برزخ و ماهیت حیات در آن

12:31 - 1400/04/02

عالم برزخ از مسلمات دینی همه ادیان الهی به ویژه اسلام است و هر کس عقیده به خدا و انبیاء دارد، عالم برزخ را نیز قبول دارد.

برزخ

یکی از باورهای مسلم دینی در بین همه ادیان الهی به ویژه اسلام، اعتقاد به برزخ است. همه مکاتب آسمانی (ابراهیمی – غیر ابراهیمی) معتقدند انسان پس از مرگ، به عالمی ما بین دنیا و آخرت انتقال داده شده و تا برپایی قیامت در آنجا خواهد بود. البته این مکاتب دینی در چگونگی حیات در این عالم اختلاف دارند و سهم مکتب اسلام در شناخت این عالم و کیفیت حیات در آن، بیشتر از دیگر مکاتب دینی بوده است.

در مکاتب مصری ها از 4600 سال قبل، یونانی ها از 3000 سال قبل،[1] رومی ها از 5 قرن قبل میلاد مسیح، بابلی ها از صدها سال قبل اسلام،[2] برهمن ها 5000 هزار سال قبل، و... باور به زندگی در عالم برزخ و اینکه هر فرد پاداش و کیفر کردار نیک و بد خود را در آن جا مشاهده می کند، وجود داشته است. از این رو برای حیات در آن عالم برای خود توشه فراهم نموده و برخی اشیاء را دفن می کردند تا در آن عالم مورد استفاده قرار گیرند.

در میان ادیان الهی به ویژه در آیین زرتشت، برای سرنوشت انسان پس از مرگ، اهمیت خاصی قائلبوده اند. مسائلی چون حضور روح تا سه روز کنار جسد و تحت پاسبانی سروش ایزد، پل صراط، بهشت و جهنم و ... جزء باورهای دینی آن ها بوده است.[3] علاوه بر این مکاتب، در عهد عتیق و عهد جدید نیز با تمام تحریفاتی که در آنها شده اما، در لابه لای این کتب می توان به مسائلی چون نجات ابد الآباد، پیوستن اسماعیل بعد مرگ به نیاکان و اجداد خود، محاکمه انسان ها پس از مرگ، برانگیختن انسان ها از قبر، شنیدن صداها در قبر توسط مردگان، پاداش نیکوکاران پس از مرگ، و عذاب گنهکاران و... دست یافت. [4]

برزخ در تعالیم اسلامی
آن مکتب و دینی که بیشتر از دیگر ادیان به بیان همه ابعاد عالم برزخ و کیفیت حیات در آن پرداخته، اسلام است. ده ها آیه در قرآن وجود دارد که حاکی از اثبات اصل وجود برزخ بوده و نشان می دهد که انسان قبل از ورود به عرصه قیامت در عالمی دیگر ما بین دنیا و آخرت برای مدتی توقف کرده و به حیات خود ادامه می دهد تا روزی که قیامت برپا شود.[5] این آیات علاوه بر اثبات اصل وجود عالم برزخ، به بیان برخی از پاداش ها و مجازات ها و نیز گروه های حاضر مانند مشرکین، مؤمنین، مستضعفین، مجانین و اطفال در این عالم اشاره دارد.

از محکم ترین آیاتی که به صراحت بر این عالم دلالت دارد، این آیه است: «حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ‏ الْمَوْتُ‏ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُون؛[6] زمانی که مرگ یکی از آنان فرا رسد در آن حال می گوید: پروردگارا من را برگردان شاید عمل صالحی انجام دهم و گذشته خود را جبران کنم. اما این سخنی است که او بر زبان جاری می کند [و اگر بازگردد همان برنامه های سابق را تکرار می کند] در حالیکه پیش روی آنها برزخی است تا روزی که مبعوث می شوند.»
لحن آیه حاکی از عذاب است و نشان می دهد که انسان در آن وقت تقاضای بازگشت دارد، ولی تقاضای او پذیرفته نیست. قهرا شخص وقتی عذاب را دیده، هراسان شده که چنین از خدا درخواست بازگشت دارد. این درخواست زمانی معنا دارد که برزخی باشد و قیامتی هنوز برپا نشده باشد و الا اگر قیامت کبری برپا شده باشد، دیگر برگشت به دنیایی که بساط آن برچیده شده، معنا ندارد.

علامه طباطبایی در ذیل این آیه مراد از برزخ را عالم قبر می داند که همان عالم مثال (برزخ) است. ایشان برای اثبات کلام خود، به ده ها آیه و روایت استناد کرده و ادله زیادی را بر رد قول کسانی که برزخ را به قیامت معنا کرده اند، اقامه نموده است.[7]

در نگاه روایات علاوه بر اثبات اصل وجود برزخ، از اقامت طولانی مدت، رسیدن خیرات به ارواح و ارتقاء درجه، ثواب و عقاب، استقبال از مردگان اهل ایمان در هنگام ورود به برزخ، شنیدن صدای عذاب برزخیان، نبود شفاعت، باغ های بهشتی و چاه های جهنمی نیز سخن به میان آمده است.[8]

هر چند کیفیت زندگی در برزخ با دنیا و قیامت متفاوت است اما، این عالم از محدوديت زمانى برخوردار بوده و فرد با صورت مثالی نه بدن خود پس از مدتی توقف در این عالم، برای حساب رسی وارد عرصه قیامت می شود. از ویژگی ‏های صورت مثالی این است که ماده ندارد، اما آثار ماده مانند شکل و صورت و حدّ و کمّ و کیف و اعراض فعلیه را داراست؛ یعنی مجرّد تام نیست. به عبارت دیگر، دارای اندازه و حدّ و رنگ و بو و مسرّت و غضب و نگرانی است. بنابراین زنده است و دیده‏ بصیرت و ادراکش افزون می‏ گردد و مورد سوال، مواخذه، ثواب و عقاب برزخی قرار می‏ گیرد؛ چنان که در روایات بیان شده است.[10]

در نتیجه ماهیت برزخ قطعی و از مسلمات دینی همه ادیان الهی به ویژه اسلام بوده است و هر کس عقیده به خدا و انبیاء دارد، عالم برزخ را نیز قبول دارد. زندگی در این عالم با صورت مثالی و متفاوت از زندگی دنیا و آخرت است و توقف در این عالم هرچند به حسب سنجش زمان دنیایی طولانی بوده اما در عین حال یک توقف موقت است و پس از حیاتی کوتاه به جایگاه ابدی خود انتقال داده می شود.

پی نوشت
1. آلبر ماله، ملل شرق و یونان، ص 166 – 167.
2. سید قطب، مشاهد القیامة، ص 21 – 27؛ حساب نقبایی، زندگی پس از مرگ، ص 36.
3. علی اکبر ابوترابی، تاریخ ادیان، ص 25 – 240؛ آیین و تعالیم زردشت، ص 57.
4. کتاب مقدس، چاپ قدیم، ص 999 – 840 – 123 ؛ ر ک: انجیل لوقا، باب 16، آیه 19؛ ر ک: سجاد حسنی دره صوفی، سیری در عالم برزخ، ص 83 – 100.
5. مانند: سوره مؤمنون (23) آیه: 100؛ آل عمران (3) آیات: 169 – 170؛ بقره (2) آیه: 154؛ مؤمن (41) آیات: 11 - 46 – 47؛ فرقان (25) آیه: 21؛ یس (36)، آیه 27.
6. مؤمنون (23): 100.
7. المیزان، ج 5، ص 68، چاپ جامعه مدرسین.
8. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۶، ۲۱۸.

 

عالم برزخ از عوالم متوسط بين دنيا و آخرت است و برخى خصوصيات اين جهان را از قبيل «محدوديت زمانى» داراست ولى در عين حال به عالم عقبى مربوط می شود و اولين مرحله عالم ملكوت است.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 6 =
*****