برای مفید بودن عبادتهایی که در زندگی انجام میدهیم، احساس، محبت و علاقه نیاز است. اگر علاقه به دین وجود نداشته باشد، بهزودی انسان از آن خسته میشود.
شما به وسایل زندگیتان علاقه دارید. مثلاً اگر تلفن همراه شما خراب یا گم شود، ناراحت میشوید. همیشه به دنبال ارتقا دادن و بهتر کردن این وسایل هستید. شما میخواهید آنچه را که در زندگی دوست دارید، پیشرفتهتر شوند. دین هم مثل این وسایل، نیاز به احساس و علاقه دارد. مثلاً نمازی که میخوانیم، باید نسبت به آن عشق و علاقه داشته باشیم. در مورد تمامکارهایی که خداوند به انسان دستور داده، علاقه و احساس مهم است. شناخت کافی یک دین برای پیشرفت انسان کافی نیست. وقتی پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله و سلم) به پیامبری انتخاب شدند، عدهای بودند که ایشان را همچون فرزند خود میشناختند.(بقره 146) از اخلاق، رفتار و دینی که آورده بود، اطلاع کافی داشتند؛ اما حاضر به مسلمان شدن نبودند. اگر علاقه و محبت نسبت به کارهایی که انجام میدهیم وجود نداشته باشد، این کارها بهزودی برایمان تکراری و خستهکننده میشوند؛ اما علاقه، محبت و فهمیدن این کارها باعث میشود که روزبهروز به دنبال بهتر شدن زندگی و باکیفیت شدن رفتارمان باشیم. نتیجه و پاداش این کار میشود همان بهشتی که خداوند به انسان وعده داده بود.