر چنین کردند، رسول خدا(ص) در ریختن خون آنان و به اسارت درآوردن زنان و فرزندانشان و گرفتن اموالشان آزاد است.»[2] اما یهودیان در قلب جامعه اسلامی همواره به دنبال فرصتی برای ضربه زدن به پیامبر و مسلمانان بودند. آن ها دست به اقداماتی زدند که می‌بایست با آن ها با احتیاط و بر اساس عدالت - به جای عفو، مسامحه و رفق - برخورد می شد. یکی از آن موارد در حدیثی آمده است که محمد بن مسلم از امام محمد باقر(ع) نقل کرده که مردی از قبیله هذیل، پیامبر(ص) را دشنام می‌داد. وقتی این خبر به پیامبر رسید، فرمود: چه کسی خود را برای کشتن این فرد آماده می‌کند؟ دو نفر از انصار اعلام آمادگی کردند و این کار را انجام دادند.[3]
پس دستور به کشتن چنین افرادی که عالمانه توطئه گری و نقض پیمان می کردند، و این طور جسارتی داشتند که به رهبر مسلمانان اهانت کنند، برای حفظ صلح در جامعه و پایبندی دشمنان به پیمان نامه ها و جلوگیری از جنگ های احتمالی بوده است.

تناسب بین جرم و مجازات
در فقه و احکامِ اسلامی در باب قضاوت، بین جرم و مجازات تناسب رعایت می شود و هیچ گاه به خاطر فحشی ساده دستور به قتل کسی داده نمی شود. قرآن کریم در آیاتِ قصاص این تناسب را با مفهوم مقابله به مثل بیان کرده است، چنان چه می فرماید: «پس هر كسی بر شما تعدّى كرد، همان گونه كه بر شما تعدّى كرده، بر او تعدّى كنيد»[4] و در سوره شوری می فرماید: «و جزاى بدى، مانندِ آن، بدى است. پس هر كه درگذرد و نيكوكارى كند، پاداش او بر [عهده‌] خداست. به راستى او  ستمگران را دوست نمى‌دارد.»[5] ودر سوره غافر می فرماید: «هر كه بدى كند، جز به مانند آن كيفر نمى‌يابد.»[6]
پس دستور به مجازات و قتلِ کسی در مقابل فحشی ساده، آن هم از جانب پیامبرخدا به هیچ وجه صحت ندارد؛ زیرا رسول الله از هر گونه تصمیم گیری براساس هوای نفس مبرا بوده است. در قرآن درباره پیامبر آمده است: «هرگز از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید.»[7] حتی سیره ایشان در چنین مواردی عفو و گذشت بوده است. وجود ایشان برای تمامی جهانیان، رحمت بوده است.[8] در حدیثی از امام باقر علیه السلام آمده است که خداوند ابتدای بعثت، سه دستور به رسول خود داد که سه نوع برخورد را شامل می شد: «خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ؛ [ای پیغمبر!] ببخش، آگاه کن و از جاهلین اعراض کن.»[9]

عفو یا مجازات عادلانه
 آیا اسلام دین عفو و گذشت برای همه گروه ها و اشخاص است؟ در پاسخ به این سوال به حدیثی از امیرالمومنین علی علیه السلام اشاره می کنیم که افراد لئیم و پست را از زمره عفو شدگان نمی داند و می فرماید: «الْعَفْوُ يُفْسِدُ مِنَ الَّلئيمِ بِقَدْرِ اصْلاحِهِ مِنَ الْكريمِ؛[10] عفو و گذشت، افرادِ لئيم و پست را فاسد مى‌كند، به همان اندازه که افراد با فضيلت را اصلاح مى‌نمايد.»
حال دو نوع برخورد با شخص خاطی از قبیله هذیل متصور است: یکی عفو و دیگری مجازات عادلانه. در مورد این شخص محارب توطئه گر که موجب اخلال در آسایش و آرامش عمومی جامعه شده بود، عفو معنا ندارد و ظلم به حقوق دیگران است. چنان چه در سوره مائده برای محاربان از کلمه جزا (مجازت) استفاده شده است و می فرماید: «إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسعَونَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا؛[11] همانا کیفر آنان که با خدا و رسول به جنگ برخیزند و در زمین به فساد بکوشند جز این نباشد که آن‌ها را به قتل رسانده، یا به دار کشند...»

جایگاه ترور در شیوه انجام مجازات اسلام
حال بر فرض این که شخصی مجازاتش مرگ باشد، آیا می توان او را تِرور کرد؟ «تِرور» در لغت به معنای ترساندن، و «تِروریسم» به معنای ارعاب و تهدید و ایجاد ترس و وحشت میان مردم است و «تروریست» به معنای طرفدار ارعاب و تهدید، طرفدار حکومت زور معنی شده است.[12] البته هنوزتعریف دقیق و جامعی ازآن نشده است. ولی چنان چه مفهوم ترور، به کار گیری نامشروع قدرت برای از بین بردن مخالفان باشد، مجازات افرادی که استحقاق مرگ را داشته باشند، عین عدالت است و مصداق ترور محسوب نمی شوند.

پی نوشت
[1]مقریزی، إمتاع الأسماع، ج1، ص391
[2] اعلام الوری، ج1ص 158
[3] مستدرك الوسائل، ج 18، ص 105
 [4]سوره بقره، آیه 194 «الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ  فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ؛ ماه حرام در برابر ماه حرام است. و همه حرمت ها دارای قصاص اند. پس هر که بر شما تعدّی کرد، شما هم به مثل آن بر او تعدّی کنید، و از خدا پروا نمایید، و بدانید که خدا با پروا پیشگان است.»
[5] سوره شورِی، آیه 40 «وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا  فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ؛ و جزاى بدى، مانندِ آن، بدى است. پس هر كه درگذرد و نيكوكارى كند، پاداش او بر [عهده‌] خداست. به راستى او ستمگران را دوست نمى‌دارد.»
[6] سوره غافر، آیه 40 «مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ؛ هر كه بدى كند، جز به مانند آن كيفر نمى‌يابد؛ و هر كه كار شايسته كند -چه مرد باشد يا زن- در حالى كه ايمان داشته باشد، در نتيجه آنان داخل بهشت مى‌شوند و در آنجا بى‌حساب روزى مى‌يابند.»
[7] سوره نجم، آیه 3 «وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى؛ و هرگز به هوای نفس سخن نمی‌گوید.»
[8] سوره انبیا، آیه 107 «رَحمَةٌ لِلعَالَمین؛ رحمتی است برای جهانیان.»
[9] کشف الغمة في معرفة الأئمه، جلد2، صفحه150
 [10]كنزالفوائد، جلد 2، صفحه182
[11] سوره مائده، آیه 33 «إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا؛ همانا کیفر آنان که با خدا و رسول به جنگ برخیزند و در زمین به فساد کوشند جز این نباشد که آن‌ها را به قتل رسانده، یا به دار کشند... .»
[12] فرهنگ علوم سیاسی، علی آقا بخشی، افشاری راد، مینو، چاپار، تهران، 1383 شمسی، ص 563

بعد از اتمام حجت و بستن پیمان نامه میان رسول الله و قبائل یهود و بزرگان قریش، افرادی از یهود دست به اقداماتی خلاف پیمان نامه زدند. از جمله مردی از قبیله هذیل اقدام به سبِّ پیامبرکرد، درحالی که رسول خدا عفو عمومی با شرطِ رعایت صلح نامه را اعلام کرده بود. پیامبر برطبق همان صلح نامه و به جهت حفظ صلح و آرامش جامعه دستور از میان برداشتن آن شخص را داد.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 5 =
*****