تبیین عقلی رابطه گناهان و بلاها

11:03 - 1400/05/03

گناهان می توانند موجب بیماری، خشکسالی و بلاها می شوند.

رابطه گناه و بلا

از سؤالاتی که همواره در هنگام بحران ها، رواج پیدا می کند رابطه بین گناهان و بلاها و اتفاقاتی است که منجر به بحران می‌گردد. جانب افراط و تفریط هردو اشتباه و نادرست است. برخی تمام گناهان و مشکلات را به خاطر گناهان مردم می‌دانند و باعث ناامیدی از رحمت خدا و بدبینی به خدا می شوند. از سوی دیگر نیز عده ای هرگونه رابطه بین گناهان و بلایا را منکر شده که منجر به لاابالی گری می شود. با وجود همه این اظهار نظر ها به نظر ما موضع صحیح و کلام حق آن است که با نگاه دقیق و به کارگیری عقل، به رابطه بین گناه وحوادث پی برد.

نظام علت و معلول در هستی
در ابتدا باید بدانیم که خداوند این عالم را طبق قوانینی تکوینی خلق کرده که یکی از آن ها، قانون علت و معلول و نظام اسباب و مسببات است. هر معلولی در این عالم دارای علتی است و اگر آن نباشد رخ نمی دهد. علت نیز به علت های تامه و ناقصه یا معدّه تقسیم می شوند.

انسان ها از آن جا که در عالم مادی زندگی می کنند بیشتر با علت های مادی و دنیوی انس دارند که قابل تجربه و آزمایش اند و معمولا از سایر علت ها غفلت می ورزند. اما باید دانست که علت تامه شامل علل مادی و علت های ماورای ماده نیز می شوند. این علت های فوق طبیعی از آن جا که قابل تجربه و آزمایش نیستند گاه مورد انکار فلسفه های مادی گرا قرار می گیرند. ولی حقیقت آن است که وجود دارند و وجود آن ها در فلسفه و هستی شناسی اثبات شده است. برای شناخت این علت ها نیز باید از منابعی فوق عالم ماده کمک گرفت؛ به طور مثال اخبار غیبی و وحی.

برای نمونه در پدیده بارش باران، وجود گرما و تبخیر آب های سطحی برای تشکیل ابر، دمای مناسب و رطوبت کافی و... از علت های مادی هستند ولی علت هایی غیر مادی نیز وجود دارند؛ مثلا در روایات نقل شده که برخی از ملائک از عوامل و موکّل مقدمات و نزول آن هستند،[1] یا اینکه گناهان مختلفی موجب قحطی و خشکسالی می‌شود،[2] همانطور که قرآن ایمان و تقوا را در نزول برکات آسمانی موثر دانسته است.[3]

از نتایج دیگر قانون تکوینی علت و معلول و مقتضای عدالت خداوند، این است که هرکس و هر جامعه ای با هر اعتقاد و دینی، نتیجه کار و تلاش خود را به صورت طبیعی می‌بیند. هر جامعه ای با کار و تلاش و علم آموزی و به کار گرفتن هوش و استعداد خود می تواند در عرصه های مختلف حیات مادی پیشرفت کند. اما شخص یا جامعه ای که با اختیار و تنبلی خود یا حتی به خاطر استثمار و اجبار مستکبران نتواند استقلال خود را حفظ کند و هوش و تلاشش را به کار نبندد، طبیعتاً از پیشرفت باز می ماند. در نتیجه ممکن است یک جامعه یا شخص کافر در زمینه های اقتصادی و معیشتی، فناوری و... پیشرفت های بزرگی داشته باشد و از سوی دیگر جامعه یا شخص بسیار با ایمان، عقب مانده، فقیر و توسعه نیافته باشد. قرآن کریم در این باره می فرماید:

«لَیسَ للِإنسانِ إلا ما سَعی؛ [4] براى انسان بهره اى جز سعى و كوشش او نيست.»

اینکه گروهی به خاطر اعتقادات اشتباه خود نتیجه کار و کوشش خود را نبینند برخلاف قاعده علت و معلول، برخلاف عدالت خداوند و در نتیجه محال است. البته اگر مسلمانان و افراد با ایمان کار و تلاش کنند علاوه بر نتیجه طبیعی با برکت و کمک الهی پیشرفت چند برابری می کنند.

البته باید دانست قوانین تکوینی دیگری نیز در عالم وجود دارند که به سنت های الهی تعبیر می شوند. گاهی مشکلات، فقر و قحطی نتیجه گناهان و اعمال مومنین است و گاه به خاطر سنت آزمایش. این سنت ها و برخوردهای الهی در رابطه با کفار و مومنین با یک دیگر متفاوت است. ممکن است خداوند مومنین را به خاطر کمترین اشتباهی دچار عذاب کند تا سریعا توبه کنند، ولی در رابطه با کفار نعمت های بیشتری بدهد و سنت املا و استدارج را اجرا کند. قرآن کریم در این رابطه می فرماید:

«وَلَا يَحسَبَنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُملِي لَهُم خَير لِّأَنفُسِهِم إِنَّمَا نُملِي لَهُم لِيَزدَادُواْ إِثما وَلَهُم عَذَاب مُّهِين؛[5] و كسانى كه كافر شدند، گمان نكنند مهلتى كه به آنان مى دهيم به سودشان خواهد بود، جز اين نيست كه مهلتشان مى دهيم تا بر گناه خود بيفزايند و براى آنان عذابى خوار كننده است.» همچنین می فرماید:

« وَلَولَا أَن يَكُونَ ٱلنَّاسُ أُمَّة وَحِدَة لَّجَعَلنَا لِمَن يَكفُرُ بِالرَّحمَنِ لِبُيُوتِهِم سُقُفا مِّن فِضَّة وَمَعَارِجَ عَلَيهَا يَظهَرُونَ؛[6] و اگر [بهره مندى كفار از انواع نعمت هاى مادى و تهيدستى مؤمنان، سبب] اين نبود كه همۀ مردم [به خاطر ضعف ايمان و ناآگاه بودن به حقايق] بر محور كفر امتى واحد شوند، ما براى خانه هاى كافران [به خداى] رحمان سقف هايى از نقره قرار مى داديم و نردبان هايى كه با آن بر بالاى خانه ها برآيند.»

در نتیجه باید گفت در ورای عالم ماده علت های حقیقی وجود دارند که ندیدن آن ها نباید منجر به انکار شود. تشخیص اینکه کدام اتفاق معلول کدام علت است نیز از عهده و توان ما خارج است.

پی نوشت:
[1] ر.ک صحیفه سجادیه دعای سوم یا نهج البلاغه خطبه 91.
[2] ر.ک  اصول کافی ج2/ص272 باب الذنوب؛ تحف العقول ص 51؛ خطبه 143(خطبه استسقاء) نهج البلاغه
[3] وَلَو أنَّ أَهلَ ٱلقُرَى ءَامَنُواْ وَٱتَّقَواْ لَفَتَحنَا عَلَيهِم بَرَكَات مِّنَ ٱلسَّمَاءِ وَٱلأَرضِ وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكسِبُونَ؛ و اگر اهل شهرها و آبادى ها ايمان مى آوردند و پرهيزكارى پيشه مى كردند، يقيناً (درهاىِ) بركاتى از آسمان و زمين را بر آنان مى گشوديم، ولى (آيات الهى و پيامبران را) تكذيب كردند، ما هم آنان را به كيفر اعمالى كه همواره مرتكب مى شدند [به عذابى سخت] گرفتيم؛  سوره اعراف آیه 96.
[4] سوره مبارکه نجم آیه 39.
[5] آل عمران: 178.
[6] زخرف :33.

برای پی بردن به رابطه گناهان و بلاهایی که در دنیا اتفاق می افتند، باید دانست که علت ها درعالم، به علت تامه و ناقصه تقسیم می شود. علت در صورتی تامه است که مجموع تمام علت های مادی و فرامادی باشد. برخلاف علت های مادی که با تجربه و آزمایش کشف می شود، فهمیدن اینکه یک حادثه معلول چه علت فراطبیعی است، از محدوده قدرت عادی بشر خارج است.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 6 =
*****