مبارزه با ظلم و ستم و امر به معروف و نهی از منکر که از اهداف قیام امام حسین(علیه السلام) عنوان می شود، نتیجه ای جز اصلاح فرد و جامعه ندارد که اگر چنین نباشد کاری عبث و بیهوده است
از جمله اهداف قیام و نهضت عاشورای امام حسین(علیهالسلام) احیای امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح جامعه است. اگر امر به معروف و نهی از منکر در یک جامعه صورت گیرد، بسیاری از نابسامانیها رفع و بسیاری از انحرافات و کجرویها، درست خواهند شد. امام باقر(علیهالسلام) درباره اهمیت امر به معروف و نهی از منکر می فرماید: «اِنَّ الامرَ بِالمعروفِ و النهی عَنِ المُنکَرِ سبیلُ الانبیاءِ و مِنهاجُ الصُلحاءِ فریضةٌ عظیمةٌ بها تُقام الفرائضُ و تأمنُ المذاهبُ و تَحلُّ المکاسبُ و تَردُّ المظالمُ و تعمُر الارضُ و ینتصفُ مِن الاعداءُ و یستقُیم الامرُ؛[1] امر به معروف و نهی از منکر شیوه انبیا و روش صالحان است؛ واجب مهمی است که سایر واجبات به موجب آن برپا می شوند و راهها با آن امن و امان می گردند و خرید و فروش حلال می شوند و ستمها بر طرف می گرداند و زمین آباد می شود و از دشمنان انتقام گرفته می شود و امور را رو به راه می گرداند».
در کنار امر به معروف و نهی از منکر اصلاح جامعه نیز از دیگر اهداف قیام امام حسین(علیه السلام) بود، همانطور که فرموده اند: «اِنّما خَرَجتُ لطلب الاصلاحِ فى اُمهِ جدّى، اُرِیدُ اَن آمُرَ بالمعروفِ و اَنهى عَنِ المُنکَرِ وَ اَسِیَر لِسِیَرهَ جَدىِّ وَ اَبِى عَلِىَ بن اَبى طالِب؛[2] من تنها براى اصلاح در امّت جدّم به پا خواستم. مى خواهم امر به معروف و نهى از منکر کنم و به روش جدّم و پدرم على بن ابى طالب(علیه السلام) رفتار نمایم».
اصلاح چیست؟
اصلاح به معناى سامان دادن، بهینه ساختن و به نیکى در آوردن است. اصلاح در مقابل افساد است. افساد یعنى نابسامانى ایجاد کردن و از حالت تعادل بیرون بردن؛ اصلاح و افساد دو صفت متقابل و متضاد هستند. اصلاح در مقابل افساد است، افساد یعنى نابسامانى ایجادکردن و از حالت تعادلى بیرون بردن، در مقابل اصلاح، که به معنى سامان دادن، بهینه ساختن و به نیکى در آوردن است. «الفسادُ خروجُ الشیءِ مِن الاعتدالِ، قلیلا کان الخروج عنه او کثیرا، ایضاده الصّلاحُ، و یُستعمل ذلکَ فیالنفس والبدنِ و الاشیاءِ الخارجة عَنِ الاِستقامه؛[3] فساد هرگونه خارج شدن اشیا از حالت اعتدال است، خواه کم باشد یا زیاد و نقطه مقابل آن، صلاح است که در جان و بدن و اشیایی که از حد اعتدال خارج می شوند، تصور می شود».
اصلاح، در اصطلاح سیاسی معادل «رِفرم»، یعنی ایجاد تغییرات تدریجی، آرام و با برنامه می باشد. در مقابل اصلاح، واژه «انقلاب» است که به معنای تغییر اجتماعی ناگهانی، تند، سریع و احیاناً همراه با خشونت به کار می رود.
اصلاح، در اصطلاح دینی و مذهبی، به معنای مبارزه با هرگونه فساد و رفع مفاسد می باشد، چه این کار به صورت تدریجی انجام شود و یا به صورت ناگهانی؛ به بیان دیگر، از نظر دینی، اصلاح اعم از انقلاب و رِفرم می باشد؛ مثلاً، نهضت امام حسین(علیهالسلام) یک انقلاب بود؛ زیرا حرکت امام یک حرکت تدریجی همراه با خشونت بود؛ یعنی جنگ بود و کشته شدن و فدا کردن دهها انسان شریف در راه هدف ولی در عین حال، این حرکت جنبه اصلاحی نیز داشت: «خرجتُ لِطلبِ الاصلاحِ فی اُمّةِ جدّی.»[4]
واژه اصلاح بیشتر در جایی به کار می رود که انسان، انحراف و کجروی و خلاف مصالح مردم را در جامعه ببیند و بر اساس مسئولیت و نیاز، به اصلاحات و اقدام عملی مبادرت ورزد.
هدف امر به معروف و نهی از منکر
وقتی از ما یا دیگران سؤال می شود که هدف از قیام امام حسین( علیه السلام) چه بود؛ اینطور بیان می شود که هدف ایشان مبارزه با ظلم و ستم یزید و امر به معروف و نهی از منکر بوده است؛ خُب، نتیجه این مبارزه با ظلم و ستم یا امر به معروف و نهی از منکر چیست یا چه خواهد بود؛ با اندکی تأمل و اندیشه میتوان فهمید که این مبارزه و امر به معروف و نهی از منکر نتیجه ای جز اصلاح فرد و جامعه ندارد که اگر چنین نباشد کاری عبث و بیهوده است.
امام حسین(علیه السلام) چه در زمان حیات خود و چه بعد از شهادت این تأثیر را بر روی بسیاری از افراد داشته و دارند؛ به عنوان نمونه می توان به تأثیر ایشان بر اصلاح شخصیت حُر بن یزید ریاحی اشاره کرد، همچنین نمونه های دیگری مثل طیب حاج رضایی، رسول تُرک و ... در زمانهای دیگر و حتی در زمان معاصر و کنونی نیز از این نمونه ها بسیار داریم، از جمله شهدای مدافع حرم که تحت تأثیر امام حسین(علیه السلام) قرار گرفت و به حُر شهدای مدافع حرم مشهور شد، شهید مجید قربانخانی است که از چاقوکشی و کشیدن قلیان، به سوریه و دفاع از حرم و شهادت می رسد. البته نکته مهمی که در همه این افراد وجود دارد که میتواند منشأ این تغییر و اصلاح باشد سرشت و فطرت پاک این افراد است که مثل آتش زیر خاکستر، که در انتظار یک نسیم است تا شعله ور شود؛ سرشت و طینت پاک این افراد نیز در انتظار یک تلنگر و توجه بود تا صفای باطن وجودشان را بروز دهد.
کلام آخر
بسیاری از افرادی که به تصور و از نگاه ما افراد لااُبالی و ارازل و اوباش می باشند، در اثر یک تلنگر و توجه حُر میشوند و یک شبه ره صد ساله می روند.
پی نوشت
[1] شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 16، ص 119، ح21132.
[2] علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 45، ص 6.
[3] راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ماده «فسد»، ص 36.
[4] علامه محمدتقی مصباح یزدی، آذرخش دیگر از آسمان کربلا، ص133.
سرشت و فطرت پاک افراد توبه کار مثل آتش زیر خاکستر است که در انتظار یک نسیم است تا شعله ور شود و صفای باطن وجودشان را بروز دهد.