مسأله هبوط آدم و حوّا از بهشت آسمانی به زمین، از مسائل اجماعی بین همه ادیان الهی بوده است.
مسأله کیفیت هبوط آدم از بهشت، از جمله مسائلی است که در طول تاریخ، بین مفسران و متکلمان مطرح بوده است. برخی معتقدند مسأله اخراج و هبوط اجباری آدم و حوا از بهشت با مسأله ارسال انبیاء برای دعوت مردم به بهشت در تعارض است. چگونه ممکن است خداوند آدم و حوا را از بهشت آسمانی بیرون، و به زمین هبوط دهد، و سپس 124 هزار پیامبر (ص) را برای دعوت اجباری مردم به بهشت به زمین بفرستد؟
مسأله هبوط و ابعاد مختلف آن از جمله مسائلی است که در بیشتر منابع اسلامی از آن سخن به میان آمده است. خروج آدم از بهشت ابدی یا برزخی از جمله این ابعاد بوده که لازم است تا آن را تحت چند عنوان مورد بحث و بررسی قرار دهیم و از این درگاه به پاسخ صحیح از شبهه برسیم.
نکته اول: مفهوم شناسی هبوط
هبوط در منابع لغوی به معنای سقوط از بلندی به محل پایین و پستتر به کار رفته است.[1] در آیات متعددی از قرآن کریم، از اخراج آدم از بهشت و اسکان او در زمین به هبوط تعبیر شده است.[2] مفسران، هبوط را نه به معنای مکانی آن و خروج از بهشت، بلکه به هبوط مقامی، معنا کردهاند و معتقدند، خداوند مقام آدم و حوا را تنزل داد و از آن تعبیر به هبوط کرد.[3] چنان که علامه طباطبائی در تبیین هبوط و خروج میگوید: هبوط همان خروج است، و تفاوتش با خروج تنها در این است که هبوط، خروج از مقامى و نزول به درجه پایینتر است. بنابراین مقصود از هبوط فرود آمدن از مکان بلند نیست، بلکه مراد فرود آمدن از مقام بلند است.[4]
اصل مسأله هبوط آدم و حوا از بهشت، از مسلمات دینی بین همه ادیان الهی است.[5] اختلاف تنها درباره بهشتی است که آدم و حوا از آن هبوط داده و در منابع اسلامی سه معنا برای این بهشت ذکر شده است: باغی در زمین، بهشت برزخی و بهشت موعود. از میان این سه دیدگاه قول اول به حق نزدیک تر و شواهد زیادی بر آن وجود دارد. از جمله این شواهد عبارتند از:
1. اگر اين بهشت، بهشت ابدی باشد، امکان ورود شیطان یا وسوسه او در آنجا معنا ندارد و پای شیطان به بهشت ابدی نمیرسد.
2. کسی که وارد این بهشت می شود، خروج از آن بهشت دیگر برای او ممکن نیست.
3. شیطان وقتی از درگاه خدا به سبب سجده نکردن در مقابل آدم، رانده شد، چگونه قدرت رسیدن به بهشت برای او فراهم میشد، در حالی که خداوند از او غضبناک بود.
4. بهشتی که خانه ثواب و پاداش است و نعمتهای آن ابدی است، فنا در نعمت های آن وجود ندارد. بنابراین اگر این بهشتی که آدم در آن داخل شد، فنا ناپذیر بود نباید از آن اخراج میشد، در حالی که فنا پذیر بود که منجر به خروج او شد.
5. جایز نیست برای حکمت خدا موجودی را که از همان آغاز خلقت بدون هیچ تکلیفی وارد بهشت ابدی کند؛ زیرا حکمت خداوند اقتضا میکند که پاداش در گرو عمل باشد و خداوند برای رسیدن به این پاداش، تشویق، ترس، وعد و وعید را در دستور کار خود انجام میدهد.
6. علما بر اینکه خلقت آدم و حوا در زمین بوده اجماع دارند. بنابر این، هبوط از بهشت در زمین بوده و بهمعنای تنزل مقامی آدم و حوا بوده است.[6]
برخی از مفسران بزرگ شیعه نیز معتقدند مقصود از بهشت آدم، نه بهشت برین و نه باغی از باغهای زمین است، بلکه بهشتی است ما بین دنیا و آخرت؛ یعنی بهشت برزخی که از سوئی بعضی از احکام بهشت آخرت، نظیر نشاط دایمی، نبود رنج گرسنگی و تشنگی و سرما و گرما را دارد، و از سوئی دیگر بعضی از احکام باغهای دنیا را دارد، و از ویژگیهای بهشت خلد برخوردار نیست، نظیر مصونیت از شیطان و وسوسههای وی؛ زیرا شیطان اگرچه در جنت خلد و جنت لقا راه ندارد، اما در جنتهای مثالی و برزخی راه مییابد و وسوسه میکند. این گروه بر این باورند که کسی که وارد در بهشت ابدی شود، خروج از آن برای او ممکن نیست مهمترین دلیل این گروه ناظر به عدم امکان خروج آدم از بهشت ابدی است.[7] اهل سنت نیز بر بهشت ابدی تصریح نموده اند که مخالف با بسیاری از آیات و روایات در این باب بوده است.[8] بنابر این بهشتی که آدم از آن هبوط داده شده یا باغی از باغ های دنیا و یا بهشتی بین دنیا و آخرت بوده است.
نکته سوم: اجباری یا اختیاری بودن هبوط آدم
منابع اسلامی نشان میدهد که اسباب خروج را خود آدم فراهم نمود و وسوسه شیطان عامل این خروج بود نه اینکه خداوند آنها را بدون هیچ دلیل و منطقی با اجبار از بهشت بیرون کرده باشد.[8] چنانکه قرآن کریم در اینباره میفرماید: «سپس شیطان آن دو را وسوسه کرد، تا آنچه را از اندامشان پنهان بود، آشکار سازد؛ و گفت: پروردگارتان شما را از این درخت نهی نکرده مگر به خاطر اینکه اگر از آن بخورید، فرشته خواهید شد، یا جاودانه (در بهشت) خواهید ماند!»[9] بنابراین در هبوط اجباری نبوده تا خداوند بخواهد دوباره پیامبرانی بفرستد تا انسان ها را با جبر مجددا وارد بهشت کند، بلکه آیات و روایات نشان میدهد بعثت پیامبران الهی با هدف خدا پرستی و پرهیز از طاغوت؛، تعلیم کتاب و آموزش حکمت، برپایی عدل و قسط، نجات از تاریکیها، تکامل عقل، تعالی اخلاق، داوری در اختلافهای مردم؛ یاد آوری نعمتها و آزادی انسانها بوده است.[10]
از جمعبندی مطالب استفاده میشود که مسأله هبوط آدم از بهشت از مسلمات دینی بین همه ادیان الهی است. مراد از بهشت آسمانی، باغی از باغ های دنیا یا بهشتی بین دنیا و آخرت بوده که ورود شیطان در آن امکان پذیر بوده است. مراد از هبوط نیز تنزل مقامی آدم و حوّا از مقام بالاتر به مقام پایینتر میباشد. در هبوط آدم جبری از ناحیه خداوند وجود نداشته تا خداوند بخواهد دوباره انبیاء را برای دعوت جبری انسان ها به بهشت برانگیزد.
پینوشت
1. لسان العرب، ج 7، ص 421؛ مفردات الفاظ قرآن، ص ۸۳۲.
2. بقره (2): 36 - 38 - 61؛ اعراف (7): 24.
3. ترجمه المیزان، ج 8، ص 35؛ تفسیر تسنیم، ج 3، ص 383؛ تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۳۳۲؛ نجفی خمینی، تفسیر آسان، ج ۱۲، ص ۱۳۹ و ... .
4. پیری، بررسی و مقایسه ی داستان هبوط حضرت آدم (ع) در قرآن و عهد عتیق، ص 3.
5. مفاتیح الغیب، ج۳، ص۴۵۲.
6. ترجمه المیزان، ج 8، ص 35؛ تفسیر تسنیم، ج 3، ص 383؛ تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۳۳۲.
7. مفاتیح الغیب، ج۳، ص۴۵۲.
8. تفسير نور الثقلين، ج1،ص 59 و 60؛ ج 2، ص 11؛ تفسیر نمونه، ج 6، ص 121؛ بررسی و مقایسه ی داستان هبوط حضرت آدم (ع) در قرآن و عهد عتیق، ص 3.
9. اعراف(7): 20.
10. نحل(16): 36؛ بقره (2): 129؛ حدید(57): 25؛ ابراهیم (14): 1 و ... .
مسأله هبوط آدم و حوا از بهشت به زمین، از مسائلی است که در همه ادیان ابراهیمی مطرح شده است. هبوط آدم و حوّا از بهشت برزخی به سبب وسوسه های شیطان شکل گرفت. آدم بر اثر استفاده از درخت ممنوعه دچار تنزل مقامی شد و از مقام بالاتر به مقام پایینتر نزول پیدا کرد. دانشمندان زیادی از شیعه و اهل تسنن، هبوط آدم و حوا را از باغی از باغ های زمینی می دانند و بر این باورند که در هبوط آدم و حوا از بهشت، هیچ جبری از ناحیه خداوند وجود نداشت. چنانکه در دعوت مردم به بهشت از ناحیه پیامبران الهی هیچ جبری وجود ندارد.