امثال «بهزاد» کم نبودند. همانها که با پیروزی انقلاب، انگار که هویت گمشدهی خود را بازیافتند و با فرمان تشکیل ارتش بیست میلیونی، سر تا پا اشتیاق و شور شدند. 17 سالهبودنِ «بهزاد بهرامی» سبب شده بود که به او اجازهی حضور در جبهه ندهند؛ به همین دلیل او برای خدمت به اسلام، به عضویت بسیج مسجد صاحب الزمان (عجل الله فرجه) در منطقهی تهرانپارس درآمد. صبح روز دوم مرداد 1360 که یکی از روزهای ماه رمضان هم بود با دومین دورهی انتخابات ریاست جمهوری، مصادف شده بود. «بهزاد» برای تامین امنیت محله، به نگهبانی در مقابل مسجد صاحب الزمان (عجل الله فرجه) مشغول بود که اتومبیل گالانت سفید رنگی با سه سرنشین که لباس پاسداری بر تن کرده بودند در مقابل مسجد، متوقف میشود و بعد یکی از سرنشینان آن با اشاره از وی میخواهد که جلو بیاید، او هم به اعتبار این که سرنشینان اتومبیل، پاسدار هستند با آرامش خیال به جلو می رود که در این هنگام منافقین گرگ صفت و مجاهدین لشکر شیطان، بدون این که زحمت بیرون آمدن از اتومبیل را به خود بدهند، با مسلسل های خود «بهزاد» را به رگبار گلوله می بندند و به سرعت از منطقه می گریزند.
پزشکی قانونی پس از معاینه جسد، اصابت ۷ گلوله را بر پیکر غرقه به خون این شهید، گزارش می دهد:
«در معاینه علائم زیر مشخص است: ۱) چهار عدد سوراخ با حاشیه سوخته و حلقه سائیدگی در ناحیه قفسه سینه که قطر یکی حدود یک سانتیمتر و یکی حدود ۴ میلیمتر و دو عدد دیگر حدود ۵ میلیمتر می باشد و سوراخ ورود گلوله است . ۲) دو عدد سوراخ ورودی گلوله به روی مچ دست راست و یک عدد سوراخ ورودی بر روی بازوی راست که از آن یک تکه فلز خارج گردیده و ضمیمه پرونده شد. ۳) سوراخ خروجی نامنظم در ناحیه پشت قفسه سینه. با توجه به ضایعات فوق، علت مرگ اصابت گلوله و عوارض آن می باشد.»[1] غم این مصیبت، بسیار زیاد است ولی ای کاش، به همین مورد، ختم می شد. اما افسوس و صد افسوس که بالغ بر هفده هزار نفر از هموطنان بی گناه ما به دست پلید گروهک منافقین، ترور شدند. [2]
به راستی، «بهزادبهرامی»ها چه جرمی مرتکب شده بودند که باید در سن 17 سالگی و با دهان روزه، آماج گلولههای کینهتوزانهی گروهکی سنگدل و خبیث، قرار بگیرند؟[3] اینجاست که به عمق درایت بنیانگذار عظیم الشان جمهوری اسلامی، پی میبریم. آن مراد سفر کرده در بخشی از فرمان خود در سال 67 فرمودند: «رحم بر محاربین سادهاندیشی است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردیدناپذیر نظاماسلامی است، امیدوارم با خشم و کینهی انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایید، آقایانی که تشخیص موضوع به عهدهی آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند اشداء علی الکفار باشند. تردید در مسائل قضایی اسلام انقلابی، نادیده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا میباشد.»[4]
پاورقی:
1- سایت بنیاد هابیلیان
2- http://www.habilian.com/persian/List_list.asp
3- مزار شهید: بهشت زهرا، قطعه ۲۴، ردیف ۸۷، شماره ۱۲
4- حکم امام در مورد اعدام عناصر منافقین در سال ۶۷
نظرات
سلام.
یاد دوران غمبار گذشته بسیار سخت و ...است.
منافقین به ملت ایران بسیار ظلم کردند...
واه!که چی بشه؟بچه چه گناهی کرده بود؟
سلام
ممنون از حضور سبزتون
خوشحال می شم اگر دوست داشتید تبادل لینک کنیم.
سلام و خیر مقدم... متاسفانه امکان لینک دیگران در این سایت، تعبیه نشده است. موفق باشید
سلام مهربان همراه
خواندمتان عالی بود مطلب
به راستی چه جرمی مرتکب شده بودند؟؟؟!!!!!
شادکام باشید و موفق
سلااااااااااااام ممنون اومدي ايشالا كه همه قدر زندگيشونو بدونن مثه من:|
سلام
ممنون از حضورتان
مطلب بسیار تامل برانگیزی است
ترحم بر پلنگ تیز دندان
ستمکاری بود بر گوسفندان
اگر ما دلمان بر زندانیان منافقی می سوزد که در سال 67 درزندان به دار آویخته شدند باید یادمان نرود اینها همان کسانی بودند که امثال بهرام ها را به شهادت رساندند و ملتی را داغدار عزیزان خود کردند
موفق باشید
سلام علیکم
جرم بی جرمی کم جرمی نیست!
یا علی
سلام وب خوبی داری رستمی جان.