رفتار امام علی با اسرای ایرانی

رفتار امام علی با اسرای ایرانی

چکیده:

رفتار امام علی با اسرای ایرانی

تحقیر اسیران ایران توسط اعراب و احترام ویژه به ایرانیها توسط امیرمومنان و اهلبیت 
«وقتی اسیران ایرانی را به مدینه آوردند، عمر بن خطاب خواست تا آنها را بفروشد و مردان ایرانی را برده عرب‌ها قرار دهد و آنها را مکلّف کند تا عرب‌های بیمار و ضعیف و پیرمردان را در طواف کعبه بر پشتشان حمل کنند! ولی امیرالمومنین (علیه‌السّلام) فرمود: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: افراد با شخصیت و بزرگوار هر قوم را بزرگ داشته و اکرام کنید هرچند آنها با شما اختلاف داشته باشند. عمر گفت: من هم از آن حضرت شنیدم 
 امیرالمومنین (علیه‌السّلام) به او فرمودند: این ایرانیان در برابر شما تسلیم شده و نسبت به اسلام تمایل پیدا کرده‌اند؛ 
من خدا و شما را شاهد می‌گیرم که بخاطر خدا سهمی را که از آنها نصیبم شد، در راه خدا بخشیدم؛ 
در این موقع همه بنی‌هاشم گفتند: ما نیز حق خود را به تو (ای علی) بخشیدیم! 
حضرت فرمودند خدایا شاهد باش بنی‌هاشم تمامی حق‌شان را که به من بخشیدند، بخاطر تو آزاد کردم؛ 
سپس مهاجران و انصار گفتند: ‌ای برادر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ! ما نیز حق خود را به تو بخشیدیم! در این لحظه امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) فرمود: خداوندا شاهد باش اینها حق‌شان را به من بخشیدند و من نیز قبول کردم و هر آنچه را به من بخشیدند، در راه تو آزاد کردم. عمر بن خطاب گفت: چرا تصمیم مرا درباره ایرانیان نقض کردی؟! و چه چیزی باعث شد نظر من را درباره ایرانیان نپذیری؟! امیرالمومنین (علیه‌السّلام) فرمایش پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درباره گرامی داشتن افراد محترم و با شخصیت و نیز اشتیاق اسیران ایرانی به اسلام را تکرار فرمود. 
 عده‌ای از مسلمانها مایل به ازدواج با زنان (آزاد شده) بی سرپرست و مایل به اسلام بودند. امیرالمومنین (علیه‌السّلام) فرمود: این زنان نباید بر ازدواج مجبور شوند ولی مختارند که با هرکه خواستند، ازدواج کنند. 
گروهی از مردم به شهربانو دختر کسری اشاره کردند و او مختار شد و از پشت پرده مورد خواستگاری قرار گرفت درحالی‌که جمعیت حاضر بودند. پس به او گفته شد: به کدام خواستگار پاسخ مثبت می‌دهی و آیا اصلا قصد ازدواج داری؟ شهربانو سکوت کرد و با دست به امام حسین (علیه‌السّلام) اشاره کرد. 
پس دوباره مسئله انتخاب برای او عنوان شد او نیز دوباره با دست خود به امام حسین (علیه‌السّلام) اشاره کرد و به زبان فارسی گفت: اگر حق انتخاب دارم، ایشان (را انتخاب می‌کنم)! امیرالمومنین (علیه‌السّلام) را نیز سرپرست خود قرار داد. و حذیفه خطبه خواند. 
امیرالمومنین به دختر کسری فرمود: نامت چیست؟ 
عرض کرد: شاه زنان. آن حضرت به زبان فارسی به او فرمود: نه شاه زنان نیست مگر دختر محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و او سرور زنان است. تو شهربانو هستی و خواهرت مروارید دختر کسری هست. شهربانو عرض کرد: آری!
پس به امام حسین علیه السلام فرمود : از این با سعادت را نیکو محافظت نما و به او احسان کن  که خداوند از او فرزندی به تو ببخشد که بهترین اهل زمین باشد بعد از تو. این مادر اوصیاء و جانشینان پیامبر اکرم از فرزندان پاکیزه من است، پس او مادر امام زین العابدین علیه السلام شد[1].

1. طبری، محمد بن جریر، متوفای قرن ۴ ه. ق، دلائل الامامه، ص۱۹۴-۱۹۶، تحقیق:قسم الدراسات الاسلامیة - مؤسسة البعثة، ناشر:مرکز الطباعة والنشر فی مؤسسة البعثة، اول، ۱۴۱۳ق.    و    منتهی الامال، بخش ولادت امام سجاد علیه السلام.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
16 + 4 =
*****