فقر؛ قاتل بزرگ!

08:24 - 1400/04/05

معضل فقر و نیاز مالی از جمله معضلاتی است که روح و روان انسان را آزار می دهد و چه بسا سبب خارج شدن انسان از مسیر فطری و سعادت بشری گردد. در این خصوص دین اسلام راهکارها و برنامه هایی دارد که اگر اجرا شود، فقر و آثار نامطلوب آن را شاهد نخواهیم بود.

همه جوامع امروزی با مشکل و معضلی به نام فقر مواجه هستند

تقریباً همه جوامع امروزی با مشکل و معضلی به نام فقر مواجه هستند و دست و پنجه نرم می کنند و تفاوتی هم بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه وجود ندارد. در گذشته مردم کشورها با توجه به شرایط جامعه، در یک سطح و طبقه اجتماعی بودند، ولی با گذشت زمان و پیشرفت جامعه و شرایط زندگی و اوضاع اقتصادی، رفته رفته سطح زندگی و طبقات اجتماعی افراد دچار شکاف و نوعی دوگانگی طبقاتی به لحاظ غنی و فقیر گردید.

اثرات فقر
دین اسلام به ساده زیستی و دوری از تجمل گرایی و اشرافیت بسیار توصیه کرده است؛ همچنانکه در سیره پیامبر(صلی‌الله‌وعلیه‌وآله) و ائمه اطهار(سلام‌الله‌علیهم) این ساده زیستی را شاهد هستیم؛ معضل فقر و نیاز مالی، از جمله معضلاتی است که روح و روان انسان را آزار می دهد و چه بسا سبب خارج شدن انسان از مسیر فطری و سعادت بشری گردد؛ چنان که پیامبر اسلام(صل الله و علیه و آله و سلم) فرموده اند:«کادَ الفَقْرُ انْ یکونَ کُفراً؛ نزدیک است که فقر به کفر انجامد»[2]
فقر رابطه مستقیمی با مسائل مالی و اقتصادی دارد که به تبع آن، آثار و تبعات ویرانگری را در قسمت‌های دیگر زندگی افراد به جا می گذارد؛ از جمله فقر فرهنگی، انزوا، پرخاشگری، ضعف اخلاقی و دینی، کاهش عزت نفس، اضطراب، اختلالات روانی و .....
حکومت‌ها اگر به مسئله فقر و رفع آن در جوامع خود اهمیت ندهند، کم کم این معضل مانند یک غده سرطانی، همه جامعه را فرا می گیرد و در نهایت منجر به مرگ آن جامعه می گردد. حضرت علی(علیه‌السلام) فقر را مرگی بزرگ می دانند چرا که فرد فقیر به خاطر نرسیدن و از دست دادن خواسته ها و مقاصدش به نوعی هر روز در حال مرگ است، ولی مرگ واقعی یکباره است.[1] لذا در بسیاری از جوامع در اثر فقر شدیدی که بر افراد چه به سبب فردی یا اجتماعی و یا حکومتی عارض می شود، شاهد بیماری های روحی-روانی و بعضاً خودکشی و خودسوزی هستیم.

راه های پیشگیری و مبارزه با فقر
دین اسلام برای جلوگیری و رفع معضل فقر در جامعه، راهکارها و برنامه‌هایی مانند: پرداخت خمس، صدقه، زکات و.... ارائه می دهد. همچنین به تک تک افراد جامعه توصیه می کند که به یکدیگر کمک و مهربانی و همدردی کنند تا از این طریق، رنج و آثار فقر را از بین ببرند و نوعی تساوی را در جامعه ایجا کنند؛ «الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ؛[3] كسانى كه اموال خود را شب و روز و نهان و آشكارا، انفاق مى‌كنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان براى آنان خواهد بود و نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مى‌شوند.»
علاوه بر موارد ذکر شده که جنبه عمومی (فقیر و غنی) دارد، در اسلام مواردی هم ذکر شده که تک تک افراد به خصوص فقرا را شامل می شود، در اینجا به چند مورد اشاره می کنیم:

 1-رزّاق بودن خداوند: اینکه یقین و باور داشته باشیم که روزی دهنده خداوند است و هیچ موجودی را رها نکرده است.« وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِی الأرْضِ إِلا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا؛[4] هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست مگر اینکه روزی او بر خداست.»

2-صبر کردن و امید به گشایش امور: با صبر بر مصائب و گرفتاری ها(چه مالی، چه غیر مالی) و با توکل، امیدوار باشیم که سختی ها و مشکلات تمام می شود و راحتی را بدنبال دارد.« إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا؛[5] به یقین با (هر) سختی آسانی است.»  

4- انفاق: «وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِین؛[6] و هر چيزي را (در راه او) انفاق كنيد، جاي آن را پر مي كند و او بهترين روزي دهندگان است.»

5- اسراف نکردن: مصرف بی رویه، نادرست و بی مورد در جوامع امروزی از مصادیق اسراف است؛ «کُلُوا وَاشْرَبُوا وَلا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِین؛[7] بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد.»

6-شکرگزاری: وقتی کسی در حق ما کاری انجام می دهد یا چیزی به ما می دهد از او تشکر می کنیم، حال چه کسی از خداوند مهم تر که هر آنچه که به ما داده، به روی ما هم نمی آورد؛ «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ؛[8] پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و شکر نعمت من به جای آرید و کفران نعمت من نکنید.»   

7-قناعت: تمایل به کم و راضی بودن به مقدار نیاز و ضرورت؛ انسان دارای طمع است و هر آنچه که بدست می آورد یا به آن می رسد، باز کافی نمی داند و دنبال بیشتر است.

8- دعا: طلب یاری و نیاز از ذات بی نیاز بی نهایت؛ در عمق وجود انسان همیشه در اوج گرفتاری ها و مشکلات به یک قدرت فوق بشری و ماورایی متمسک می شود که این تمسک و پناه بردن، معمولاً در قالب دعا است؛ « وَإِذَا مَسَّ الإنْسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنْبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِم؛[9] هنگامی که به انسان زیان رسد، ما را در حالی که به پهلو خوابیده یا نشسته یا ایستاده است، می‌خواند.»  

9- تلاش و پشتکار در کسب معاش:در جهت کسب معاش نباید از هیچ تلاش و کوششی دریغ کرد هر چند به خاطر این تلاش مجبور به ترک شهر و محل زندگی باشیم و دوری از محل زندگی را بهانه ای برای سستی و تنبلی خود قرار دهیم و ذلت فقر را بپذیریم؛ حضرت علی(علیه السلام)می فرمایند:« إنَّ الأَشْیاءَ لَمّا ازْدَوَجَتْ إزْدَوَجَ الْکسَلُ وَ الْعَجْزُ فَنَتَجا بَینَهَما الْفَقْرَ؛ آن روز که همه چیز با هم ازدواج کردند «تنبلی» و «ناتوانی» به هم آمیخته و از آن دو فرزنی به نام «فقر و تنگدستی» متولد شد »[10]

علاوه بر مواردی که از بُعد فردی بیان شد، دین اسلام در بُعد اجتماعی، دولت و حکومت را به عنوان زمامدار و حاکم اسلامی موظف به توزیع عادلانه ثروت، جلوگیری از افزایش قیمت ها، احتکار و ... می داند. بی شک اگر دستورات دین اسلام اجرا شود و انسان‌ها به خداوند باور داشته و به او توکل کنند، آیا بازهم شاهد این همه فقر و محرومیت با تمام تبعاتش می‌شدیم!؟

پی نوشت:
[1].  نهج البلاغه، حكمت 163.
[2]. منتخب میزان الحکمه، ص 448.
[3]. بقره، ۲۷۴.
[4]. هود، 6.
[5]. انشراح، 6.
[6]. سبأ، 39.
[7]. اعراف،31.
[8]. بقره، 152.
[9]. یونس، 12.
[10]علامه مجلسی، بحارالأنوار، جلد 78، صفحه 59

در گذشته مردم کشورها با توجه به شرایط جامعه، در یک سطح و طبقه اجتماعی بودند ولی با گذشت زمان و پیشرفت جامعه و شرایط زندگی و اوضاع اقتصادی رفته رفته سطح زندگی و طبقات اجتماعی افراد دچار شکاف و نوعی دوگانگی طبقاتی به لحاظ غنی و فقیر گردید.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 1 =
*****