نفی جسمانیت خدا در نگاه عالمان شیعه

10:57 - 1400/04/27

نفی جسمانیت از ذات پروردگار از باورهای اعتقادی مذهب امامیه است.

توحید

مسأله جسمانیت ذات پروردگار از مسائل بسیار مهم کلامی است که در تمام دوران تاریخ، در بین مذاهب و فرق اسلامی، مورد بحث و گفتگو بوده است. وهابیان که عقائد و رفتارشان بیانگر نهایت جمود فکری ایشان است، در تلاشی مضحک شیعیان را متهم به عقل گریزی کرده و به دروغ ایشان را معتقد به جسمانیت خدا معرفی می کنند. در حالی که مسأله نفی جسمانیت از مسائل اجماعی بین شیعیان بوده است.[1]

برای پاسخ به این شبهه در سیری تاریخی، نظرات علمای بزرگ امامیه را بررسی کرده تا پرده از دروغ دشمنان شیعه برداشته شود. بزرگان زیادی از علمای شیعه از گذشته تا حال، بر نفی جسمانیت خدا دنیا تصریح نموده اند. این سخنان نشان می دهد که شیعه در تمام دوران تاریخ، هرگز باور به جسمانیت خدا نداشته است. برخی از این دانشمندان شیعی عبارتند از:

1- شیخ کلینى (م 329 ق) در کتاب «الکافى» بابى را باز کرده تحت عنوان «باب النهى عن الجسم و الصورة؛ عدم وجود جسم برای خدا»[2] که نشان می دهد او هرگز معتقد به جسمانیت برای خدا نبوده است.
شیخ صدوق (م 381 ق) نیز در کتاب «التوحید» بابى به نام «باب انّه عزّوجلّ لیس بجسم و لا صورة؛ خداوند نه جسم است و نه برای او صورت و شکل وجود دارد» آورده است.[3]

2- شیخ مفید (413 هـ .ق) نیز در کتاب «تصحیح الاعتقاد» مى گوید: «و اما کلام در توحید و نفى تشبیه از خداوند و تنزیه و تقدیس براى او، چیزى است که به آن امر شده و مورد رغبت قرار گرفته است و اخبار بسیارى بر آن دلالت دارد.»[4]

3- ابوالفتح کراجکى (م 449 ق) از دانشمندان قرن پنجم هجری است که بر نفی جسمانیت و نزول خدا تصریح نموده است. او بابى با عنوان «فصل من الاستدلال على انّ الله تعالى لیس بجسم؛ فصلی درباره استدلال بر اینکه خدا جسم نیست» بر نفی جسمانیت آورده است.[5]

4- شیخ طوسى (م 460 ق) از دیگر دانشمندان شیعی قرن پنجم است که در تفسیر «التبیان» گوشت حیوان ذبح شده را، توسط گروهی که قائل به جسم برای خدا هستند، حرام می داند.[6] او در جایی دیگر حکم به نجاست مجسّمه (قائلین به جسمانیت خدا) کرده و آن ها را در زمره کفّار به شمار آورده است.[7]

5- قاضى ابن برّاج  (م 481 ق) از دیگر علمای شیعی است که در «جواهر الفقه» تصریح به تنزیه خداوند از جسم و لوازم آن کرده است.[8]

6- قطب راوندى (573 هـ .ق) از عالمان قرن ششم، در کتاب «فقه القرآن»، مذهب تجسیم را از مذاهب فاسد شمرده و ادله زیادی بر بطلان آن اقامه نموده است.[9]

7- علامه حلّی (م 726 ق) از عالمان بزرگ شیعی در قرن هفتم هجری، در کتاب «منتهى المطلب» فتوا به نجاست مجسِّمه داده است و آن ها و مشبِّهه را در حکم نواصب و غُلات دانسته و حکم به کفر همه آن ها داده است.[10]

8- علامه مجلسى (م 1110 ق) نیز در کتاب «بحارالانوار» بابى را تحت عنوان «نفى الجسم و الصورة و التشبیه و الحلول و الاتحاد و انّه لا یدرک بالحواس و الاوهام والعقول و الافهام؛ نفی جسمانیت، شکل، حلول و اتحاد از خدا و اینکه خداوند به وسیله حواس، وهمیات، عقول و فهم و تخیلات درک نمی شود» منعقد نموده است. همچنین بعد از آن بابى دیگر تحت عنوان «نفى الزمان و المکان و الحرکة و الانتقال عنه تعالى و تأویل الآیات و الاخبار فی ذلک؛ نفی زمان، مکان، حرکت و انتقال خدا (از مکانی به مکانی دیگر) و تأویل آیات و اخباری که در این باره وارد شده است» آورده است.[11]

تنظیم این باب ها در این منابع از ناحیه دانشمندان شیعی، نشان می دهد هرگز چنین باوری در بین دانشمندان شیعی و خود شیعیان وجود نداشته است. دیگر علمای بزرگ شیعه نیز تا کنون بر همین باور بوده و فتوا به نجاست و کفر قائلین به تجسیم داده اند.[12]

پی نوشت
1. محمدی، شرح کشف المراد، ۱۳۷۸ش، ص۱۷۶.
2. الکافی، ج 1، ص 104 - 106؛ التوحید، ص 101.
3. التوحید، ص 97.
4. تصحیح الاعتقاد، ص 73.
5. کنز الفوائد، ج 2، ص 37.
6. التبیان، ج 3، ص 429و430.
7. المبسوط، ج 1، ص 14.
8. جواهر الفقه، ص 245.
9. فقه القرآن، ج 1، ص 123.
10. منتهى المطلب، ج 1، ص 161
11. بحارالانوار، ج 3، ص 287 و 309.
12. طبرسی، مجمع البیان، ج 3، ص 271؛ ابن فهد حلی، الرسائل العشر، ص 146؛ کرکی، جامع المقاصد، ج 1، ص 164؛  ابن اب جمهور احسائی، مناظرات فی الامامه، ص 347.

شیعه ذات پروردگار را مبرای از جسمانیت می داند. دانشمندان بزرگ شیعه از گذشته تا حال بر نفی جسمانی از ذات خداوند تصریح نموده و قائلین به این اندیشه را نجس شمرده اند. آنها برای اثبات کلام خود ادله عقلی و نقلی فراوانی اقامه کرده اند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
12 + 7 =
*****