به عقیده برخی فلاسفه، رستاخیز جسمانی مغایر با برهان است؛ چراکه وقتی جسم انسان متلاشی شد، امکان بازگشت دوباره آن وجود ندارد.

معاد جسمانی یکی از موضوعاتی است که در قرآن و روایات بیان شده و مورد اهتمام فیلسوفان اسلامی قرار گرفته است. شبهات زیادی درباره معاد جسمانی مطرح شده است، از جمله این مطلب که رستاخیز جسمانی مغایر با برهان است؛ چرا که وقتی جسم انسان متلاشی شد، دیگر امکان اعاده آن وجود ندارد و اگر با جسم جدید برگردد، پس معادی صورت نگرفته است و این یک انسان جدید است.
نقد و بررسی شبهه و ایرادات آن
در پاسخ به این شبهه دو دسته دلیل وجود دارد: ادله عقلی و ادله نقلی.
1- در تحقّق معاد جسمانی وجود «اتّحاد در مادّه» و «شباهت دو بدن در خصوصیّات» کفایت میکند. به گونه ای که اگر آن شخص را ببینیم، بگوییم این همان فرد است؛ زیرا در طول زندگی نیز بدن افراد به صورت مکرر تغییر پیدا میکند و سلول های بدن عوض میشوند، ولی فرد همان فرد است.
2ـ وقتی به قرآن رجوع میکنیم، میبینیم قرآن به بیان های مختلفی معاد جسمانی را بیان نموده است؛ مانند آیات برخاستن از قبور، که همه موجودات از قبورشان برانگیخته خواهند شد،[1] و زنده شدن مردگان در گذشته که مثلا شخصی مرده بود بعد سالیان خداوند او را زنده کرد.[2] در جایی دیگر زنده شدن مردگان را به حیات دوباره زمین در بهار تشبیه می کند[3] و همچنین برخی آیات مربوط به عذاب که جسمانی بودن را میرساند.[4] تعدادی از آیات دیگر نیز نطق اعضا در قیامت به اذن خداوند را بیان مینمایند.[5] وقتی تمام این آیات را کنار هم می گذاریم، به این نتیجه می رسیم معادی که در قرآن مطرح شده است، معاد جسمانی است و هویت شخص حفظ شده است و شخص جدیدی در کار نیست.
3ـ در بررسی روایات نیز با مواردی مواجه می شویم که معاد را به صورت جسمانی بیان کرده اند. مثلا در روایتی از امام صادق علیه السلام نقل شده که زندیقی به ایشان گفت: کجا روح زنده میشود در حالی که بدن پوسیده و اعضا متلاشی و پراکنده شدهاند، یک عضو در شهری طعمه درندگان شده و عضوی در شهری دیگر به وسیله حشرات و خزندگان تکه تکه شده و عضو دیگرخاک و از گل آن دیواری ساخته شده است؟ حضرت در پاسخ فرمود: همان کسی که آن را از ناچیز آفرید و بدون در دست داشتن نمونه قبلی، به آن شکل و صورت داد، میتواند دوباره او را برگرداند و زنده کند، همچنان که در آغاز وی را آفرید.[6] این روایت به این صورت بیان دلیل می کند که خداوندی که موجودات را خلق کرده است، قدرت این را دارد که بتواند همان موجود را دوباره خلق کند و هیچ محالی لازم نمی آید. این که حضرت شکل و صورت دادن را مطرح مینمایند این مطلب را میرساند که معاد جسمانی است.
براساس روایتی دیگر از امام صادق علیه السلام، هرچه به خاک تبدیل میشود یا هر آنچه حیوانات میخورند، در خاک محفوظ مانده، از علم الهی پنهان نمیماند. این خاک، هنگام حشر، در کنار هم جمع شده و به اذن خداوند به جایی که روح در آن قرار دارد منتقل میشود و صورت و شکل انسانی سابق به او باز میگردد و روح به آن ملحق میشود.[7] در روایتی دیگر از اُبی بن خلف که گفت: قسم به «لات» و «عزّی» که من برای جدال پیش پیغمبر میروم! پس استخوان پوسیدهای را به دستش گرفت و نزد پیغمبر رفت و گفت: ای محمد آیا فکر می کنی خداوند این استخوان ها را پس از پوسیدن و ریز ریز شدن، زنده خواهد کرد؟! حضرت فرمود: «بله این ها را زنده می کند و تو را مبعوث می کند و در جهنم داخل می کند.»[8]این روایت نیز در جواب استبعاد مشرکان بیان میکند که معاد امکان دارد و به صورت جسمانی خواهد بود.
در بررسی ادله ای که در این جا آورده شده است، این مطلب اثبات می شود معادی که بعد از این دنیا اتفاق خواهد افتاد، به صورت جسمانی خواهد بود و اینکه فرد هویت خودش را حفظ خواهد کرد و همان فرد است که در دنیا بوده است.
پی نوشت:
[1] یس52.
[2] بقره 259.
[3] فاطر 9.
[4] توبه 35 .
[5] یس65.
[6] محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمه، ج۸، ص۲۳۵.
[7] تفسیر کنزالدقائق، ج۱۱، ص۱۰۰ .
[8] تفسیر کشّاف، زمخشری، بیروت، دار المعرفة، ج 3، ص331.
یکی از مسائل مهم فلسفی و کلامی که همواره در طول حیات بشری با ابهام و پیچیدگیهای خاص همراه بوده و هست، مساله معاد است. در قرآن مجید، معاد جسمانی یک مسأله حل شده است و از همان ابتدای بعثت پیامبر مباحث معاد به طور مکرر در قرآن مطرح شده است. در بین علما، اندیشمندان، فلاسفه و متکلّمین، گروهی تنها به معاد روحانی، و برخی نیز به هر دو معاد اعتقاد دارند.